۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

22بهمن بی برنده

22بهمن بی برنده

علی افشاری

قریب به یک هفته از بهمن می گذرد و هنوز بازار اظهار نظر پیرامون شکست و یا پیروزی جنبش سبز داغ است. تریبون های حکومتی نیز مغرور از شعف پیروزی بر این فضا دامن می زنند تا گرد و غبار یاس، بیشتر بر جامه معترضین بنشیند. اما بر خلاف ادعا هایی که در دو سوی میدان مطرح می شود ،سی ویکمین سالگرد انقلاب اسلامی هیچ برنده ای نداشت و در شرایط کنونی هیچکدام از نیروهایی که رو در روی هم قرار گرفتند نمی توانند غریو فتح سر دهند. البته مراد از پیروزی ،پیروزی به معنای مصطلح در رویداد های سیاسی است و گر نه به لحاظ اخلاقی بدیهی است که همواره پیروزی از آن گروهی است که پرچم اعتراض به ظلم و بیداد را بلند می کند و حق را طلب می نماید. چنین نیرویی حتی اگر در کوتاه مدت شکست خورده و سرکوب گردد ، باز در دراز مدت پیروز است چون در کارزار حق در برابر باطل، جانب چشمه زلال حقیقت را گرفته است. مشاهده روند پر فراز و نشیب تاریخ بشر گویای این واقعیت انکار ناپذیر است که شقاوت و رسوایی ابدی از آن جریاناتی است که به لطف زور ،فریب و خشونت توانسته اند چند صباحی بر مرکب مراد سوار شوند . از این منظر ،شکست حاکمیت و شخص رهبری قطعی است که به لطف سازماندهی نیروها در میدانی نابرابر ،دوپینگ ، استفاده نامشروع از منابع و امکانات عمومی و امنیتی کردن فضا توانستند نیروهای مردمی را منفعل سازند.

اما به لحاظ سیاسی نیز حکومت کامیاب نشد. پیروزی دولت کودتا زمانی میسر می گردد که بتواند شعله اعتراضات را برای همیشه خاموش گرداند. اگر چه جنبش سبز در 22 بهمن به اهداف مورد نظر نرسید، اما هیچ گمانه ای وجود ندارد که نشان دهد این جنبش پایان یافته است. این حرکت در تمامی صحنه های رویارویی قبلی توانست ،ارکان حاکمیت را بلرزاند و اقتدار حکومت را به شدت مورد چالش قرار دهد. دولت کودتا با استفاده از سازماندهی گسترده نیروهای حامی ،گسیل نیرو ها از شهرستان ها ،آوردن نیرو های نظامی به صحنه ،مسدود کردن مسیر های راهپیمایی ،پلیسی کردن شدید فضا ،اختلال در خطوط اطلاع رسانی ،رد یابی پیامک ها و تهدید ارسال کنندگان و بازداشت گسترده برخی از فعالان جنبش سبز توانست فضا را در اختیار بگیرد. بدیهی است چنین توانایی فقط برای شرابط خاص و کوتاه مدت است و حکومت نمی تواند این وضعیت را به طور مستمر ادامه دهد. حامیان استبداد دینی زمانی می توانند ندای فتح الفتوح سر دهند که در شرایط غیر امنیتی مانع حضور نیروهای دموکراسی خواه گردند. پیروزی زمانی واقعی است که به شکل طبیعی حاصل شده باشد نه آنکه ساختگی بوده و با سوء استفاده از منابع عمومی بدست آمده باشد. وقتی از تریبون صدا و سیما که باید نماد متانت و ادب باشد ،گنده گویی های جاهل مآبانه و اوباش منشانه در ابراز عشق و علاقه به مقام ولایت پخش می گردد ،به خوبی معلوم می شود که این به اصطلاح پیروزی با استفاده از چه روش های سخیفی بدست آمده است و چه قماشی برخی از هواداران حکومت را تشکیل داده اند. وقتی یک طرف ماجرا همه امکانات را در دست دارد و شمشیر ارعاب وخشونت بی رحمانه را بر سر معترضین بلند کرده است، دیگر جایی برای ادعای پیروزی نمی ماند.

برد حقیقی زمانی است که طرفین بدور از هر گونه امتیاز و ارعاب در صحنه حضور پیدا کنند. آن وقت معلوم می شود که وزن واقعی طرفین چه قدر است. اقدام حکومت مانند مسابقه دو سرعتی است که یک طرف ماجرا قبل از نواختن سوت مسابقه در یکقدمی خط پایان قرار گرفته ، دوپینگ هم کرده و دست و پای حریف نیز با طناب بسته شده است . بدیهی هست ادعای پیروزی در چنین مسابقه ای تا چه میزان مضحک است.

پیروزی آنهم به شکل مقطعی و کوتاه مدت زمانی برای حاکمیت ممکن به نظر می رسد که جنبش سبز توقف یابد و در فضای غیر امنیتی ، اکثریت جامعه میل به مخالفت و مبارزه را از دست بدهد. رصد کردن فضای کنونی سیاسی کشور چنین چیزی را نشان نمی دهد. در واقع رویارویی جنبش سبز و حکومت در فضای پس از انتخابات حکم بازی پینگ پنگی را داشته است که تا کنون درعمده مقاطع مهم، ضربات جنبش سبز بر زمین حریف نشسته است و تنها در 22 بهمن نتوانست نیروهای حکومتی را تحت الشعاع قرار دهد. میدان های دیگر منازعه و رویارویی در پیش رو قرار دارد و ماجرا پایان نیافته است. اگرچه 22 بهمن روز مهمی بود اما صحنه فیصله بخش وتعیین کننده نهایی نبود.

پیام شتابزده رهبری بر خلاف محتوی ذوق زده آن ،رمزی را گشود که تا چه میزان دل وی از اتفاقات قبلی در روز قدس ،13 آبان ،تشییع پیکر آیت الله العظمی منتظری و عاشورا خونین بوده است و روزگار چنان بر وی سخت گذشته بود که این چنین از عدم بروز گسترده اعتراضات به وجد آمده است.

اگر ادعای حکومت در وجود اقتدار در برخورد با مخالفین درست بود و به زعم آنها فتنه گران در اقلیت محض بودند ،چرا چنین پیامی در صحنه های قبلی صادر نشد؟! کیهان ،فارس نیوز، رجا نیوز و نیروهای افراطی سپاه، بسیجیان منفعت طلب ،ائمه حقوق بگیر نماز جمعه ودیگر اعوان و انصار ولایت استبداد که به حق بر اساس معنای واقعی مفاهیم و همچنین ادبیات قرانی ،اصحاب فتنه و آشوب هستند ، باید بدانند که بد مستی این باده ظفر دوامی ندارد و این گزافه گویی ها و سخنان بیهوده چون آواری بر سر شان فرو خواهد ریخت.

نوار پیروزی های جنبش سبز در 22 بهمن قطع شد اما این اتفاق به معنای شکست نیست. عدم پیروزی لزوما معنای شکست را ندارد.جنبش های اجتماعی حالت نوسانی و متغیر دارند. بنابراین نباید انتظار داشت که جنبش سبز همواره مسیر خطی رو به رشدی را طی کند. کسانی که فکر می کردند در 22 بهمن می توان اقتدار حکومت را از بین برد، در اصل شکست تصور سطحی وخیال بافانه خود را به نظاره نشستند. متناسب کردن انتظارات با امکانات و واقعیت ها ،نقشی کلیدی در جلوگیری از نافرجامی جنبش سبز دارد. پیروزی این جریان امری آنی نیست بلکه فرایندی زمانبر است که حوصله و صبر در خوری را می طلبد.

البته این ناکامی فرصت گرانقدری است تا ایرادات و آسیب های جنبش مورد بررسی قرار گیرد و بدین ترتیب ضعف های آن برطرف شده و یا کم گردد. ناامیدی سهم مهلکی است که بقای جنبش را به شکل جدی تهدید می کند. گستراندن سفره یاس و دلسردی بزرگترین امید و هدف خشونت طلبان و حاکمیت پادگانی- امنیتی در مقطع فعلی است. اما ندیده گرفتن مشکل و اتخاذ رویکرد رو به جلو نیز پاسخ کار نیست. جنبش سبز در 22 بهمن کامیابی سیاسی نداشت اگرچه به لحاظ اخلاقی پیروز شد. برشمردن اکثریت شرکت کنندگان در راهپیمایی سالگرد انقلاب به عنوان حامیان جنبش سبز برخوردی اغراق آمیز است و هیچ تناسبی با واقعیت ندارد . چنین رویکردی نه تنها تاثیر مثبت ندارد بلکه می تواند باعث غفلت نیروهای تحول خواه از مشکلات گشته و در صحنه های بعدی ، گرفتاری های بیشتری را به بار آورد. پسامد این گرفتاری یاس و ناامیدی گسترده ای خواهد بود که غلبه بر آن با دشواری های بسیار زیادی مواجه خواهد بود.

در آسیب شناسی باید مراعات انصاف را کرد و به ریشه یابی مشکلات پرداخت. تدبیر ،برخورد عقلانی و پرهیز از رفتار های احساسی اهمیت بسیار در حل مشکلات دارد. ضعف اصلی جنبش سبز ، نبود سازمان یافتگی و نقشه راه کارامد است و این نقیصه نیز با کوشش جمعی و نقش آفرینی غالب نیروهای داخل کشور حل می شود.

تعریف پیروزی در جنبش های اجتماعی در بر گیرنده نقاط متعددی است و حالت صفر ویک هم ندارد. یعنی اولا پیروزی ها وجود دارد نه یک پیروزی و نوار پیروزی ها تا فتح نهایی تداوم می یابد. ثانیا پیروزی به صورت نسبی تعریف می شود. پیروزی های مقطعی، متناسب با فعالیت های مرحله ای جنبش مشخص می گردند که می بایست در هر مرحله با توجه به محدودیت ها و امکانات جنبش ، اهداف مورد نظر به صورت رضایتبخشی تامین شده باشند. ناکامی در هر مرحله لزوما شکست نهایی را در بر ندارد. شکست در یک مرحله می تواند به پیروزی د رمرحله بعد منجر شود ویا بر عکس پیروزی در یک زور آزمایی با شکست در مصاف آینده مواجه گردد.

گاهی نیز وقتی فشار سرکوب به نحو تحمل ناپذیری زیاد می شود ،فرو کش کردن مقطعی اعتراضات ممکن است تاکتیکی کارامد برای حفظ پتانسیل جنبش باشد. در شرایط کنونی هنوز فرجام رویارویی جنبش سبز و حکومت نامعلوم است. اگر چه 22 بهمن حاکمیت و دولت کودتا را در مقایسه با مقاطع قبلی در موقعیت بهتری قرار داده است ،اما این وضعیت ناپایدار است واتفاقات بعدی تکلیف کارزار را روشن می کنند. بزرگنمایی ناکامی و اسیر شدن در جو یاس و ناامیدی ، مسیری است که جنبش را به شکست قطعی نزدیک می کند. البته برخورد های لاف زنانه که با چشم بستن بر واقعیت ها ، آرزو های شان را بیان می کنند و تحت هر شرایطی بر طبل پیروزی می کوبند ،نیز جنبش را به بیراهه می برند.

آسیب شناسی درست حرکت با تعهد به حفظ سرزندگی آن و استقبال از انتقادات سازنده ،کلید موفقیت است. تا پیروی نهایی راه زیادی در پیش است. واقع بینی ،عزم مصمم ،برنامه ریزی کارامد و شکیبایی می تواند روز های آینده را به جشن جنبش سبز و غافلگیری شوک آور کودتاچیان و اقتدارگرایان تبدیل کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر