۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

رشادتها، مظلومیتها و مبارزات زنان کشور در سالی که گذشت....

رشادتها، مظلومیتها و مبارزات زنان کشور در سالی که گذشت....

مژگان مدرس علوم

جرس: اگر چه از انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی به این سو، نقش زنان ایرانی در فعالیت های سیاسی و اجتماعی دائما بیشتر شده است اما می توان گفت که نقش زنان در جنبش سبز در تداوم جنبش های پیشین حادثه ای بسیار مهم و تاریخ ساز به شمار می آید. حضور فعال وچشمگیر زنان در "جنبش اعتراضی سبز" پس از انتخابات اخیر نشان از بی پروایی ویژه ی زنان در برخورد با خشونت و شجاعت آنان در استقبال از حادثه، انگیزه و نیروی قابل ملاحظه ای به جنبش سبز داده است.

با بلند شدن امواج جنبش سبز در بطن جامعه نه تنها زنانی از طبقات سیاسی بلکه زنان خانه نشین نیز پا به عرصه سیاسی کشور گذاشتند وبه گونه ای خود جوش و همگام با خواسته های مدنی و مسالمت آمیز به برگزاری اعتراضات علیه اقدامات مسئولین حکومتی پرداختند. حضور زنان درصفوف مقدم صحنه های سیاسی و مبارزاتی ماههای اخیر اگر چه بی هزینه نبود اما به اقتدارگرایان نشان داد که این جنبش هیچگاه به نقطه صفر بازنخواهد گشت بلکه بصورتی ریشه ای و عمیق در همه لایه های جامعه ایرانی ریشه دوانده و تثبیت خواهد شد.

تصاویر و فیلمهای منتشر شده از حوادث اخیر نه تنها جانفشانی ها، رشادتها، مظلومیتهای این قشر تاثیر گذار کشور را برای جهانیان به نمایش درآورد بلکه فراتر از آن بزرگ منشی زنان ایرانی را به خاطر تصویر زن جوانی که یک لباس شخصی چماق بدست را در اوج استیصال از دست چند تظاهر کننده خشمگین رها ساخت در تاریخ به ثبت درآورد.

شهدای زن جنبش سبز

در حالی که حکومت تلاش می‌کند به شیوه‌های گوناگون موجودیت زنان قربانی و شهید در این جنبش را نفی کند شهادت ندا آقاسلطان اولین زن شهید راه جنبش سبز، جهانی را با بهت و حیرت مواجه ساخت و پایه های مشروعیت نظام مدعی جمهوریت و اسلامیت را به لرزه درآورد. ندا اینک به یکی از نمادهای ثبت شده در حافظه تاریخی جهان بدل شده است که جایزه های جهانی را یکی پس از دیگری از آن خود کرده است....

اما ندا آقا سلطان تنها یکی از این اسوه های مقاومت و مبارزه بر علیه استبداد بود فاطمه رجب پور، پریسا كلی، فهیمه سلحشور، شیلر خضری، مبینا احترامی، فاطمه براتی، ندا اسدی ، فاطمه سمسارپور، تینا سودی، ترانه موسوی و مریم مهرآذین از دیگر شهدای راه جنبش سبز بودند که خود نشان از حضور پایدار زنان در صفوف مبارزات ضد استبدادی دارد که بی بازگشت است.

زنان مبارز دربند

در حوادث و در گیری های پس از اعلام نتایج انتخابات اخیر در کنار زنان شهید، تعدادی زیادی نیز دستگیر شدند که بسیاری از آنان هنوز هم در بازداشتگاه و احیانا در سلولهای انفرادی به سر می برند.

آذر منصوری، هنگامه شهیدی، بهاره هدایت، تارا سپهری فر، بدرالسادات مفید، مهدیه گلرو، نیلوفر لاری پور، مریم ضیاء، مرجان صفری، درسا سبحانی، ژینوس سبحانی، سوسن محمدخانی غیاثوند، زینب جلالیان، فرزانه زینالی، پروین جوادزاده، زهرا جباری، کبری زاغه دوست، عاطفه نبوی، شبنم مددزاده، نازنین فرزان جو،ماه فرید منصوریان، عالیه اقدام دوست، مریم کریمی، سحر قاسمی نژاد، گلناز توسلی، نگین درخشان، سعیده میرزایی، سما بهمنی، فاطمه سیفی نیا، گلی ابراهیمی، الهام حسنی، لیلا سیف الهی، ژیلا اکرم زاده، شیرین غلیپناه، نازنین رضا قلی زاده، نفیسه اکبری، فاطمه رستگار، لاله حسن پور و سمیه فرید از فعالین مدافع حق و آزادگی هستند که محدودیتهای موجود سیاسی و قوانین تبعیض آمیز را برنتافتند. اگر چه طی روزهای اخیر تعدادی از این فعالین به طور موقت آزاد شدند اما همزمان عده ای دستگیر و عده ای ممنوع الملاقات.

اما علی رغم تمام فشارهای روحی و جسمی، زنان مبارز دربند به حرکتهای اعتراضی خود علیه اقدامات غیر قانونی و غیر انسانی ادامه می دهند

آری تداوم جنبش کنونی بی تردید ناشی از تلاش چنین بزرگانی برای نشان دادن نقش و تاثیرشان بر تحولات سیاسی تلقی می شود. زنان که نقش افرینان اصلی گمنام حوادث بزرگ کشور خویشند و بر اساس احساس مسئولیت زنانه برای آزادی در بزنگاههای حساس به میدان می آیند و در عقب نشاندن دستگاههای فساد و قدرت نقش آفرینی کرده وهزینه های فراوانی می پردازند.

شکل گیری "مادران" عزادار

در این میان باید یاد کرد از غربت و مظلومیت مادران و همسران شهیدانی که امکان تشیع جنازه عزیز خود و بر پایی مراسم سوگواری را هم نیافتند. و اشکها و دعاهای مادران و همسرانی که دردمندانه در پشت دیوار اوین در آرزوی آزادی عزیزان خود روزها را به شب رسانده و بی نتیجه به خانه بازمی گردند و با طلوع روزی دیگر با امید و مصمم به سوی میعادگاه همیشگی به راه می افتند چراکه می دانند جنبش سبز و راه عزیزانشان ادامه دارد.

سالی که گذشت یادآور تحصن ها و اعتراضات مادران عزادار و سیاهپوشی است که با در دست داشتن تصاویر فرزندان خود خواهان آزادی زندانیان عقیدتی و مجازات آمران کشتار فرزندان شان بودند. پروین فهیمی مادری که پیکر بیجان سهرابش را در آغوش گرفت و برای اولین بار در یک تریبون عمومی در شورای شهر تهران از آنچه بر او و سهراب در خرداد و تیرماه گذشته بود، سخن گفت. وی در نامهای خطاب به مردم ایران که با عنوان آرام نگیریم که آسودگی ما عدم ماست منتشر شده، آورده‌ است: "جوانان ما خواسته‌ای فراتر از حق و حقوقی که متعلق به هر انسانی است، ندارند."

هاجر رستمی مادر ندا آقا سلطان که نام پرافتخار دخترش در صدر شهدای جنبش سبز قرار گرفت یا مادران عزادار دیگری که با سینه های مالامل از درد و اندوه در تجمعات اعتراضی جای عزیزان خود را پر کرده و راه آنان را ادامه می دهند و خطاب به مسئولان کشور هشدار می دهند که در صورت تداوم اعمال خشونت بار، با اقدامات اعتراضی گسترده تری روبرو خواهند شد.


مادران داغداری که برای برگزاری مراسم ترحیم و تدفین با محدودیتهایی از سوی نهادهای امنیتی روبه رو شدند و در بعضی از موارد گزارش شده است برای تحویل دادن جسد از خانواده های داغدار طلب پول شده بوده است.

گفتنی است گروه مادران عزادار متشکل از مادرانی است که از هشت ماه پیش و پس از دستگیری موج عظیمی از جوانان پس از انتخابات 22 خرداد فرزندانشان یا کشته شده اند و یا در زندان هستند .

محکومیت "سرکوب شدید" فعالان زن

طی ماههای اخیر سرکوب زنان از سوی اقتدارگرایان همواره از سوی نهادهای حقوق بشری محکوم شده بود که از جمله این نهادها می توان به گزارشگران بدون مرز و برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر اشاره کرد که با انتشار اطلاعیه های نسبت به سرکوب و بازداشت زنان و صدوراحکام برای آنان اعتراض کردند.

همچنین زهرا رهنورد در سخنانی با بیان این که زندانی کردن وجهه بسیار بدی از نظام جمهوری اسلامی به مردم ارائه می‌دهد گفت که در بند کردن زنان آزاد اندیش چه آنان که برای رفع تبعیض مبارزه کرده و زندانی شده‌اند و چه آنانکه در جنبش سبز پیشتاز بوده‌اند ، جفای بزرگی در حق آزادی و آرمانهای اسلامی است .

وی همچنین در ادامه با تاکید بر حضور گسترده زنان ایرانی در جنبش سبز بیان داشت: "در شرایط فعلی زنان ایران از پتانسیل بالای فکری، علمی، اجرایی و مبارزاتی برخوردارند و در جنبش سبز نیز پیشتاز بوده‌اند. زنان نه تنها به منافع ملی کشور خود می‌اندیشند و در راه تحقق آن و آرمان‌های دموکراتیک فعالیت می‌کنند، بلکه در رابطه با رفع تبعیض نیز مطالبات خود را پیگیری می‌کنند."

ژست های "دروغین" احمدی نژاد

طی سالهای اخیر حضور گسترده و پرشتاب زنان و دختران در تمامی عرصه های جامعه همواره موجب نگرانی هایی از سوی مسئولین حکومتی شده است. بدنبال این نگرانی ها همواره تلاشهایی در جهت توقف حرکتهای زنان و خانه نشین کردن آنان صورت گرفته است که با مقاومت و مبارزه زنان به شکست انجامیدند. و اگر چه پس از روی کار آمدن احمدی نژاد زنان به سرعت از سطوح مختلف عرصه هاي سياسي و مديريتي كنار زده شدند اما علی رغم تمام فشارهاو موانع، زنان و دختران ناامید نشده و به حضور تاثیرگذار خود در دانشگاهها و مراكز فرهنگی و اجتماعی، عرصه مطبوعات و سیاست ادامه دادند تا جاییکه در رقابت تناتنگ با مردان موفق درخشیدند. از سوی دیگر پشتکار و قدرت زنان احمدی‌نژاد را وادارکرد با آوردن زنان در کابینه خود دولت را همگام با تحولات جدید در عرصه اجتماعی نشان دهد.

هر چند دولت دست نشانده دراین میان تلاش کرد به شکلی فریبکارانه ، مشارکت زنان در عرصه های عمومی، اجتماعی و سیاسی را به حضور در جناح طرفدار دولت محدود کند اما وجه غالب این تلاش ها معطوف به نتایج ظاهری و تشریفاتی و ظاهرسازانه صورت گرفت که در کل نتیجه ای منفی به بار آورد. تصدی امور بر اساس لیاقتها و شایستگی ها صورت نگرفت اگر چه همین حرکت هم به طور ناخودآگاه در حرکت به سمت تحقق برخی حقوق موثر بود.

بدین ترتیب ورود وزیر زن به کابینه و حضور همسر احمدی نژاد در اجلاس بین المللی به عنوان دیپلماسی بانوان درعرصه سياست خارجي را باید عقب نشینی اقتدارگرایان در مقابله با حرکتهای رو به جلو زنان میهن قلمداد کرد.

و بر خلاف سیاستهای دولت، تحولات اخیر به گونه ای عمیق و کیفی در حال تحویل نقش های تازه ای به زنان کشور است.

این در حالی است که علی رغم این ژست های سیاسی دولت، بسیاری از فعالان جنبش زنان از جمله سیمین بهبهانی، نسرین ستوده، منصوره شجاعی، نرگس محمدی، طلعت تقی‌نیا و بدرالسادات مفیدی که طی سال گذشته برای شرکت در مجامع بین المللی دعوت شده بودند ممنوع الخروج شدند.

ارائه طرح هایی در جهت محدودیت حقوق زنان

اما در کنار این ژست های سیاسی و فریبکارانه دولت احمدی نژاد همزمان سیاستهایی در جهت ایجاد محدودیت زنان در عرصه های عمومی کشور در دستور کار قرار گرفت. از جمله این اقدامات می توان به طرح های "سهمیه بندی" جنسیتی برای ورود به دانشگاهها و بعد از آن "جداسازی" جنسیتی اشاره کرد که از سوی برخی از مقام های دولتی مورد تاکید قرار گرفته و برخی از وزارتخانه ها از جمله وزارتخانه های بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و آموزش عالی از جمله پیشگامان به اجرا درآوردن این طرح بودند. تا جاییکه حتی طرح تفکیک کتاب های درسی دانش آموزان دختر و پسر از یکدیگر نیز در دستور کار قرار گرفت. و از محدود کردن آموزش دختران به عرصه هایی چون خانه داری، آشپزی، خیاطی و کودک یاری ودور کردن زنان از فعالیت در عرصه های سیاسی، اقتصادی کشور بعنوان دستاوردهای چنین طرحی می توان نام برد.

اقدام دیگری که موجی از اعتراضات گسترده فعالان جنبش زنان را بهمراه داشت تصویب لایحه موسوم به حمایت از خانواده بود. محور اعتراضات لایحه "حمایت از خانواده" دو ماده 23 و 25 آن بود که اولی، به مردان امکان می داد که بدون اطلاع و اجازه همسر خود، همسران دیگری اختیار کنند و دومی، نيز در ابتدا براي مهريه زن ،‌ ماليات تعيين كرده بود و اخيرا با حذف ماليات بر مهريه ‌‌،آنرا به متعارف و غير متعارف تقسيم نموده است

گفتنی است مطابق با این لایحه، چندهمسری مردان قانونی شده و اگر زنی مبتلا به بیماریهای صعب العلاج شود، یا شش ماه از خانه غیبت کند، یا حتا اگر به طور نمونه به دلیل صدور چک بلامحل زندانی شود، شوهرش می تواند همسر تازه ای اختیار کند

بیانیه های محکم فعالین جنبش زنان

در واکنش به اقدامات خشونت آمیزدولت در برخورد با معترضین بعد از انتخابات، مدافعان و فعالین زن بارها با انتشار بیانیه‌ها و نامه‌های گوناگون، سرکوب معترضان و دانشجویان را در ایران محکوم و برخوردهای خشونت‌بار را به باد انتقاد گرفتند. در عین حال رفع تبعیض از مطالبات اساسی جنبش زنان حتی در زمان بحران سیاسی ماههای اخیر هیچگاه مغفول نماند. تبعيضي كه هم بر پيكر زنان بي شمار در طول تاريخ زخم زده و هم وجدان بشري را زخمدار كرده است.

در همین راستا جمعی از فعالان جنبش زنان در نامه ای خطاب به رهبران جنبش سبز خواستند که در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران از مطالبات زنان ایرانی غافل نشوند و در موضع گیری های خود صراحتا به این مطالبات و به نقش زنان ایرانی در مطرح کردن آنها و تلاش و مبارزه برای تحقق آنها اشاره کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر