۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

حمله امريكا به ايران تا چه حد جدی است؟

حمله امريكا به ايران تا چه حد جدی است؟

اميررضا پرحلم

جرس:طبقه هفتم ساختمان وزارت دفاع امریکا پنتاگون جایی است که تا به امروز دهها طرح نظامی برای وارد کردن ضربه به ایران در آنجا مورد بررسی قرار گرفته است.

برنامه حمله به ایران دیگر یک سناریو و بلوف خشک نیست و به نظر می رسد که برنامه حمله آماده شده و فقط به یک امضا نیاز دارد. این حرف را دریاسالار مولن نیز اعلام کرده است. آن هم تنها چند روز پس از تهدیدات اوباما و به دنبال آن هشدار های آقای خامنه ای و رجز خوانی های جنگی فرماندهان سپاه.

البته پنتاگون وانمود می کند که میل چندانی به دست بردن بر روی ماشه تا قبل از پایان دیپلماسی ندارد.

امریکایی ها در چه مرحله ای هستند؟

بیابانهای دور افتاده در غرب امریکا سالهاست که صحنه مانور های نظامی پنهانی برای حمله به ایران است. مانورهایی که اغلب بدون سر و صدا و به دور از چشم رسانه ها برگزار شده اند.

بیشتر این مانورها با عنوان تلاش یکپارچه برگزار شده اند. به عنوان مثال شش لشگر از نیروهای مسلح امریکا، 2 یگان هوابرد، پنج هواپیمای غول پیکر ترابری و 3 گردان از نیروهای ویژه در محیطی به مساحت 1500 کیلومتر تلاش کردند پایتخت کشور فرضی را به اشغال خود در آورند.

پنتاگون یک لشگر فرضی ایرانی متناسب با آخرین امکانات نظامی ایران را با لباسهای قرمز را نیز تدارک می بیند و به این ترتیب نبرد آغاز می شود. لشگر امریکایی با این پیش فرض وارد عملیات می شود که ایرانی ها به انواع سلاحهای مرگبار و تسلیحات کشتار جمعی مسلح اند. این مانور در سال 2004 برگزار شده و بر آورد آن نشان داد که نیروی هوایی ایالات متحده اندکی در برابر حملات ایرانی ها آسیب پذیر است.

هدایت این مانور ها و تخمین کیفی آنها بر عهده ژنرال های کهنه کار ارتش امریکاست.

مراحل مختلف این مانور ها در طول یک سال انجام می شود و بر آورد نهایی در عرض یک هفته به صورت فشرده در کالج جنگ کارلیل در ایالت پنسیلوانیا انجام می شود.

شهروندان عادي و واكنش احتمالي ايراني ها

در سال 2004 روزنامه هارتص چاپ اسراییل جزئیات بیشتری از این گونه مانور ها را فاش کرد.

تحلیلگر این روزنامه نوشت: کارشناسان جنگ در پنتاگون حتی جمعیت تهران را طی دهه پیش رو ارزیابی کرده و متوجه شده اند که احتمالا تا زمان حمله، تهران 17 میلیون نفر جمعیت خواهد داشت.

در سناریو های پنتاگون فرض بر این گذاشته شده که از 68 میلیون جمعیت ایران و از هر 5 ایرانی چهار نفر با امریکایی ها خواهند جنگید همچنین این نکته نیز از نطر دور نمانده که ایرانی ها به شدت به غرور ملی خود گره خورده و در عین حال که دموکراسی می خواهند به دلیل خاطره بدی که از اشغال کشورشان در جنگ های جهانی و دخالت در سرنگونی محمد مصدق در ذهن دارند با جنگ مخالفت خواهند کرد.

با این حال مقامات نظامی ایالات متحده می گویند هر طرح و بر آوردی متناسب با مقتضیات و رویدادهای غیر قابل پیش بینی به روز می شود. طرفداران ایده برخورد نظامی با ایران می گویند تمامی مانور ها برای سقف زمانی 2015 یا 2016 تدارک دیده شده و تا آن زمان اگر قرار به زدن ایران باشد حاصل تمرین در مانور های نبرد یک پارچه خواهد بود.

امريكا چه جاهايي رابمباران خواهد كرد؟

رجز خوانی های جنگی میان ایران و امریکا سالهاست که شروع شده و حتی در دوران جرج بوش عزیمت ناوهای جنگی به منطقه علامت هشدار دهنده ای برای احتمال آغاز یک برخورد بوده است.

تنها حامی پر و پا قرص فعلی امریکا برای درگیر شدن با ایران، اسراییل است که امریکا هر بار این رژیم را از برخورد یکجانبه با ایران منع کرده است. امریکایی ها می گویند اسراییل به این موارد چندان احاطه ای ندارد: مرحله واقعی که ایران در تهیه بمب هسته ای به آن رسیده ، محل ساخت بمب، نابود کردن آنی مراکز تسلیحاتی ایران بدون نیاز به تکرار عملیات، نیاز هواپیماهای اسراییلی به تجدید سوخت در آسمان و مشکل عبور از فضای برخی کشورها.

با این حال منابع نظامی پنتاگون می گویند مهمترین طرحی که برای برخورد اولیه با ایران پیش بینی شده سناریوی ضربه 3مرحله ای است: 1- کوبیدن پادگان های سپاه پاسداران2- بمباران مراکز نظامی و اتمی 3- کوبیدن مقرهای حیاتی نظام.

در مورد ضربه به سپاه پاسداران، پنتاگون می گوید این کار به سادگی آب خوردن است، زیرا اطلاعات ارتش امریکا احاطه کامل به آنها دارد. این کار با هواپیماهای استلیس موسوم به شبح و طی یک شب انجام خواهد شد.

آنچه امریکایی ها به دنبال آن هستند،بمباران 300 مرکز حیاتی - استراتژیک ایران است که 125 مرکز مستقیما در خصوص برنامه های هسته ای ایران فعالیت می کنند. این ماموریت مستلزم زمان است و پنتاگون می گوید 5 روز طول می کشد

و رجز خواني هايي كه ادامه دارد.

داستان رجزخوانی های ایرانی ها و امریکایی ها طولانی است و در میان مقامات ارشد سیاسی و نطامی ایران همیشه تهدیدات امریکا به نوعی جنگ روانی محسوب شده است. ذولقدر ناو های غول پیکر امریکایی را لگن می نامد و فیروز آبادی می گوید: ما هم منتظریم. سردار اباذری هم می گوید امریکا جرات ندارد. رهبر ایران نیز در پاسخ به تهدیدات امریکا گفته این کار به ضرر آنهاست.

واقعیت این است که با توجه به مسایل هسته ای ایران و اعمال تحریم ها اکنون بحث نا کارآمدی تحریم ها در سطوح بالای دولتهای قدرتمند جهان مطرح شده است. به خصوص که این دولتها تحت فشار هستند که زندگی بر مردم ایران در پی اعمال تحریم ها سخت نشود.

اکنون مدتهاست که معدودی از فعالان سیاسی در داخل ایران نسبت به خطرات جنگ طلبی مسئولان عالی رتبه کشور هشدار می دهند. نبود سیاستهای متعادل عقلایی در میان تصمیم گیران افراطی در حال تبدیل شدن به مشکلی اساسی است و حتی یکی از دولتمردان با افتخار تمام می گوید ترویج روحیه شهادت طلبی باید از کودکستان ها آغاز شود.

این تلقی ها به روشنی نشانه آن است که تفکری خاص در ایران به دنبال کشاندن کشور به جنگ است. جنگی که مردم آن را نمی خواهند ولی شاید مجبور شوند تاوان آن را بپردازند.

------------


اين گزارش مستند به مطالبی به نقل از كتاب
shadow of the eagles
يا طرح حمله امريكا به ايران است كه در ايران، توسط انتشارات عطايي به جاب رسیده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر