محدوديت های سياست تماس با ايران
هلن کوپر
ژنرال جيمز ال جونز مشاور امنيت ملی باراک اوباما و منوچهر متکی، وزير خارجه ايران، دو روز از ماه جاری را در محل و زمانی یکسان در کنفرانس عالی امنيت در مونيخ حضور يافتند. اين نشست با حضور مقامات عاليرتبه کشورهای سراسر دنيا برگزار شد. البته اين دو نفر هيچ ديداری با هم برگزار نکردند.
اما چه بر سر سياست تماس آمد؟
آقای اوباما در مقام نامزدی رياست جمهوری آمريکا، خود را آماده گفتگو با دولت های متخاصم نظير ايران معرفی کرد. البته اين روزها هيچ علامت ديپلماتيک خوشايندی به چشم نمی خورد و دولت ايالات متحده در صدد اعمال تحريم های جديد عليه سپاه پاسداران انقلاب است. در همين حال، هيلاری کلينتون روز دوشنبه هشدار داد ايران به سوی ديکتاتوری نظامی پيش می رود.
مقامات کاخ سفيد همچنان می گويند وعده باراک اوباما برای تماس را فراموش نکرده اند و به موارد متعددی در طول سال گذشته اشاره می کنند که وی برای نزديکی به ايران دست به کار شده است؛ مواردی نظير ارسال پيام ويدئويی تبريک سال نو به مردم ايران، نامه آقای اوباما به آيت الله خامنه ای و حتی پيشنهاد وی برای کمک به خريد ايزوتوپ های مورد استفاده در رآکتور تحقيقات پزشکی توسط ايران.
به گفته کارشناسان سياست خارجی، عدم ملاقات متکی و ژنرال جونز در مونيخ و اظهارات محکوم کننده هيلاری کلينتون و ساير نمايندگان آمريکا در منطقه در هفته جاری، همگی نشان از آن دارند که دولت آمريکا به پايان سياست تماس نزديک شده است.
ری تکيه مشاور سابق مسائل ايران در دولت اوباما گفت، مقامات دولتی در حال آموختن از گذشته هستند. وی گفت: "يک سال پيش، اين فرضيه مطرح بود که اختلاف بين ايالات متحده و ايران قابل حل و فصل با معيارهای ديپلماتيک است و آنها می توانند تجارب مشترکی داشته باشند و آماده گفتگو با يکديگر شوند. اما آن نظريات، از درک ديدگاه حاکميت خودکامه دينی در ايران که تماس با ايالات متحده را به عنوان يک تهديد عليه هويت ايدئولوژيک خود ارزيابی می کند، بازمانده بودند."
اگر خانم کلينتون درست بگويد که سپاه پاسداران و نه سياستمداران و رحانيون، در حال تبديل شدن به هسته مرکزی قدرت در ايران است، وخامت دورنمای رويکرد به ايران از وضعيت فعلی نيز بيشتر می شود.
البته رهبران دينی و سياسی تا اينجای کار هيچ علاقه ای به سياست اوباما نشان نداده اند. به گفته مقامات دولت، بزرگترين دستاورد سياست تماس اوباما، گفتمان با دشمنان و يا درک آنها نيست بلکه از ميان بردن اين تلقی در دنياست که آمريکا خود جرئی از مشکل است. درواقع منفعت اين سياست برای آمريکا نمايش اين نکته بوده که مشکل، ناسازگاری تهران و نه بدگمانی های واشنگتن است.
يکی از مقامات ارشد دولت آمريکا روز جمعه گفت: "چيزی که رئيس جمهور به آن دست يافته، بيرون کردن ايران از دور بوده است." او گفت ايران با امتناع از دادن پاسخ مثبت، خود را غيرعلاقمند به داشتن روابط بهتر با ايالات متحده معرفی کرده است.
چشم ها برای عملی کردن مفهوم تماس ديپلماتيک آمريکا، بيش از همه جا به ايران دوخته شده بود. رابرت گيتس سخنگوی کاخ سفيد روز پنجشنبه به انعکاس جديدترين تلقی دولت از اين موضوع پرداخت: «تماس لزوماً ميان دو مخالف برقرار نمی شود، بلکه می تواند بين دنيا و ايالات متحده برقرار شود. او گفت کاخ سفيد تلاش می کند روسيه و چين را به ايالات متحده، بريتانيا، فرانسه و آلمان ملحق کند تا امکان اعمال تحريم های سنگين تر عليه ايران، به دليل ادامه برنامه هسته ای آن کشور، فراهم شود.» آقای گيبس گفت رويکرد تماس ديپلماتيک آقای اوباما به ايران، راه را برای تصويب يک قطعنامه برخوردار از پشتيبانی همگانی، در شورای امنيت باز کرده است.
آقای گيبس گفت: "اگر تماس نبود، ما نمی توانستيم در 5+1 متحد باشيم. به دليل تماس موجود، به دنيا نشان داده شد که انتخاب های صورت گرفته توسط ايران، بايد با تضمين همراه شود."
البته آنچه آقای اوباما در گذشته به عنوان دلايل گفتگوی رهبران ايران و آمريکا مطرح کرده بود، بسيار متفاوت از گفته های کنونی است. آقای اوباما در سخنرانی ژوئيه گذشته خود خطاب به مسلمان جهان در قاهره، از لزوم غلبه دو کشور بر چندين دهه بی اعتمادی سخن گفته بود.
اما آن حرف ها مربوط به پيش از سرکوب معترضان به انتخابات رياست جمهوری بحث انگيز خردادماه گذشته توسط دولت و قبل از خودداری ايران از امضای توافق مبادله اورانيوم با سوخت فرآوری شده بود.
آقای اوباما پس از تمامی اين حوادث، آشکارا درباره محدوديت های سياست تماس سخن گفته است. اوباما سه شنبه گذشته گفت، او با احترام به "جمهوری اسلامی گفته بود ما آماده گفتمان سازنده" دربارۀ مشکلات ميان دو کشور هستيم. اما "آنها تصميم خود را در اين باره گرفته اند."
منبع: نيويورک تايمز- 15 فوريه 2010

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر