گزارش
وراي تهدیدهای هیلاری کلینتون
مارک ویزبروت
دیپلمات ارشد آمریکا با قرار است بااین اظهارات آتشین چه چیزي را بدست بیاورد؟ به نظر نمي رسد هدف، حمایت از حقوق بشر در ایران باشد. به دلیل سابقه آمریکا در ایران و این اظهارات بیشتر گرایش به دادن مشروعیت به سرکوب ها دارد. هر گروه مخالفي، بیشتر به گفته ها، اقدامات و حمایت آمریکا ربط بیشتري داشته باشد، سختگیري بیشتري در موردش اعمال مي شود.
دوم اینکه، باور کردن این موضوع براي هرکس- بیشتر از همه کساني که در منطقه هستند- دشوار است که آمریکا واقعا نگران نقض حقوق بشر در ایران است. آمریکا علاوه بر حمایت از تنبیه دست جمعي فلسطینی ها در غزه توسط اسرائیل، به شکل مشخصي در قبال دستگیري رهبران مخالف مصر در زماني که دولت این کشور خود را براي انتخابات ماه اکتبر آماده مي کرد، سکوت کرد. عفو بین الملل اعلام کرد که این دستگیر شدگان زندانیاني هستند که فقطبه دلیل فعالیت هاي سیاسي بدون خشونت، بازداشت شده اند.
پس هدف چنین سخنراني چیست؟ مشخص ترین نتیجه اي که مي شود گرفت این است که هدف گسترش اختلافات است تا آمریکایي ها قانع شوند که ایران تهدیدي است براي امنیت شان. عموما، براي اینکه آمریکا ها قانع و آماده شوند تا وارد جنگ با یک کشور بشوند، به چند سال زمان نیاز دارند. آماده سازي مردم براي جنگعراق از زمان پرزیدنت کلینتون آغاز شده بود. کلینتون تحریم هایي را وضع کرد که وضعیت مردم عراق را اسفناک کرد، بمب ها را بیرون آورد و اعلامکرد که قصد آمریکا سرنگون کردن دولت است. اگرچه، همانطور که الان مشخص شده است، عراق هرگز تهدید امنیتي جدي براي آمریکا نبوده است و کلینتون سال ها تلاش کرد تا مردم را قانع کند که عراق یک تهدید براي امنیت شان است.
پرزیدنت بوش ازهمان جایي که کلینتون کار را رها کرده بود، آغاز کرد و کلینتون هم علنا از کارزار تبلیغاتي بوش براي جنگ حمایت کرد. هیلاري کلینتون هم همین کار را کرد و حتي در سال 2008 هم از آن دفاع کردکه به نظر مي رسد به قیمت از دست دادن ریاست جمهوري برایش تمام شد.
به نظر نمي رسد که پرزیدنت اوباما قصد داشته باشد با ایران وارد جنگ بشود، جنگي که به نظر مي رسد بیشتر هوایي باشد تا زمیني، و دلیل آن این نیست که آمریکادر حال حاضر درگیر دو جنگ است. اما مثل مورد عراق، وزیر امورخارجه اش دارد میدان را براي رئیس جمهور آینده آماده مي کند که شاید تمایل قوي یا موقعیت بهتري براي چنین کاري داشته باشد.بخش بزرگي از بدنه سیاست خارجي ما معتقد است که آمریکا حق دارد و وظیفه اش است تا به منظور از بین بردن برنامه هاي اتمي ایران، باید به این کشور حمله کرد و براي این کار یک استراتژي بلند مدت دارند.
ازسوي دیگر دستگاه هاي روابط عمومي هم مشغول به کار هستند. در یک آمارگیري تازه 61 درصد آمریکایي ها ایران را بعنوان "تهدیدي جدي براي منافع آمریکا" مي دانند و 29 در صد معتقدند که ایران "یک تهدید مهم " است. هنوز معلوم نیست که چرا کسي این را باور مي کند که حتي اگر ایران به سلاح اتمي دست پیدا کند، که هنوز سال ها با آن فاصله دارد، توانایي پرتاب بمب اتمي تا آمریکا را داشته باشد. ضمن اینکه چرا باید دست به یک خودکشي بزند درحالیکه کشورهاي دیگر هم در حال حاضر سلاح اتمي دارند.
به نظر نمي رسد که تیم اوباما در عمل کردن به وعده هایي که راي دهندگان بر مبناي آن به او راي داده بودند، موفق شده باشد: طبق آمار شبکه اي بي سي/واشنگتن پست، 53 درصد از راي دهندگان از روش اداره وضع اقتصادي او ناراضي هستند.
براي راي دهندگان، نگراني هاي مردم درمورد سیاست خارجي در آینده نزدیک، فاصله زیادي با نگراني شان در مورد وضع اقتصادي دارد. اما سیاست خارجي اوباما در آینده به دموکرات ها ضربه خواهد زد. اگر من آنچه را که کلینتونو رهبران دموکرات به من مي گویند باور کنم، دوربعدي به جمهوریخواهان راي خواهم داد. اگر چنین باشد که همه این مردم فقط مي خواهند ما را بدون هیچ دلیلي بکشند و ما با بمباران کردن و اشغال کردن کشورهاي مسلمان مي توانیم این خطر راکاهش بدهیم و اینکه تروریسم فوري ترین مسئله کشور است؛ پس چرا به حزبي راي ندهیم که در این مورد سختگیر تر است؟ این موضوع در انتخابات بعدي باعث شکست دموکرات ها خواهد شد، مانند انتخابات سال 2002 و 2004.
در عین حال مخارج ارتش آمریکا به 5.6 درصد بودجه سال 2009 رسیده است. قبل از واقعهیازدهم سپتامبر در سال 2001 این مبلغ براي سال 2009، 2.4 درصد بودجه در نظر گرفته شده بود. اختلاف این مبلغ در ده سال، بیش از ده برابر مخارج اصلاحات وضعیت درماني در ده سال است.
منبع: گاردین 18 فوریه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر