سعید زندگانی

حالا سالها از آن ماجرا می گذرد، اکبر گنجی در بازگشت از "کنفرانس برلین" دستگیر و به شش سال زندان محکوم شد و اینک مدتی است به غرب آمده و برای تغییر حکومت در ایران مبارزه می کند. رفسنجانی اما همچنان مانده و می کوشد تا نظام جمهوری اسلامی را که خود در ایجاد و اداره آن نقشی اساسی ایفا کرده است، این بار با توجه به خواست ها و نیازهای دموکراتیک مردم، به ساحل نجات برساند. از همین روست که یک روز قبل از سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب، به دیدار آقای خامنه ای می رود و و از وی به خاطر تلاش ماموران حکومتی برای بازداشت همسر دکتر علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی و مشاور ارشد میرحسین موسوی، انتقاد کرده و ضمن "خجالت آور" خواندن اینگونه رفتارها، با رهبر اتمام حجت می کند، رهبری که معروف است خود هاشمی او را به این مقام برکشیده است!
هنگامی که نیروهای سرکوب با حمله به میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی مانع حضور آنان و همراهانشان در راهپیمائی سالگرد انقلاب شدند، این تنها رفسنجانی بود که توانست بدون مانعی جدی به راهپیمایان بپیوندد. وقتی "فارس نیوز" خبرگزاری حکومتی نزدیک به سپاه پاسداران، گزارش کرد که راهپیمایان با دیدن رفسنجانی خطاب به او شعار دادند "هاشمی، هاشمی، بصیرت، بصیرت" یعنی حمایت از رهبری را از او در مقابل جنبش سبز طلب کردند، سایت رسمی وی بلافاصله فیلم پیوستن رفسنجانی به راهپیمایان ار مسیر خیابان فلسطین به خیابان انقلاب را منتشر ساخت که در آن دیده می شود که وقتی جوانی تصویری از محمود احمدی نژاد را جلوی روی هاشمی می گیرد، مردم چگونه این سیاستمدار کهنه کار را همراهی کرده و شعار "هاشمی، هاشمی، خدا نگهدارتو" سر می دهند.
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی که این فیلم را منتشر کرده، نوشته است: "آنانی که توان آن را داشتند که بذر کینه های اجتماعی را در بین صفوف مردم بنشانند و مسئولیت اصلاح آنرا نیز از خویش دور نموده و به دوش بزرگان نظام بنهند، اکنون که به مدد تدابیر همسوی مراجع معزز عظام، رهبر معظم انقلاب، رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، روسای محترم قوای مقننه و قضائیه و بسیاری دیگر از دلسوزان و وفاداران به انقلاب اسلامی موج عظیم شکل گرفته "وحدت طلبی" یکپارچه مردم و مسئولین و نمایش حماسی آن در ۲۲ بهمن سال جاری را به نظاره نشسته اند با دستهایی خالی تر از همیشه، به بزرگنمایی و القاء غیر واقعی اختلافات مقامات عالی نظام با هدف شکل دهی جنگ قدرت در اذهان عمومی مبادرت می ورزند که مصداق بارز آن شنیدن تکصدای تفرقه آمیز «هاشمی هاشمی بصیرت بصیرت» از درون میلیونها فریاد وحدت آفرین حماسه ۲۲ بهمن است.
در این نوشته چند مطلب سرپوشیده بیان می شود. اول اینکه سایت رسمی رفسنجانی در سلسله مراتب قدرت در جمهوری اسلامی، مراجع عظام را قبل از رهبری قرار می دهد و دوم هاشمی رفسنجانی را در دو پست کلیدی ریاست مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، پشت سر رهبری و جلوتر از روسای مجلس و قوه قضائیه می نهد و نامی هم از رئیس قوه مجریه نیست، یعنی هم او مخاطب اصلی این هشدارهاست! این امر نشان می دهد که هاشمی با حضور در راهپیمائی سالگرد انقلاب، می خواهد حضور پایدار خود را در صحنه اعلام کرده و همچنین در پاسخ به خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران بگوید که هنوز قدرتمند است و این قدرت را از مردم دارد که "خدا نگهدار" بدرقه اش می کنند و نه "بصیرت، بصیرت".
مطلب دیگر این است که رفسنجانی همچنان می خواهد با حضور "رهبری"، نظام جمهوری اسلامی را از بحران عبور دهد، اگرچه رهبر خود معتقد به وجود این بحران نیست. رئیس مجلس خبرگان بارها در طول هشت ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرده است که مشکلات موجود تنها می تواند از طریق "تدبیر و درایت رهبری" حل شود؛ یعنی آنکه مشکل را آفریده خود باید درایت به خرج داده و آنرا حل کند. هاشمی راه پیش روی رهبر را هم "وحدت ملی" ترسیم می کند، همان طرحی که در اولین و تنها نماز جمعه ای که پس از انتخابات امامت آنرا بر عهده گرفته بود، بیان داشت و به گفته خود او هنوز کلیات آنرا قبول دارد.
رفسنجانی 19 خردادماه یعنی سه روز قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، در پاسخ به اتهاماتی که احمدی نژاد به او و خانواده اش در مناظره تلویزیونی با مهندس موسوی زد، طی نامه ای به آقای خامنه ای هشدار داد که اگر مقابل این تهمت ها نایستد، کار کشور به تنش می انجامد که دیدیم پیش بینی او درست از آب در آمد. او در آن نامه از دیدگاهش نسبت به دولت احمدی نژاد پرده برداشت و نوشت: "احتمالا عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی دانم... اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون رعایت شان و منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناه کبیره و اخلاق شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، ما چگونه می توانیم خود را از پیروان نظان مقدس اسلامی بدانیم؟"*
پس از نماز جمعه ای هم که بعد از انتخابات در آن حضور پیدا کرد، در یک سخنرانی درمشهد گفت که "اگر مردم ما را نخواهند باید برویم". چند روز پیش هم اعلام کرد که فضای سیاسی کشور را نباید چنان پلیسی کرد که هیچ کس نتواند کوچکترین انتقادی به مسئولین بکند. پس از آزادی دکتر علیرضا بهشتی از زندان نیز اولین کسانی که به دیدار او و دلجوئی از خانواده اش شتافتند، چند تن از اعضای خانواده رفسنجانی بودند
اینها همه نشان می دهد که علی اکبر هاشمی رفسنجانی آن "عالیجناب سرخپوش" نیست. پر بیراه نیست که بسیاری او را سیاستمدارترین چهره جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته می دانند؛ سیاستمداری که قواعد بازی را بلد است و این قواعد را بسته به نیازهای روز تغییر می دهد و از همین روست که بسیاری پشیمانند از اینکه در انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری وقتی او و احمدی نژاد به دور دوم راه یافتند، چرا تنهایش گذاشتند وبه او رای ندادند؟ حالا پس از اینهمه سال و به روزگاری که جنبش سبز مردم ایران با استبداد دینی و نظامی حاکم دست و پنجه نرم می کند، شاید باز هم علی اکبر هاشمی رفسنجانی بتواند در یاری رساندن به این جنبش نقشی غیر منتظره بازی کند؟ باید منتظر ماند و دید!
*نامه مهم هاشمی رفسنجانی به قای خامنه ای را بطور کامل می توانید در این نشانی ببینید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر