۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

دفاع موشکی روسيه و آمريکا عليه ايران

چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۸۹
مصاحبه ساينس مانيتور با هنری کيسينجر

دفاع موشکی روسيه و آمريکا عليه ايران

هنری کيسينجر وزير خارجه سابق ايالات متحده درباره سياست های هسته ای اوباما، تعامل با چين و نيز اتحاد جديد کشورهای چهارگانه بی- آر- آی- سی، به گفتگو با ناتان گاردلز مدير شبکه نشسته است.

ناتان گاردلز: شما گفته ايد رئيس جمهور اوباما را به چشم يک شطرنج باز می بينيد که در يک سال و نيم دوره اول خود، حرکت هائی را در صحنه جهانی انجام می دهد. حرکت های اخير او درباره پيمان کاهش تسليحات استراتژيک، رويکرد هسته ای و نشست امنيت هسته ای که اخيرا پايان يافت، را چگونه می بينيد؟

هنری کيسينجر: پيمان کاهش تسليحات استراتژيک يک گام چشمگير در دستيابی به ثبات در رابطه آمريکا و روسيه است. اين پيمان جايگزين پيمان قبلی می شود، پيمانی که در دسامبر گذشته منقضی شد. کاهش تسليحات در محتوا محدود است و تا حدودی به واسطه تغييرات ايجاد شده در شمارش به دست آمده است. اين پيمان قدمی مفيد است که اختلافات را رفع می کند.

من با موضع کاهش اتکا به تسليحات هسته ای موافق هستم و ما می توانيم با اطمينان اين کار را بکنيم. البته به نظر من برخی از خاطرجمعی هايی که به کشورهای غيرهسته ای داده شده اند، زياده از حد آشکار هستند. خصوصاً آن بخش که می گويد ايالات متحده به حملات شيميايی و بيولوژيک با حمله هسته ای پاسخ نخواهد داد. بايد اين مسأله را سربسته نگه می داشتند.

درباره نشست امنيت هسته ای هم بايد بگويم، کنترل مواد هسته ای قابل شکافت در سراسر جهان اهميت بسيار دارد، خصوصاً با توجه به گسترش استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای. اين نشست در ميان سه ابتکار اوباما در بحث تسليحات هسته ای، مهمترين آنها بود. برای کارآمد بودن نيز به توجه مستمر نياز دارد.

گاردلز: يکی از مهمترين مسائلی که ايالات متحده و اتحادجماهيرشوروی در گفتگوهای کاهش تسليحات در زمان دولت ريگان مورد بحث قرار دادند، مسأله دفاع موشکی بود. اين مسأله، موضوع امروز هم هست زيرا روسيه با استقرار سيستم دفاع موشکی عليه ايران در اروپا مخالفت می کند و می گويد ممکن است اين سيستم، آنها را هدف بگيرد. ظاهراً روس ها در پيمان جديد اين حق را برای خود محفوظ دانسته اند که در صورت عدم حل و فصل موضوع دفاع موشکی، از پيمان خارج شوند.

جورج شولتز، وزير خارجه دولت وقت ريگان پيشنهاد می کند ايالات متحده، پيشنهاد دفاع موشکی مشترک با روسيه را ارائه بدهد و حتی سيستم های ردياب را در خاک آنها مستقر کند. آيا اين يک پيشنهاد خوب است؟

کيسينجر: من با استقرار يک دفع موشکی مشترک با روسيه در برابر ايران موافقم. البته ايالات متحده به دفاع موشکی تحت کنترل خود در مقابله با حملات استراتژيک از جهات مختلف نيز نيازمند است. بنابراين باید اجازه داد که در مورد ايران با روسيه همکاری کنيم، اما نمی توانيم دفاع موشکی در برابر ساير تهديدات خصوصاً شليک های تصادفی و بدون قصد قبلی را ناديده بگيريم.

گاردلز: وقتی شما رويکرد به چين را در زمان ريچارد نيکسون آغاز کرديد، اين کشور منزوی بود و روزگار سخت انقلاب فرهنگی را می گذارند. از آن زمان تا کنون، رشد اقتصادی آنها ظرف چند دهه دو رقمی شده است، تندترين قطارهای دنيا را دارند و ذخيره ارزی فراوانی در اختيارشان است. در نتيجه، چنين تصور می شود که چين در اين روزها يک اعتماد به نفس برگرفته از داخل و مبتنی بر غرور و تکبر به همراه دارد. اين وضعيت باعث شده چين درباره موضوعاتی نظير گوگل، تبت، تايوان، تغييرات آب و هوائی و حتی با علائم متناقض بيشتر، درباره ايران، خود را محکم دربرابر آمريکا قرار بدهد. چگونه بايد چين امروزی را ارزيابی کنيم؟ چگونه بايد با چين کنار بیایئم؟

کيسينجر: من با مثال های شما به عنوان شاهدی از آنچه غرور و تکبر چين می خوانيد، موافق نيستم. تايوان معضل ديرينه ای است. بايد بگويم چين ظرف 40 سال گذشته مقاومت زيادی درباره موضوع تايوان کرده است. اما همکاری در زمينه دورنماهای درازمدت برای هر دو طرف مهم است.

البته اين درست است که چين امروز بسيار توسعه يافته تر از چين در زمان آغاز روابط است. يکی از چالش های بزرگ نسل بعدی اين است که آيا دريافت آمريکائی و چينی ها از دنيا می تواند به نوعی همسانی برسند يا خير. آمريکا صاحب ارزش ها و آرمان های خاص خود است و اين مسأله درباره چين هم صدق می کند. ما بايد ياد بگيريم در کنار هم فعاليت کنيم. اين بزرگترين چالش حل نشده در صحنه ژئوپلتيک امروزی است.

گاردلز: آيا چين سرانجام با غرب در برابر ايران متحد می شود؟

کيسينجر: آنها ظرف چند هفته گذشته حرکت های مثبتی انجام داده اند. اکنون مسأله اين است که اين تحريم ها چگونه تعريف می شوند. هدف تنها تنظيم تحريم نيست، بلکه اثری است که تحريم ها بر ايران خواهند داشت. من عقيده دارم چين متوجه خطر اشاعه تسليحات هسته ای هست. آزمون اصلی اين است که آيا تحريم های تصويب شده دارای اثرات کارآمد هستند يا خير.

گادلز: برای دومين سال پياپی، کشورهای برزيل، روسيه، هند و چين که اصطلاحاً کشورهای بی- آر- آی- سی خوانده می شوند، به منظور همکاری ديپلماتيک و اقتصادی مشترک در سطح جهانی، نشستی را برگزار کردند. به نظر میرسد رهبران اين اتحاديه خود را به چشم يک «جنبش جديد مستقل» از کشورهايی می بينند که نظيرش را در دوره جنگ سرد ديده بوديم. نظر شما درباره ابتکارات بی- آر- آی- سی چيست؟ آنها چه نقشی را در سطح جهانی بازی می کنند؟

کسينجر: ما جنبش های مستقل را قبلاً ديده ايم. مسإله اين است که آيا بی- آر- آی- سی می تواند خود را به شکل يک بلوک منسجم درآورد؟ چين، روسيه و در اين مورد برزيل، نامزد عضويت در گروهی نيستند که آمريکا را کنار بگذارد، چه برسد به اينکه با آن روبرو شود. آنها با جنبش مستقل دهه 1970 و 1980 تفاوت دارند زيرا آنها ديگر کشورهای توسعه يافته نيستند.

ضمناً جنبش مستقل تلاش می کرد خود را ميان ايالات متحده و اتحاد جماهير قرار دهد. اکنون بی- آر- آی- سی قصد خود را بين کدام دو ابرقدرت قراردهد؟

گاردلز: آنها خود را در مقابل ايالات متحده و سازمان های بين المللی نظير صندوق بين المللی پول تعريف می کنند.

کيسينجر: اين بيشتر در قالب کلام صدق می کند. بی- آر- آی- سی تلاش خواهد کرد در صحنه اقتصاد جهانی يک بازيگر باشد. اما تعجب می کنم اگر بتوانند در صحنه بين المللی به موضع سياسی مسنجمی دست پيدا کند. در صورت وقوع هرگونه رويدادی، بهترين دورنما در همکاری ميان بی- آر- آی- سی با آمريکا و نه در رويارويی آنها خلاصه می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر