بهار توقیف شد؛ خزان دوباره مطبوعات
هدی یگانه
جرس: در آخرین روز فروردین روزنامه بهار در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات توقیف شد. این روزنامه هم رفت که به نشریات تعطیل شده «اعتماد ملى» ، «صداى عدالت»،«ایراندخت» ،«آريا» ، «كلمه سبز» ، «آرمان روابط عمومى» ،«فرهنگ آشتى» ، «تحليل روز» و«سرمایه » بپیوندد.
معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه مورخ 30/1/89 هیئت نظارت بر مطبوعات اعلام کرد: روزنامه بهار به دلیل درج مطالب خلاف واقع، ایجاد شبهه در موضوعات اساسی چون انتخابات، زیر سؤال بردن ارکان نظام جمهوری اسلامی و همچنین افترا به نهادها و ارگانهای رسمی کشور، مشمول بندهای 1 ، 8 و 11 ماده 6 قانون مطبوعات تشخیص داده شد و به سبب اصرار بر تداوم تخلفات مورد اشاره در شمارههای دو ماهه اخیر، مقرر شد با عنایت به تبصره 2 ماده 6 و به استناد تبصره ماده 12 قانون مطبوعات، توقیف و موضوع جهت پیگرد قانونی به مرجع قضایی ارسال شود.
روزنامه «بهار»پس از دو توقیف موقت در سالهای 79 و 82 ،دور جدید انتشار خود را از 12 دی ماه 88 آغاز کرده بود.
سعید پورعزیزی در سرمقاله اولین شماره بهار با عنوان« دلبسته و دلسوزیم» نوشته است: ما از زمره همان جوانان سیسال پیش هستیم اما پیچیدگیهای بیشتری را در جامعه پیش رو داریم. برآن راه و روش روشنگری تاکید داریم زیرا به نظام جمهوری اسلامی دلبسته ایم و برای حفظ آن دلسوزیم.
قبول نداریم مدير مسئول روزنامه بهار دلايل ذكر شده براي توقيف را قبول ندارد، و اميدوار است که پرونده در مهلت قانوني آن به مراجع قضايي ابلاغ شود که بتواند در آنجا از مواضع خود دفاع كند.
سعيد پورعزيزي مدير مسئول روزنامه بهار در گفتوگو با خبرنگار ايلنا با ا اشاره به تذكراتي كه تاكنون به اين روزنامه ارسال شده است، گفت: تاكنون نزديك به 5 تذكر به اين روزنامه داده شده كه اين تذكرات براي چاپ گزارشاتي درمورد تغيير رنگ پرچم و يا درج سخنان اشخاصي مانند حسن روحاني و درج جملهاي از آقاي خاتمي بوده است.
وي ادامه داد: هفته گذشته نيز تذكري را بابت مطلبي گرفتيم كه در 18 اسفند منتشر شده بود و هنوز مفاد آن تذكر به ما اعلام نشده است تا ما مستندات خود را ارائه كنيم و اين در حالي است كه حكم توقيف روزنامه صادر شده است.
این توقیف تنها چند روز پس از این صورت گرفت که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم گفته بود : چند مورد توقیف مطبوعات كه توسط هیات نظارت صورت گرفت، طبیعی است!
محمد حسینی بر این باور است که یكی از وظایف هیات نظارت بر مطبوعات رصد نشریات بوده كه در صورت لزوم به آنها تذكر داده شود.
ارتقای رشد فرهنگی در کشور!
وی همزمان با تعطیلی بهار در جمع خبرنگاران از رویکرد فرهنگی دولت احمدی نژاد گفته بود که با رویکرد فرهنگی که در دولت دهم است و اعتبارات بسیار مناسبی که در اختیار حوزه فرهنگ قرار گرفته است امسال شاهد ارتقای رشد کیفی و کمی در عرصه فرهنگ و هنر خواهیم بود!!
اظهارات وزیر ارشاد در حالی صورت می گیرد که سال گذشته با 180 مورد توقیف نشریات ، به استقبال سال نو رفت و بنظر می رسد که مطبوعات سال خوبی را هم پیش روی ندارند. از همان اولین روزهای سال نو، بهار مطبوعات خزان شد.
بزرگترین زندان جهان ؛ آزاد برای خبرنگاران خارجی
پس از آنکه احمدی نژاد ایران را " آزاد ترین" کشور جهان خواند، وزیر ارشاد کابینه اش که افتخار تعطیلی دهها نشریه را بر سینه دارد گفته است: ایران کشوری آزاد برای خبرنگاران خارجی است، این در حالی است که در بعضی کشورها اجازه فعالیت به خبرنگاران ایرانی نمیدهند!!
وی بدون اشاره به بازداشت و حبس و توقیف دوربینهای فیلمبرداری عکاسان و خبرنگاران خارجی افزود: برخی از خبرنگاران مستقر در ایران در اغتشاشات سال گذشته شرکت داشتند، ولی جمهوری اسلامی ایران با سعه صدر فقط اقدام به اخراج آنان کرد!
وزیر ارشاد از توقف فعالیت رسانه های خارجی بعد از انتخابات مهندسی شده هم خبری نداد. آن زمان که برای جلوگیری از پوشش خبری مراسم روز دانشجو، وزارت ارشاد ۱۴ آذر، با ارسال پیامک به کلیه خبرنگاران و عکاسان خارجی اطلاع داد که مجوز کار آنان بطور موقت در مناطق مرکزی تهران از هفتم تا نهم دسامبر (۱۶ تا ۱۸ آذرماه) فاقد اعتبار خواهد بود.
یا آن زمان که خبرنگاران خارجی را اخراج کرده و صرفا برای پوشش خبری مراسم 22 بهمن با اتوبوس به جایگاه بردند تا تنها راوی سخنان احمدی نژاد باشند.
جهنم روزنامه نگاران
ادامه حبس ، شکنجه، سانسور و فشار ، همه چیز حکایت از آن دارد که روزنامهنگاران ایران، امسال هم شرايط کاری بسياردشواری را پیش رو دارند و برای چندمین سال پياپی وضعيت آنها نسبت به تمام مناطق جهان وخیم تر از پيش شده است.
ایران پس از اینکه بعنوان بزرگترین زندان خاورمیانه شناخته شده بود، اینک مفتخر است که نشان یکی از کشورهای جهنمی دنیا برای روزنامه نگاران را بر پیشانی خود داشته باشد. نزول درجه این کشور به پله 172 حکایت از وضعیت ناگوار و بحرانی روزنامه نگاران دارد.
بر اساس اعلام سازمان گزارشگران بدون مرز ایران و اسرائیل از کشورهایی هستند که وضع رسانه ها در آنها در سال ۲۰۰۹ روند نزولی داشته است. اسرائیل با ۴۳ رده سقوط، رتبه ۹۳ از رده بندی جهانی آزادی مطبوعات را به خود اختصاص داده است.
مساله جالب توجه شباهت ایران و اسراییل در رفتار با روزنامه نگاران است در حالی که به گزارش گزارشگران بدون مرز، سانسور نظامی در زمان جنگ غزه و بازداشت بدون علت پنج روزنامه نگار از موارد منفی اسرائیل در زمینه آزادی مطبوعات بشمار آمده است. دستگیری در جریان انتخابات مهندسی شده سال پیش نیز از موارد نقض آزادی مطبوعات در ایران محسوب می شود. روندی که پس از یازده ماه همچنان ادامه دارد.
بدنیال تقلب در انتخابات و سرقت آرای مردم طی ده ماه گذشته بیش از 65 روزنامه نگار بازداشت و زندانی و بیش از 400روزنامه نگار مجبور به ترک کشور شده اند.
این در حالی است که بر اساس گزارش های مستند تعدادی از روزنامه نگاران نیز از طریق تلفن تهدید و یا با احضار زندانی شده اند. احمد زيدآبادی، عماد الدین باقی، مسعود باستانی، شيوا نظرآهاری، هنگامه شهيدی ، عیسی سحر خیز ، سعید لیلاز و دهها نام ديگر همگی کسانی هستند که کارشان نوشتن، عکس گرفتن و تهيه مطلب برای مطبوعات بوده است و اینک همگان به اتهام واهی " اقدام علیه امنیت ملی" و " تشویش اذهان عمومی" با احکام سنگین که برای مجرمان حرفه ای هم صادر نمی شود، ماههاست بدون استفاده از حداقل حقوق شهروندی مهمان اوین وسایر زندانهای کشور هستند.
مهاجرت بی سابقه
سازمان گزارشگران بدون مرز بارها از مهاجرت گسترده روزنامهنگاران ایرانی به خارج از کشور در پی رخدادهای پس از انتخابات ۲۲ خرداد خبر داده بود. در این اطلاعیه آمده است که این بزرگترین فرار جمعی روزنامهنگاران ایرانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ است.
شاید بتوان گفت اهل قلم در هیچ زمانی این چنین مستاصل و بلا تکلیف نبوده است . هیچ چارچوبی برای فعالیت روزنامه نگاران وجود ندارد. تنها نهاد صنفی این جمعیت به دستور دادستانی وقت تهران مرتضوی پلمپ شده است . هر کسی بر اساس سلیقه خود اقدام به توقیف و بازداشت می کند و هیچ کسی نیست که پاسخ دهد به کدامین جرم؟!
در حالی که رسانه های وابسته به دولت هیچ حریمی را نگه نداشته اند و بی محابا همه ارزشهای مردم را به بازی گرفته اند. روزنامه ها و سایت های خبری مستقل هیچ حقی ندارند و در طرفه العینی به اتهامات بی اساس به محاق می روند. این روزها این موج گسترده مهاجرت دامن روزنامه نگاران رسانه های وابسته به دولت را نیز گرفته است .
مطبوعات پایگاه دشمن
شاید وقتی اولین بار رهبری بحث " مطبوعات پایگاه دشمن" را مطرح می کرد هیچ کس گمان نمی کرد که هر روز به بهانه ای اهل قلم مهمان دادستانی تهران باشند و اتهاماتی چون کمک مالی از سیا و جاسوسی برای بیگانگان در پرونده آنان نقش ببندد. حال نباید خیلی تعجب کرد وقتی علی اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد، خواستار پالايش درونی و اصلاح برخی از مطبوعات در رويکردهای شان می شود و برخی از مطبوعات را متهم می کند که در گذشته، به پايگاه دشمن تبديل شده بودند.
سلامت یک جامعه را می توان از نحوه برخورد حکومت ها با مطبوعات واهل قلم ارزیابی کرد. وقتی رکن رکین مطبوعات بعنوان چهارمین رکن دمکراسی نادیده گرفته می شود می توان دریافت که این نظام حقوق مردم را بر نمی تابند و با آزادی بیگانه است. وجود مطبوعات پویا نشان از سرزندگی و سلامت جوامع دارد.
برای خیلی ها هنوز " بهار آزادی" مطبوعات در ماه های پس ازپیروزی انقلاب اسلامی و انتخابات دوم خرداد فراموش نشده است. برای قدیمی ترها هم نهضت ملی نفت و مشروطه یادآور خاطرات شیرین از آزادی و پویایی مطبوعات است. اما کسی گمان نمی کرد که خزان مطبوعات ایران پس از دوم خرداد چنین بسرعت سپری شود و در زمانی که جامعه می رود تا با جهش خود چارچوب های تنگ تحجر را بشکند، اهل قلم چگونه به زنجیر کشیده می شوند و قلم از دست آنان ربوده می شود.
سخناني چون: "فضاي رسانه اي کشور آشفته است" از سوي مشاورمطبوعاتي رييس جمهور، "برخي به طور بيشرمانه اي دولت را مورد تعرض قرار ميدهند" از سوي وزير ارشاد،"انتقاد وزير ارشاد از چرنديات رسانههاي منتقد"،"پيگرد قانوني براي نشرياتي که اخبار بدون منبع منتشر کنند" از طرف استانداري بوشهر، "فرماندار كبوترآهنگ و اخباري كه منجر به تشويش در جامعه ميشود"، "برخورد ارشاد استان خوزستان با خانه مطبوعات" و "توصيه معاون مطبوعاتي اداره كل ارشاد سمنان به پرهيزخبرنگاران از انتشار اخبار دروغ" اخباری است که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هر روز زینت بخش رسانه های خبری است.
بر اساس قانون " در ایران مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادهای سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند و همچنین هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب و یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت ورزد." ولی در عمل درهر عزا و عروسی این مطبوعات بودند که سر بریده شدند و این روزنامه نگاران بودند که بی هیچ پناهی اسیر حاکمان شدند.
رسانه ها؛ سلاح استکبار و براندازی!
در کشوری که رهبران و حاکمان به هر چیزی به دیده عناد می نگرند مطبوعات چه جایگاهی می توانند داشته باشند؟ احمدی نژاد که در مسافرت به امریکا رکورد مصاحبه با رسانه های خارجی را شکست وقتی نوبت به تحلیل می رسد می گوید: "رسانه، ابزار براندازی نظام های مستقل در دنیاست." وی اعتقاد دارد که "مهمترين سلاح پيشبرد سياستهای استکباری امروز رسانه است تا جايی که اگر رسانه را از نظام استکباری جدا کنيم حتی يک روز هم دوام نمیآورد و در نقطه مقابل کاراترین سلاح دشمنان بشريت عليه ملت ما رسانه است." او بر این باور است که برخی از رسانههای کشورهای اسلامی فريب شبکه رسانهای استکبار را میخورند و در همان مسير حرکت میکنند."
با این تحلیل بر گرفته ازسخنان رهبری است که روزنامه نگاران پیاده سواران دشمن محسوب می شوند ، رسالتشان براندازی است و زندان بهترین مامن برایشان می شود.
آزادی مطلق
احمدی نژاد که تلاش کرده بود در همه چیز نمونه و منحصربه فرد باشد. در عرصه مطبوعات نیز کوتاهی نکرد به طوری که در سال گذشته بر اساس گزارش انجمن صنفی روزنامه نگاران در هر 18 ساعت برای مطبوعات و اهل قلم اتفاق تازه ای می افتاد. توقیف گسترده ، بازداشت گروهی روزنامه نگاران،سانسور، حضور ماموران امنیتی در دفاتر روزنامه ها، همه از دستاورهای دولتی است که رئیسش مدعی شده که " آزادی در ایران نزدیک به مطلق است. " که صد البته این آزادی برای رسانه های طرفدار دولت صحت دارد و آنان ترمز بریده به همه کس و همه چیز می تازند و در مقابل هیچ مقام قضایی هم پاسخگو نیستند.
جامعه تشنه اطلاعات است و دیدگاه های مدیران سیاسی و اجرایی جامعه همه چیز را توطئه می داند. این نظام چه آنجا که رای مردم را به سرقت می برد، چه در آنجا که مردم را در خیابانها به خون می غلتاند، چه آنجا که انقلابیون را به زندان می افکند، چه آنگاه که فریاد بر سر علوم انسانی می کشند ، چه آنگاه که طرح اصلاح قانون مطبوعات را از دستور جلسه خارج می کند، همه یک پیام دارد و همه در راستای یک سیاست است: فیلتر کردن اطلاعات و علم. اینان می دانند که بر ملتی که بر حقوقش آگاهی یابد نمی توان سیطره طولانی داشت.
اما همانگونه که این روزها رهبران جنبش سبز نوید داده اند: " مردم هوشیار شده اند و بر سر خواسته های قانونی خویش ایستاده اند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر