نیلوفر زارع

خفقان بی سابقه ای که در پیامد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بر فضای سیاسی و رسانه ای ایران حاکم شد جایگاه جمهوری اسلامی را در میان بزرگترین دشمنان آزادی بیان تثبیت کرد و سیل بی امان بازداشت ها ، توقیف رسانه ها و فیلتر سایت های اینترنتی گواهی دهنده ظهور دوره ای از حکومت پلیسی بر کشور شد.خفقان رسانه ای و بی ثباتی شغلی روزنامه نگاران اتفاقی نوظهور در جمهوری اسلامی نبود اما کودتای انتخاباتی بیست و دوم خرداد ماه گذشته به نقطه عطفی در نقض آزادی بیان تبدیل شد و سال جهنمی روزنامه نگاران نیز درست از روز بیست و سوم خرداد آغاز شد.
تاوان فعالیت حرفه ای
انبوه روزنامه نگارانی که از سپیده دم بیست و سوم خرداد تا امروز طعم احضار،تهدید،بازداشت،شکنجه های جسمی و روانی و محکومیت را چشیده اند جز قلمی در دست و سری پرشور برای آزادی جرمی نداشتند اما دادگاه های نمایشی آنها را به براندازی نرم ، برهم زدن امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی متهم کرد و هنوز هم تعداد فراوانی با دلایل واهی پشت میله ها محبوس مانده اند.
سیاهه روزنامه نگارانی که از فردای انتخابات ریاست جمهوری قربانی دستگاه های امنیتی و شبه امنیتی جمهوری اسلامی شده اند چنان بلندبالاست که هنوز هیچ مرجع مستقلی نتوانسته اسامی تمام روزنامه نگاران بازداشت شده را به طور دقیق جمع آوری کند.با این حال برمبنای گزارش های موجود بیش از صد نفر از روزنامه نگاران در ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری به زندان افتاده اند و هنوز حدود 40 روزنامه نگار در زندان هستند.بنابر اطلاعات جمع آوری شده در این گزارش،اسامی روزنامه نگارانی که هنوز از حصارهای زندان رها نشده اند شامل بهمن احمدی امویی،ساسان آقایی،احمد زیدآبادی،احسان محرابی، ،مسعود باستانی،عمادالدین باقی،علیرضا بهشتی شیرازی، محمد جوادی حصار،محمد گهستونی، محمد داوری،مصطفی دهقان، ،مختار زارعی،علی معظمی،محمد رضا نسب عبداللهی،رضا رفیعی فروشانی،عیسی سحر خیز ، نادر کریمی جونی،کوهیار گودرزی،سید مسعود لواسانی،جواد ماهزاده،علی ملیحی، علی انجام روز،هنگامه شهیدی، سوسن محمد خانی غیاثوند،هوتن ابوالفتحی،مهدی محمودیان،بدرالسادات مفیدی، ،شیوا نظرآهاری،حسین نورانی نژاد و محمد نوری زاد"می شود علاوه بر اینها تعداد بسیاری از روزنامه نگاران هم بوده اند که هفته ها و ماه های متمادی را در سال 88 پشت میله ها سرکردند و با اکنون با قرارهای وثیقه یا کفالت بیرون آمده اند.کسانی مانند "عبدالرضا تاجیک، مهسا امرآبادی، سعید لیلاز، محمد قوچانی، ژیلا بنی یعقوب ،وحید پوراستاد، حسن ظهوری،سمیه توحیدلو، کامبیز نوروزی، محمدرضا یزدان پناه، کاوه مظفری،علی حکمت،مهسا حکمت،نوشین جعفری، کیوان فرزین، مهرداد رحیمی، علی پیرحسین لو،سام محمودی،فریبا پژوه،محمد رضا یزدان پناه،محمدرضا نوربخش،لیلی فرهاد پور،روزبه کریمی ، امید محدث،اکبر منتجبی، کیوان صمیمی،،فواد صادقی،علی محمد اسلام پور،محمد رضا مقیسه ای،امیرحسین فتوحی،نیلوفر لاری پور،آرش نصیری،محمد غزنویان، آروین صداقتکیش،مزدک علی نظری،مهسا جزینی،عدنان حسن پور،سعید متین پور،،حمید مافی، محبوبه کرمی،محمد صدیق کبودوند،بهرنگ تنکابنی و نفیسه زارع کهن"اکثر این روزنامه نگاران آزاد شده اکنون یا رسانه ای برای فعالیت کردن ندارند یا با فشار دستگاه های امنیتی قادر به کار کردن نیستند.
فضای کودتایی حاکم بر ایران در سال 88 اما تنها دامن روزنامه نگاران اصلاح طلب را نگرفت بلکه تعدادی از خبرنگاران رسانه های بین المللی را نیز قربانی کرد. "آتاناسیادیس" روزنامه نگار یونانی روز 27 خردادماه بازداشت و به مدت هجده روز در زندان نگه داری شد،مازیار بهاری خبرنگار ایرانی نشریه معتبر نیوزویک هم به مدت 5 ماه در زندان به سر برد و تحت فشار بازجویان ناگزیر به انجام اعتراف های تلویزیونی شد.او پس از خروج از کشور دست به افشای فشارهای دستگاه امنیتی در طول دوران بازداشت اش زد و در نامه ای سرگشادهای به رهبر جمهوری اسلامی عنوان کرد که درمدت ۱۱۸ روز بازداشت «تحت فشار و شکنجه» مجبور به اعتراف به «براندازی» شده است. بهاری در تشریح شکنجه های خود نوشته بود:" بارها و بارها بازجو و شکنجهگر من، مرا برای شادکامی شما لگد میزد. او به من میگفت: هر وقت با سیلی توی صورتت میزنم، حس میکنم که آقا دارد به من لبخند میزند."
برخی از روزنامه نگاران داخلی نیز تحت فشارهای شدید ناچار به انجام اعتراف های تلویزیونی شدند اما بسیاری از آنها بدون تن دادن به خواست بازجویان مدت های مدید در زندان ماندند.با این حال دادگاه حتی برای روزنامه نگارانی که حاضر به انجام اعتراف های اجباری شده بودند ارفاقی قائل نشد و برای نمونه مسعود باستانی را به 6 سال زندان محکوم کرد و مدتی بعد نیز وی را به زندان رجایی شهر کرج که مخصوص نگه داری مجرمین خطرناک است انتقال داد.علاوه بر او احمد زیدآبادی روزنامه نگار سرشناس ایرانی نیز به اتهام هایی نظیر تبلیغ علیه نظام و دعوت از عبدالله نوری برای کاندیداتوری و تحریک به اغتشاش به تحمل ۶ سال زندان، ۵ سال تبعید به گناباد و محرومیت دائمی از فعالیت سیاسی و اجتماعی محکوم شد و پس از ارسال پیام تسلیت به مناسبت درگذشت آیت الله العظمی منتظری از سوی مسوولان امنیتی تنبیه شد و به زندان رجایی شهر کرج انتقال یافت.برای برخی روزنامه نگاران سرشناس دیگر مانند هنگامه شهیدی،بهمن احمدی عمویی هم حبس های طولانی بریده شده است ومابقی روزنامه نگاران که قربانی فضای کودتایی حاکم بر کشور در سال 88 بوده اند همچنان بلاتکلیف و سردرگم منتظر تشکیل دادگاه هستند. برای نمونه عمادالدین باقی پس از سپری کردن بیش از هشتاد روز زندان همچنان دربلاتکلیفی به سر می برد و با وجود تودیع وثیقه از سوی خانواده،دادستان تهران مانع آزادی او شده است.باقی که به دلیل فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری اش شناخته می شود پس از پخش فیلم مصاحبه اش با آیت الله العظمی منتظری از تلویزیون فارسی بی بی سی بازداشت شد و اتهام های وی هنوز مشخص نیست.در این حال روزنامه نگارانی هم که با تودیع وثیقه های سنگین از زندان آزاد شده اند شمشیر داموکلسی را بالای سر خود می بینند که آنان را از فعالیت های حرفه ای باز می دارد
امضای حکم مرگ
نخستین بار "میرحسین موسوی" بود که توقیف دسته جمعی مطبوعات در بهار 79 را "توقیف فله" ای نام نهاد و آن را محکوم کرد.از آن زمان به بعد عرصه برای رسانه های مستقل روز به روز تنگ تر شد و بیلان هر ساله آزادی بیان نشان دهنده افت جایگاه ایران در میان کشورهای جهان بود . با این حال کودتای انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 88 معدود دریچه های آزادی بیان را نیز یکی یکی مسدود کرد و رسانه های غیردولتی و غیرهمسو با حاکمیت بیش از هر زمان دیگری به مسلخ توقیف رفتند.بنابرگزارش سازمان گزارشگران بدون مرز نزدیک 20 نشریه در سال 88 توقیف شدند که عمده آنها نشریات متعلق به جریان اصلاح طلب به شمار می آمدند.در میان نشریات توقیف شده می توان به روزنامه های "کلمه سبز"،اعتماد ملی"،"اعتماد"،اندیشه نو""حیات نو "،"یاس نو"،"آریا"،"صدای عدالت" ،"سرمایه"،"آرمان"، "فرهنگ آشتی"، شهروند امروز"،"ایران دخت"و" تحلیل روز" اشاره کرد.برخی از نشریات متعلق به محافظه کاران نیز در این سال قربانی جدال های درون جناحی شدند.به گونه ای که روزنامه همشهری متعلق به شهرداری تهران به بهانه چاپ آگهی توریستی بازدید از معبد بوداییان در هند به مدت دو روز به محاق توقیف رفت.ناظران توقیف همشهری را محصول تعارض های محمدباقر قالیباف شهردار تهران و صاحب امتیاز همشهری با محمود احمدی نژاد دانستند.دو نشریه محافظه کار دیگر یعنی " همت" و " موج اندیشه که " وابسته به "اسفندیار رحیم مشایی" بودند در این سال از انتشار بازماندند.این دو نشریه در گزارش های خود برخی از چهره های سرشناس محافظه کار را جزو عاملان اعتراض های پس از انتخابات معرفی می کردند و محور تعارض خود را نیز آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار داده بودند.
تذکر پشت تذکر
فضای اختناق رسانه ای پس از انتخابات ریاست جمهوری به حدی شدت یافت که برای نخستین بار پس از انقلاب ١٣٥٧ ماموران قضایی و امنیتی در چاپخانه ها حضور یافتند و راسا اقدام به سانسور کردند.این رویه دوام چندانی نیافت اما تذکرهای پیاپی به مطبوعات برای رعایت خطوط قرمزی که هر روز پررنگ تر و دامنه دار تر از قبل می شد عرصه را برای معدود روزنامه های غیردولتی تنگ تر از همیشه کرد.تذکر به مطبوعات از ناحیه هیات نظارت بر مطبوعات در سالهای گذشته هم به وفور اتفاق می افتاد اما با ورود "محمدعلی رامین" مشاور پیشین محمود احمدی نژاد در سمت معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بدعت تازه ای به وقوع پیوست و این معاونت خودسرانه اقدام به ارایه تذکر به مطبوعات کرد.از تعداد تذکرهای ارایه شده در این سال هنوز آمار دقیقی ارایه نشده و سایت وزارت ارشاد اسلامی نیز خود را موظف ندیده که آمار تذکرها را رسانه ای کند با این حال عمده تذکرهای ارایه شده به نشریات در سال 88 به نوعی مربوط به تحولات پس از انتخابات بود.اکثر این تذکرها به نحو شگفت آوری بی پایه و اساس بودند.برای نمونه روزنامه اعتماد در 28 دی ماه بابت انتشار نقل قول مستقیم صفارهرندی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد از خبرگزاری دولتی ایرنا تذکر گرفت! این تذکر مربوط به بخشی از سخنان صفارهرندی بود که گفته بود:"باید بپذیریم فتنه به بهانه دولت شروع شده و ادعا كردند كه دولت قانونی نیست و..."
مدتی قبل از آن روزنامه کارون نیز به دلیل آن که تجمع هواداران حکومت در روز نهم دی را با تیتر " تجمع عليه حوادث عاشورا در ايران" نقل کرده بود تذکر گرفت.هیات نظارت بر مطبوعات مدعی بود که روزنامه ها باید "به تظاهرات دهها ميليون نفر از امت مسلمان ايران در دفاع از اسلام و حريم ولايت فقيه كه در تاريخ انقلاب اسلامي بيسابقه بود" را در خبر خود می آوردند.! روزنامه بهار هم در 17 اسفند به دلیل آنچه که هیات نظارت بر مطبوعات آن را پخش شایعه و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی مبنی بر تغییر رنگ پرچم جمهوری اسلامی ایران از سوی این روزنامه دانست، تذکر گرفت.
برخی نشریات عامه پسند مانند زندگی ایرانی،رویش و زندگی ایده ال هم در هفته های آخر سال گرفتار تذکرهای معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد شدند و به بهانه هایی نظیر تبلیغ برندهای خارجی در سال اصلاح الگوی مورد توبیخ قرار گرفتند
با این حال حتی همین رسانه های دست و پا بسته هم از سوی حکومت تحمل نشد و در آخرین نمونه از این دست روزنامه اعتماد توسط هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد.مسوولان وزارت ارشاد در توجیه توقیف روزنامه اعتماد مدعی اند که این روزنامه طی ماه های اخیر بارها از سوی معاونت وزارت ارشاد تذکر گرفته است.ادعای آنها در شرایطی مطرح می شود که بسیاری از تذکرها توسط معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد داده شده در حالی که طبق قانون تنها هیات نظارت بر مطبوعات صلاحیت تذکر به نشریات را دارد.مواردی از این گونه برخوردها با رسانه ها در سال 88 یکی دو تا نبود.روزنامه کلمه سبز به صاحب امتیازی میرحسین موسوی نیز در شب اول تیرماه با هجوم ماموران امنیتی به ساختمان و بازداشت تمام اعضای تحریریه و تیم فنی از انتشار بازماند و سید علیرضا بهشتی شیرازی سردبیر این روزنامه در نامه ای با محکوم کردن حمله ماموران امنیتی تاکید کرد که "ملت تسلیم اینگونه جوسازی ها نخواهد شد."او در انتهای نامه اش نیز این پرسش را طرح کرده بود که آیا" کسانی که مردم را هیچ می انگارند و در تارهای انگاره های خود گرفتارند روزی بیدار خواهند شد؟"پرسش بهشتی شیرازی سه ماه بعد جواب گرفت.زمانی که روزنامه کلمه سبز قرار بود حیات دوباره خود را آغاز کند اما تهدیدهای پیاپی وزارت اطلاعات و فشار آنها به مسوولان روزنامه جلوی انتشار آن را گرفت.سرنوشت نشریه ایران دخت متعلق به فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی هم دست کمی از روزنامه کلمه سبز نداشت.این نشریه که بیشتر با زمینه های اجتماعی و سیاسی منتشر می شد دهم اسفند ماه توسط هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد و معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد همان شب در گفتگو با بخش خبر بیست و سی دقیقه در توجیه توقیف ایراندخت گفت که سردبیر این نشریه(محمد قوچانی) یکی از کسانی است که در جریان حوادث بعد از انتخابات طرفدار فتنه بود،به زندان افتاده و دادگاه هنوز حکم او را صادر نکرده است." رامین با این سخنان نه تنها بر اراده کاملا سیاسی وزارت ارشاد در برخورد با مطبوعات انگشت تاکید گذاشت بلکه بر گمانه ها درباره ممنوع از کار شدن برخی از روزنامه نگاران سرشناس نیز مهر تایید زد.
ویرانی آخرین پناهگاه ها
ساختمان شماره 26 کوچه هفتم خیابان کبکانیان برای سالها محل پیوند و همبستگی اهالی قلم بود.انجمن صنفی روزنامه نگاران که در سپیده دم دوران اصلاحات یعنی در سال 1376 پا به عرصه حیات گذاشته بود در طول سال های فعالیت اش توانست نگاه بیش از 4 هزار روزنامه نگار را در سراسر ایران به خود جلب کند و نقشی بی بدیل را در مناسبات حکومت با روزنامه نگاران ایفا کرد.این نهاد گرچه از همان روزهای تاسیس با مخالفت سرسختانه محافظه کاران روبرو بود اما به دلیل قدرتی که به مرور زمان پیدا کرد به حکومت جرات و اجازه رودررویی مستقیم را نداد.به گونه ای که محافظه کاران طی سالهای اخیر برای به زانو درآوردن انجمن صنفی مطبوعات بیشتر به بهانه های حقوقی متوسل می شدند و وزارت کار دولت احمدی نژاد با دست اندازهایی حقوقی درباره اساسنامه انجمن قصد اخلال در فعالیت های آن را داشت.با این حال اراده دولت برای به بن بست کشاندن فعالیت انجمن تا 14مرداد ماه 88 قرین موفقیت نبود و درست شب قبل از برگزاری مجمع عمومی انجمن بود که ماموران امنیتی با حکم سعید مرتضوی دادستان وقت تهران بدون هیچ دلیلی به ساختمان این نهاد صنفی حمله ور شدند،برخی از اسناد را با خود بردند و درهای ساختمان را نیز پلمپ کردند.روز بعد بسیاری از روزنامه نگاران که برای رای دادن به کاندیداهای برگزیده خود روانه انجمن صنفی شده بودند با در بسته روبرو شدند و آخرین پناهنگاه شغلی خود را نیز از دست رفته دیدند. در پی برکناری سعید مرتضوی دادستان بدنام تهران تعداد 330 روزنامه نگار در نامه ای به جانشین او یعنی عباس جعفری دولت آبادی خواهان آزادی روزنامه نگاران در بند شدند و از وی خواستند با فک پلمپ دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و رفع توقیف رسانه ها برای اعتماد سازی گام بردارد اما درخواست روزنامه نگاران کوچکترین تاثیری در اراده دادستان جدید تهران نگذاشت .او نه تنها انجمن صنفی مطبوعات را فک پلمپ نکرد بلکه پای حکم بازداشت شاخص ترین چهره های انجمن صنفی یعنی ماشاالله شمس الواعظین و بدرالسادات مفیدی را هم امضا کرد و نشان داد که رویه او چندان تفاوتی با رویه سعید مرتضوی ندارد.مدتی بعد نیز اعضای دیگر نهاد اصلاح طلب طرفداری آزادی بیان یعنی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات هم با حکم دادستانی روانه زندان شدند و ماموران در این موج از بازداشت ها به سراغ علی حکمت،محمدرضا زهدی و مرتضی کاظمیان رفتند.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در آخرین بیانیه خود که 24 آذرماه ماه گذشته منتشر شد آورده بود که"آزادی مطبوعات در ایران یکی از سختترین و سیاهترین روزهای عمر خود را تجربه و سپری میکند.» از آن تاریخ به بعد فعالیت های این انجمن هم به مانند انجمن صنفی مطبوعات به حالت تعلیق درآمده است و فشار سنگین امنیتی به اعضای آن جلوی انتشار بیانیه ها و اطلاعیه های مستند درباره وخامت وضع آزادی بیان در ایران را گرفته است.خلاء نهادهای صنفی مستقل رسانه ای در شرایطی است که مسوولان حکومت علاوه بر بازداشت انبوهی از روزنامه نگاران و توقیف پیاپی رسانه های مستقل دست به تحقیر آنها نیز می زنند و برای مثال محمد علی رامین در دیدار دو ماه پیش خود از روزنامه فرهیختگان زمانی که با اعتراض اعضای تحریریه نسبت به وخامت آزادی بیان روبرو شد آنان را " یک مشت دلقک" خطاب کرد.با حضور افرادی نظیر او در پست های فرهنگی حکومت انتظار می رود که سال 89 سالی جهنمی تر برای روزنامه نگاران مستقل باشد و ایران را که اکنون از نظر ميزان آزادی مطبوعات در رده 172 از میان 175 کشور جهان قرار گرفته به رده پایین تری سوق دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر