۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

تلاش مضاعف برای یافتن یاری کننده؛ آیا مراجع تقلید به یاری زندانیان می آیند؟

تلاش مضاعف برای یافتن یاری کننده؛ آیا مراجع تقلید به یاری زندانیان می آیند؟

یلدا آراسته

جرس:گروهی از زندانیان سیاسی زندان اوین در نامه ای به مراجع تقلید شیعه از نحوه رفتار مأموران و نوع رسیدگی قضایی به پرونده خود گلایه کرده اند. در این نامه از عدم استقلال قاضیان، عدم رعایت اخلاق توسط مأموران و بازجویان، عدم امکان استخدام وکیل مناسب، بدرفتاری و شکنجه در جریان بازجویی، فشار بر خانواده ها و صحنه سازی برای دادگاه های دسته جمعی علنی به شدت انتقاد شده است.

آنها از نحو برخورد بازجوها و تهدیدهای آنها به مراجع شکایت برده اند و ازآنها خواسته اند تا نسبت به آنچه که نوشته اند، تحقیق کنند و چنانچه درستی آن بر آنها ثابت شد، نسبت به آن اقدام کنند.

این نامه خطاب به آیت الله یوسف صانعی، آیت الله اسد الله بیات زنجانی، آیت الله علی محمد دستغیب، آیت الله جعفر سبحانی، آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی و آیت الله موسی شبیری زنجانی نوشته شده است.

این ها علمایی از قم هستند که برخی از آنها چندی پیش میزبان صادق لاریجانی بودند و گزارش وی از عملکرد قوه قضائیه را شنیدند.

نزدیک به یک سال است کسانی که در برخوردهای حکومت با معترضین دستشان به هیچ کجا بند نیست، دست یاری به سوی مراجع قم دراز می کنند.

با این حال در این مدت بسیاری از این مراجع هم که در اظهار نظرهایی طرف مردم را گرفته اند خود مورد قهر حکومت واقع شده اند.

جامعه مذهبی ایران اما امید دارد که با رجوع به مراجع تقلید که حکم فقهی آنها در برهه های حساس تاریخ سیاسی ایران همواره کار ساز بوده است بتواند مفری برای کم کردن فشارها و رعایت اخلاقیات بیابد.

نامه ای از طرف موسوی

23 خرداد ماه برای اولین بار شکایت از برخورد حکومت با مردم به پیشگاه مراجع برده شد. میر حسین موسوی در نامه ای سرگشاده به مراجع قم خواستار تذکر آنها به حکومت شد.

او در نامه اش آورد : " عواملی به بهانه‌های واهی با چوب و چماق و باطوم و شوک الکتریکی به جان اعضای ستادهای اینجانب و مراجعه کنندگان سرگردان و مبهوت از این وضعیت افتاده‌اند، در حالی که امیدی به کارایی قوه قضاییه محترم نمی‌رود."

نامه ای از طرف خانواده ها

7 تیر ماه روزنامه اعتماد نامه سرگشاده جمعی از خانواده های فعالان سیاسی بازداشتی به مراجع تقلید و روسای مجلس و قوه قضائیه چاپ کرد که در آن خواستار تلاش و رایزنی برای آزادی هرچه سریع تر زندانیان سیاسی شده بودند.

در این نامه ها با نگرانی از بی خبری نسبت به وضعیت این فعالان سیاسی، از تداوم بازداشت ها انتقاد شده و در نهایت از مراجع تقلید، آیت الله شاهرودی و علی لاریجانی درخواست شده بود به وضعیت همسران و فرزندان امضاکنندگان نامه رسیدگی شود و به جز تلاش برای آزادی آنها امکان ارتباط یا تماسی با آنان توسط خانواده ها یا وکلایشان فراهم شود.

نامه ای از طرف مردم

تیر ماه جمعی از ایرانیان نامه ای به آیت الله سیستانی تنظیم کردند که شرح اتفاقات ایران را ذکر کردند و خواستار دخالت این مرجع برای حل این بحران شدند.

این نامه بر روی شبکه های اینترنتی منتشر شد تا کسانی که می خواهند آن را امضا کنند.

در بخشی از این نامه آمده بود : " از ماه گذشته سرزمین ما وشما ایران به دلیل تقلبی آشکار در نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط هیأت حاکمه، با بحرانی عمیق رویرو است که تا امروز به کشته ومجروح شدن ده ها تن ودستگیری بیش از دو هزار تن از آزادیخواهان وچهره های برجسته اصلاح طلب، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان، علمای آزاده، دانشجویان، بانوان مبارز، وحقوقدانان منجر شده است."

نامه ای از طرف انجمن اسلامی

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه‌ها نیز در همین ماه نامه ای به مراجع تقلید قم نوشته اند که باز هم گلایه از دستگیری ها و مشخص نبودن وضعیت زندانیان بود.

در بخشی از این نامه آمده بود : " متوليان امر بجاي شنيدن اعتراض‌هاي مردمي و پاسخگويي در اغلب شهرها با اقدام‌هاي غيرقانوني و مبتني بر زور به دستگيري و ضرب و شتم و جرح و قتل مردم بي‌گناه پرداختند و با كشاندن نيروهاي نظامي و انتظامي به صحنه و مواجه كردن فرزندان خدمتگزار ملت در برابر ملت، كشور را در آستانه فجايع خونبار قرار داده‌اند و بديهي است كه از ابرهاي فتنه هرگز باران رحمت و صلح و بركت نخواهد باريد و چون اين همه به نام اسلام صورت مي‌گيرد، خطر جدي آن است كه اسلام سيلي بخورد؛ خطري كه امام خميني (ره) بارها نسبت به آن هشدار داده بودند."

نامه ای از طرف سران جنبش سبز

3 مرداد ماه نیز محمد خاتمی ، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نامه ای دیگر به مراجع تقلید گزارشی از وضعیت دستگیر شدگان دادند و خواستار دخالت آنها شدند.

آنها در این نامه آوردند : " بازداشت‌های انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاه‌ها، فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران، که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته و همراه با برخوردهای خشونت‌بار و استفاده از شیوه‌های بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است و بسیاری از امضاکنندگان این نامه در آن زمان خود بارها قربانی آن بوده‌اند، به هیچ روی زیبندة نظام و کشوری که داعیة برپایی قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود و چهره جمهوری اسلامی را در روح و جان هر ایرانی و نیز انظار جهانیان تیره و تار خواهد کرد."

نامه ای از طرف روزنامه نگاران

60 روز بعد از 22 خرداد ماه 293 روزنامه نگار و فعال سیاسی نامه ای سرگشاده به مراجع تقلید و آقایان هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی نوشتند و در آن نسبت به دستگیری ها تذکر دادند و خواستار رسیدگی به وضعیت زندانیان شدند.

نامه ای از طرف یک دختر

زینب حجاریان دختر سعید حجاریان نیز که صدایش برای آزادی پدرش به جایی نرسید در دو نامه به مراجع تقلید خواستار رسیدگی به وضعیت پدرش شد.

او در این نامه شرح بیماری پدرش را داد و گلایه کرد از اینکه بعد از نامه اولش نه تنها پدرش آزاد نشده است که دیگر اعضای خانواده اش هم دستگیر شده اند.

این نامه خطاب به آیت الله موسوی اردبیلی نوشته شده بود که رونوشت آن به آیة الله سید محمود هاشمی شاهرودی ریاست قوه قضائیه وقت فرستاده شد.

نامه ای از طرف یک مرجع تقلید

شهریور ماه مرحوم آیت الله منتظری نامه ای به مراجع تقلید نوشت و خواستار این شد که مراجع برای بهبود وضعیت مردم ایران دخالت کنند.

وی در نامه اش آورد : " انقلاب سال 1357 ایران یک انقلاب دینی بود که با هدف ریشه کن کردن استبداد، تامین حقوق مردم و جلوگیری از تجاوز به این حقوق و گسترش الگوی عدالت و ارزش های انسانی صورت گرفت هدف این نبود که ققط نام و نشان و شعارها تغییر کند و لی عملا همان مظالم و انحرافات رژیم گذشته ادامه یابد و تجاوزات به حقوق به شکل دیگری به عنوان حاکمیت دینی و ولایت فقیه جریان پیدا کند."

این نامه خطاب به مراجع عظام تقلید و علمای اعلام قم، نجف، مشهد مقدس، تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و سایر بلاد اسلامی نوشته شد .

پاداش حمایت از مردم

در پاسخ به این نامه نگاری ها برخی مراجع تقلید جانب مردم را گرفتند وسکوت نکردند. پاداش شکستن سکوت مرحوم آیت الله منتظری این بود که شرکت در مراسم تشییع وی از جرایمی شد که به بهانه اش بسیاری دیگر از مردم راهی زندان شدند و خانواده اش اجازه پیدا نکردند تا برای وی مراسمی بگیرند .

آیت الله صانعی نیز پاداش حمایت از مردم را چنین گرفت که مورد غضب جامعه مدرسین قم قرار گرفت و او را فاقد ملاک های لازم برای مرجعیت دانستند .

دفاتر آيت الله يوسف صانعی و آیت الله سيد علی محمد دستغيب در مشهد و شيرازمورد حمله قرار گرفت و اين دفاتر تعطیل شد.

در شيراز مهاجمان شيشه های مسجد قبا را شکستند و روحانیون حاضر در مسجد را زخمی کردند.

حوزه علمیه ابوصالح و منزل آیت الله دستغیب نیز مورد حمله واقع شد .

دفتر آیت الله صدوقی "نماینده ولی فقیه در استان یزد" هم مورد حمله قرار گرفت.

با این حال هنوز هم این رهبران مذهبی و مردان قم نشین تنها امید مردم ایران هستند. هنوز هم مردم امید دارند که آنها بتوانند وحشتی را که از منتشر شدن شکنجه های داخل زندان به جانشان افتاده بر طرف کنند .

امید دارند که آنها مشروعیت رفتارهای غیر انسانی و اسلامی را که در زندان ها صورت می گیرد محکوم کنند.

"درکنار پیشرفت های حیرت آور دنیا، ما امروز می خواهیم مسائل را با زندانی کردن دانشگاهیان، فرهیختگان، ارباب جرائد، افراد عادی و…، اخراج اساتید ودانشجویان، بستن روزنامه ها، ممنوع الخروج نمودن افراد و بی مهری به فرزندان امام و انقلاب حل نماییم، اگر اینها ضد انقلابند و زندانها از این ها پر شده، پس انقلابی کیست؟ رجال این مملکت را ضد انقلاب معرفی کردن و آن ها را زندانی نمودن قطعاً کارها را درست نمی کند و مشکلات را رفع نمی نماید، بلکه مسائل و مشکلات را پیچیده تر می کند."

این آخرین سخنان و اولین واکنشی است که پس ازنامه زندانیان به مراجع از سوی آیت الله صانعی در حمایت از مردم گفته شده است و شاید کسانی که از داخل زندان دست یاری به سوی مراجع دراز کرده اند در انتظار واکنشی از این دست از سوی مراجع هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر