حمیدرضا تکاپو

محمد نوریزاد یا همان نویسندۀ سالهای نه چندان دورِ روزنامۀ کیهان، سینماگر و مستندساز حامیِ نظام و صدای آشنایِ سالهای دورِ برنامه های جهاد سازندگی و روایت فتح، که چند سال اخیر را به تألیف كتاب، نقد آثار ادبی، نگارش فیلمنامه و تولید آثار داستانی روی آورده بود، در یک سالی که گذشت، به سبب نامه های انتقادی و هشدار دهنده اش به رهبر جمهوری اسلامی پیرامون وضعیتِ کشور و همچنین اعتراضاتش به مقامات ارشدِ قضایی، سیاسی و روحانیِ کشور، مهمان بندهای انفرادیِ ۲۰۹ و ۲۴۰ زندانِ اوین شد.
اخبارِ ویژه کیــهان
از نکات حائز اهمیت در حکم صادره از سوی قاضی پیرعباسی (رئیس شعبۀ ۲۶دادگاه انقلاب تهران)، که با استناد به مواد ۵۰۰ و ۵۱۴ و ۶۰۹ و ۶۰۸ مجازات اسلامی، حکم به محکومیتِ این نویسنده داده، کیفرخواست و متن حکمی است که بی شباهت با ادبیات و مفادِ صفحۀ دوم روزنامۀ کیهان و ستون کناریِ خبرگزاریِ فارس نیست. (گویی همه را یک نفر یا یک گروه صادر کرده و نوشته است.)
حکمی به پهنای تاریخ
بدین ترتیب نوریزاد محکوم به حبس و تازیانه شد تا نتیجۀ انتقادِ سبزش به بالایی ها، مشمول احکامی چنین شود:
۱- یک سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام و تخریب چهره سیساله نظام اسلام
۲- دو سال حبس تعزیری بهجهت توهین به رهبری
۳- نود و یک روز حبس بهجهت توهین به محمود احمدی نژاد
۴- نود و یک روز حبس بهجهت توهین به رئیس قوه قضائیه
۵- پنجاه ضربه شلاق بهجهت توهین به علمالهدی، امامجمعه مشهد و نماینده مجلس خبرگان
نامۀ اول؛ از مردم عذرخواهی کنید...
پس از کودتای انتخاباتی و یک هفته پس از خطبه های نماز جمعه ۲۹ خردادِ آقای خامنه ای، نوری زاد نامه ای سرگشاده، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و در وبلاگ خود (گاهنوشت) پست کرد، که بی شک از سندهای تاریخی جمهوری اسلامی خواهد ماند.
نوری زاد با یادآوریِ آنچه آقای خامنه ای در دو دهه اخیر روا داشته بود، خطاب به وی خاطرنشان کرد "در طول سالیان دراز، ما هرگز لذت یک روزنامه مستقل و صدا و سیمای مردمی را نچشیدیم..."
و پیرامون خطبه های نماز جمعه رهبری به وی خاطرنشان کرد "سابقا ما برای دشمن خط و نشان می کشیدیم، حالا کارمان بجایی رسیده است که باید برای بخشی از مردم خودمان خط و نشان بکشیم. این روند کار را بجایی می رساند که در فردای این نظام، جز دشمن، مردمی در کار نباشد..."
وی آقای خامنه ای را دعوت کرد تا شاهد مسئولینی باشد "که به راحتی نوشیدن یک شربت گوارا دروغ می گویند" و کشوری که به "دام روسیه و چین" افتاده است.
نوری زاد در همان نامۀ سرگشاده، پیرامون سخنان احمد علم الهدی امام جمعه مشهد که بعد از انتخابات گفته بود "نخبگانی که وارد سیاست می شوند اگر ولایت پذیر نباشند ولایت ستیزند و ولایت ستیز یعنی ابن ملجم"، خاطرنشان کرد:
"چرا و به چه دلیلی یک رییس جمهور قبل از انتخابات برای یک امام جمعه، یک میلیارد تومان پول می فرستد؟ این در کجای عدل علی است؟"
نوری زاد در انتهای همان نامه از آقای خامنه ای تقاضا کرد که از مردم عذرخواهی نماید که "اگر این نشود و کار به تنگناهای انتظامی بکشد، ما رفته رفته این باقیمانده مردم را نیز از دست خواهیم داد و شما نیک تر از همه ما می دانید: نظامی که مردم نداشته باشد، چه دارد؟"
وی، دومین نامۀ سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی را، در پانزدهم آبان ماهِ ۸۸ و به بهانۀ آنچه در ۱۳ آبان اتفاق افتاد نگاشت و ضمن بررسی دوستان و دشمنان انقلاب و نظام از دیدگاهی متفاوت، خامنه ای را مورد خطاب قرار داد و خاطرنشان کرد:
"... برای اولین بار در تاریخ سی ساله عمر انقلاب و در مراسم روز قدس و سیزده آبان امسال، نه اسراییل از ما ترسید و نه آمریکا، و البته کشوری که بسیار ترسید، کشور خود ما بود. با آنهمه تسلیحات رسمی و غیر رسمی که برای مقابله احتمالی مردم معترض به خیابانها آورده بودیم ..."
نوریزاد با برشمردن بحرانِ حاکم بر جامعه و تنگناهای موجود، خاطرنشان کرد "کلید راز عبور از تنگناها را، من در جابجایی دوست و دشمن می دانم " و بطور صریح خطاب به رهبر جمهوری هشدار داد "...و اینگونه شد که آدمهای زیرک رگ خواب ما را کشف کردند و با نفوذ در باورهای ظاهرپسند ما، به موقعیت هایی دست یافتند که هرگز در اندازه و لیاقتشان نبود. من برای این که از کلی گویی پرهیز کرده باشم ، ناگزیر از بیان مصداق و مثالم . و از آنجا که خود ما در این سی سال عمر انقلاب ُ بسیاری از آبروها را برده ایم و بر بسیاری از چهره های خدوم خود تیغ کشیده ایم ، گمان نمی کنم اسم بردن این چند نفری که عملکردشان در منظر همه ما بوده است ، ارکان استوار الهی را به تزلزل اندازد. کدام چند نفر؟
امروز افرادی چون آقایان حداد عادل، سعید مرتضوی ، حسین شریعتمداری ، صادق محصولی ، محمد جواد لاریجانی ، و محمد حسین صفار هرندی...و بایستی نام برخی از روحانیان، بخصوص امامان جمعه ای را که در نامه نخست بدانها اشاره کرده ام نیز می آوردم ."
وی ، در انتها خطاب به رهبر جمهوری اسلامی متذکر شد: "من در اینجای سخن و در نقطه مقابل، دوستانه و مشفقانه، از دوستان دیگری اسم می برم که برای نظام، و برای شخص شما و برای شخص شما ، آنهم در بحرانی ترین روزهای عمر انقلاب، یک گشتی در کل کشورمان زدند و میلیونها ایرانی رمیده و پشت کرده به نظام وحتی معاندین داخلی و خارجی را در شورانگیزترین وجه ممکن، به پای رکاب شما باز آوردند : آقایان میر حسین موسوی ، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی . صمیمانه می گویم : دوستان واقعی نظام و شما وما ، اینانند !"
محمد نوریزاد در اوایل آذرماه گذشته، در سومین نامۀ سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی، خطاب به وی خاطرنشان کرد "جاذبۀ احمدی نژاد باعث شد که شما، آن خود رهبری خود را خرج او کنید . خرج کسی که لیاقت این همه همراهی نداشت. شما بخاطر احمدی نژاد مراجع را از دست دادید. بخش وسیعی از مردم و نخبگان کشور را از دست دادید . بخاطر او، دوستی ملت های دیگر را از دست دادید و این همان موجی است که درسراسر کشور، به سمت فراگیری می خزد و شما را با آقای احمدی نژاد تنها خواهد گذارد ."
وی در بخشی از همان نامه، رهبر جمهوری اسلامی را به چالش کشیده و هشدار داد: "اکنون که قسمت های پایانی این نامه را می نویسم ، خبردارشدم حضرت آیت الله جوادی آملی، از امام جمعگی قم انصراف داده اند. عزیز گرانمایه، شکاف، جدی است . چینی نازک نظام ، ترک خورده است و اگر شما با اختیارات قانونی خود، و رجعت به اصل انصاف و عدل، چاره ای برای این ترک های یک به یک نیندیشید، چه بسا روزی رسد که اصرار ما برای جابجایی آب با ظرفی شکسته بجایی نرسد..."
محمد نوری زاد یک روز پیش از بازداشتِ خود، در وبلاگش نوشته بود کسی از پلیس امنیت با او تماس گرفته و او را فراخوانده است که وقتی نوری زاد از او دلیل این احضار را می پرسد، پاسخ می شنود: "به جرم توهین به رئیس قوه قضائیه".
نوریزاد یک هفته قبل از این احضار، در پی اظهارات صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه که به مخالفان دولت هشدار داده بود "دستگاه قضایی به اندازه کافی از آنها پرونده دارد"، نوشته ای در وبلاگِ توقیف شدۀ گاهنوشت، با عنوان "سقوط قاضی القضات شهر" در انتقاد از مدعیات لاریجانی منتشر کرد و نوشت: "...در این چند وقت اخیر ، سخنان نازل و غیر حقوقی و غضبناک و خبری و مطالعه نشده و جناحی و سطحی و غیرکارشناسانه و آشفته و عوامانه و تهدید آمیز آقای صادق آملی لاریجانی که رو به اصطلاحا «سران فتنه» ایراد کرده، نشان می دهد که وی از همان صندلی اتاق کارش به دره ای عمیق و ژرف سقوط کرده است. دره ای که از قدیم الایام ، و تا قیام قیامت ، خدای متعال زیرپای قاضیان تعبیه کرده است...اگر یک قاضی ، بویژه یک قاضی القضات ، بلحاظ سستی کلام ، و عدلی که در سخن سست او به زیر پا می افتد ، بجایی برسد که سخنان هردمبیل یک رهگذر سیاسی را واگویه کند ، همان بهتر که درخانه بماند و در کارهای خوب خانه به اهل منزل مدد رساند ."
نوریزاد در جریان حوادث پس از انتخابات و اوج اعتراضات، با طرح پرسشی مبنی بر اینکه "آیا دولت احمدینژاد دوام خواهد آورد؟"، خاطرنشان کرده بود:
" صورت ظاهر میگوید بله. ایشان به تکمیل کابینه خود خواهد پرداخت و با وزرای جدید، به سمت چهار سال پیش رو خیز خواهد برداشت. اما این فقط صورت ظاهر است... من طی چهار سال گذشته، از احمدینژاد صد البته بخاطر ساده لوح بودنش، بخاطر نامتعادل بودنش، بخاطر عوامفریبیهایش، بخاطر نخبهگریزیاش، و بخاطر به باد دادن فرصتها و سرمایههای بی بدیل این ملک، رنجور بودم. انتخابات اخیر اما برای احمدی نژاد دخمهها و درههایی تدارک دید که شخص ایشان نمی تواند فارغ از این دخمهها و درهها سر به کار متداول خود فرو برد و به کارکرد دیرین خود سرگرم باشد..."
وی همان جا اتمام حجت کرده و صراحتا سرنوشتِ نافرجامِ عملکردِ رئیس دولتِ تحمیلی را چنین نوشت:
" اگر شخص آقای احمدی نژاد را عامل حادثههای خونین بعد از انتخابات ندانیم حتما شخص وی را مطلع لحظه به لحظه این فجایع خواهیم دانست. احمدی نژاد، نشست و اجازه داد وزارت اطلاعات زیردستش ، درست پیش چشمش آن کند که دیدیم. و دستگاه قضایی مجاورش، آن کند که دیدیم. و سپاه و نیروی انتظامی و بسیج نیز.
احمدی نژاد بازهم سخنرانی خواهد کرد . بازهم برای آمریکا خط ونشان خواهد کشید . بازهم برای دنیا و اداره جهان پیشقدم خواهد شد. اما مردم ، تنها به نظاره او خواهند نشست. دانشگاهها با او همراه نبودند، بیش از پیش تنهایش خواهند گذارد. مردم به سخنرانیهای او لبخند خواهند زد. کارهای او را دنبال خواهند کرد اما برای عرق ریزان او وقعی نخواهند نهاد. و شب ها، از فرط خستگی به رختخواب خواهد رفت اما هرگز نخواهد توانست به قدر یکساعت چشم برهم بگذارد. نه صدای سوزناک نالههای مادران فرزند ازدست داده، و نوعروسان همسراز دست داده ، و مادران جوان از دست داده، به او اجازه بی خیالی خواهد داد و نه فریاد های گاه و بیگاه الله اکبر مردم.
این مردم داغدارند. غرورشان زخمی شده. به صورتشان آب دهان انداختهاند. تا مادامی که غرور این مردم ترمیم نشود، و تا مادامی که برداغ آنان مرهم نهاده نشود، و تا هنگامی که حقشان اعاده نشود، این ناله های پرسوز، و این اللهاکبرهای گاه و بیگاه ادامه خواهد داشت ..."
بدین ترتیب محمد نوریزاد از ۲۹ آذر ماه ۸۸، ماهها بدون ملاقات و بلاتکلیف مهمان سلولهای انفرادی بود و...محکوم به تازیانه و حبس شد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر