۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

وضع حقوق بشر در ايران وحشتناک است

دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۸
معاون سازمان دیده بان حقوق بشردر مصاحبه با روز:

وضع حقوق بشر در ايران وحشتناک است

جو استورک، معاون خاورميانه و آفريقایی سازمان ديده بان حقوق بشر،در مصاحبه با روز از وضعیت "نگران کننده" حقوق بشر در ایران گفته است. استورک پيش از پيوستن به این سازمان در سال 1996، يکی از مؤسسان پروژۀ تحقيقات و اطلاعات خاورميانه (ام- ای- آر- ای- پی) بود و به عنوان سردبير گزارشات خاورميانه فعالیت داشت.

مصاحبه با جو استورک در پی می آید.

شما به عنوان کسی که چندين سال در زمینه حقوق بشر مشغول به کار بوده اید، وضعيت فعلی حقوق بشر در ايران را چگونه ارزيابی می کنيد؟

من فکر می کنم وضعيت وحشتناکی است. با نگاهی به سال های گذشته، می بينيم مساله حقوق بشر در ايران همواره یک مساله دشوار ویا حتی يک بحران واقعی بوده است؛ حتی دردوره شاه. اما فکر می کنم اوضاع امروز به نحو خاصی بد است زيرا اين سطح از برخورد که ميان سيستم، دولت و بخش عظيمی از جمعيت کشور ديده می شود، بسيار جدی است. بايد بگويم اين حجم از بازداشت های خودسرانه و در عين حال بی سابقه، مطمئنا بد است. فکر نمی کرديم پديده های خاصی نظير دادگاه های نمايشی و چيزهائی از اين دست دوام پيدام کنند. چيزی شبيه دهه 1980 است؛ زمانی که برپائی چنين دادگاه های نمايشی در جمهوری اسلامی متداول بود. اينکه باز شاهد چنين رويدادی هستيم، بسيار نگران کننده است.

فکر می کنيد چرا رژيم از چنين شيوه های خشونت آميزی استفاده می کند؟ اين تاکتيک ها شبيه شيوه های به کار گرفته شده در اولين روزهای جمهوری اسلامی است. در آن زمان، اعدام های فله ای وجود داشت و اکنون هم به نظر می رسد کشتار و شکنجه، به شکلی بی هدف و تصادفی صورت می گيرد.

البته ما نمی توانيم و نبايد اين دو دوره را با هم مقايسه کنيم. اگر به دوره های مختلف نگاه کنيد، (البته من خودم از سال 1996 برای ديده بان حقوق بشر کار کرده ام، که همزمان با دوره رياست جمهوری محمد خاتمی بوده است)، وضعيت امروز بسيار جدی است، بدترين اوضاعی است که تا به حال وجود داشته است. اعدام های فله ای وجود داشته است، تعداد زیاد مرگ بدون توجيه برای تظاهرکنندگان در خيابان ها و نيز افرادی که در بازداشت به سر می بردند و همچنین تعداد بسیاری که مفقود هستند. همه این ها احتمالاً در مجموع ده ها نفر بوده اند، درحاليکه در دهه 1980 شمار آنها صدها نفر بوده است. بنابراين مطمئن نيستم دست زدن به چنين مقايسه ای کار درستی باشد. اما از نظر کشتار، اين درست است. در گذشته خيلی بدتر بوده است اما امروز با وجود چنين سرکوب شديدی و اينکه مردم بر خلاف 20 سال پيش، در حال به چالش کشيدن رژيم هستند، دست زدن به اين کار آسان نيست. ايرانی ها به صورت وسیعی، در حال به چالش کشيدن موارد نقض حقوق بشرهستند.

به نظر شما چرا چنين واکنش خشونت باری نشان داده می شود؟ آيا عکس العملی در برابر تظاهرات گسترده است؟

اين سؤالی است که بايد واقعاً از سخنگويان دولت پرسيد. اما بايد بگويم، اين کار واکنش به چالش مردمی بسیار عظیم علیه نظام است که از دل انتخابات بحث انگيز رياست جمهوری سر برآورده است.

چه اَشکالی از شکنجه از زمان بروز ناآرامی های انتخاباتی تاکنون، توسط ديده بان حقوق بشر ثبت شده است؟

مواردی از تجاوز جنسی، زندان انفرادی، تهديد زندانی و خانواده اش وجود داشته است. اما در اکثر پرونده ها، ضرب و جرح شديد گزارش شده است. ما هيچ گزارشی از استفاده احتمالی از الکترو شوک دريافت نکرده ايم، اما به اين معنا نيست که چنين اتفاقی رخ نداده است.

ديده بان حقوق بشر در اين مرحله چه کار می کند؟

ديده بان حقوق بشر مشغول انجام کاری است که از قبل انجام می داده و به طور معمول انجام می دهد: سعی می کنيم سوء استفاده و نقض جدی حقوق بشر را ثبت کنيم، سعی می کنيم آن را علنی کنيم، به بحث با مسؤولان می پردازيم تا خواستار پايان دادن آنها به تخطی ها و نيز حمايت از حقوق بشر شويم. ضمناً به شيوه های ديگری با سازمان ملل در نيويورک و ژنو نيز بحث و گفتگو می کنيم. ما همه چيز را ثبت می کنيم و تمامی يافته های ما در وب سايت مان وجود دارد.

حتما از محمد جواد لاريجانی، رئيس شورای عالی حقوق بشر ايران، شنيده ايد که در ژنو گفت هيچ شکنجه و تخطی در ايران رخ نمی دهد.

البته اين خيلی رويائی است. بايد پرسيد اين فرد در کدام جهان زندگی می کند، در چه کشوری زندگی می کند که ادعای عدم تخطی از حقوق بشر را می کند. او يا يک نابينا است، يا دروغ می گويد و يا اصلاً نمی داند معنای نقض حقوق بشر چيست.

آيا ديده بان حقوق بشر در اين نشست حضور داشت؟

در سالن حضور نداشت اما ديده بان حقوق بشر در ژنو حضور دارد.

فکر می کنيد شهروندان معمولی برای کمک به سازمان هائی نظير ديده بان حقوق بشر، چه می توانند بکنند؟

ما از پشتيبانی تمامی طيف ها، از جمله پشتيبانی مالی برای ادامه آنچه انجام می دهيم، استقبال می کنيم. اما فکر می کنم سؤال اصلی اين است که ايرانی ها چگونه می توانند به تظاهرکنندگان و نيز برملا کردن بدرفتاری های دولت در ايران کمک کنند. در چند مورد شاهد بوده ايم ايرانی ها و آمريکائی ها برای اعتراض و رساندن صدای خود در خيابان های اين کشور حضور پيدا کرده اند، خصوصاً هنگاميکه احمدی نژاد در نيويورک بود. مسلماً طرح موضوع با سياستگذاران آمريکائی و رسانه های بين المللی و آمريکائی، شيوه ای برای حمايت از تلاش های ماست.

فکر می کنيد دولت ايالت متحده، خصوصاً دولت اوباما، برای کمک به اوضاع بايد چه کند؟

اين سؤال خوبی است اما پاسخ به آن، آسان نيست. کارهائی که ايالات متحده می تواند انجام بدهد با محدوديت های زیادی روبروست؛ اول از همه اينکه هيچ رابطه عملی با دولت ايران وجود ندارد. دولت آمريکا هيچ رابطه ای با ايران ندارد که بتواند آن را قطع کند. شما بهتر از من می دانيد که وقتی سخن از روابط ايران- آمريکاست، پای مسائل متعددی به ميان کشيده می شود. ايالات متحده ظرف دهه های گذشته و از زمان کودتای نظامی سال 1953 در ايران، نقش بدی داشته است. بنابراين در سايه چنين سابقه ای، بر سر راه اقدامی که دولت اوباما می تواند در اعمال فشار و يا تلاش برای بهبود شرايط به عمل آورد، محدوديت وجود دارد. موضوع تحريم ها، تنبيهات و تمهيدات متنوعی که در سنای آمريکا برای قطع واردات بنزين و غيره مطرح شده نيز با مشکلاتی همراه است. به نظر من، استفاده از اين تمهيدات، روش مناسبی برای نشان دادن عکس العمل نيست و تنها به مردم صدمه می زند و نه دولت. از سوی ديگر، لوايح ديگری در راه هستند که امکان ارسال نرم افزار و دانش فنی مخابراتی به ايران را برای اشخاص و شرکت های آمريکائی فراهم می آورند. اين خود به شکستن محاصره اطلاعاتی دولت و دور زدن سانسور دولتی ايران کمک می کند. چنين تمهيداتی تاکنون به کار گرفته نشده اند و اين خيلی بد است.

از آنجا که شما در ساير بخش های خاورميانه نيز کار می کنيد، اوضاع در عراق را چگونه ارزيابی می کنيد؟ آيا هنوز نقض حقوق بشر وجود دارد و تا چه اندازه ای وجود دارد؟ آيا هنوز شکنجه اعمال می شود؟ امروز بهتر از زمان قبل از اشغال است؟

اوضاع متفاوت است،اما امروز هم موارد متعدد نقض حقوق بشر وجود دارد. بی ثباتی عمومی برای مردم و آسيب پذيری عمومی مردم بيشتر از گذشته است. از سوی ديگر، استبداد کاهش يافته است. اما مشکل فعلی، خشونت های بی هدف، اقدامات سراسری ستیزه جویان و گروه های مسلح است که جان مردم را به خطر انداخته است. پيش از سال 2003، قدرت مطلق پليس مخفی، بسيار بارزتر بود.

آيا در زندان های عراق، شکنجه وجود دارد؟

دلايلی وجود دارد که اين نظر را تائید می کند. ما چندين بار توانسته ايم از بازداشتگاه ها بازديد کنيم. آخرين بار در سال 2006 بود و مطمئناً در آنجا مشکل وجود داشت. هيچ دليلی در دست نداريم که بگوئيم امروز متوقف شده است، يا بگوئيم گسترده و همگانی شده و يا نشده است؛ نمی توانم اين ها را بگويم. اما می توانم بگويم که مقر امدادی سازمان ملل در عراق (يو- ان- آی- ام- آی) که گزارش های سالانه را منتشر می کند، به تداوم شکنجه در بازداشتگاه ها اشاره می کند. اين هنوز يک مشکل جدی است.

آيا هرگز تقاضای بازديد از زندان های ايران را کرده ايد؟

ما درخواست کرده ايم که به ايران برويم، اما هرگز حتی رواديد ورود به کشور را دريافت نکرده ايم، چه برسد به ديدار از زندان های ايران.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر