۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

شورای تهران تحکیم وحدت:‌ اجازه استیلای دیکتاتوری نظامی و دینی را بر این خاک گلگون نمی دهیم

شورای تهران تحکیم وحدت:‌ اجازه استیلای دیکتاتوری نظامی و دینی را بر این خاک گلگون نمی دهیم

دانشجویان خواب را از چشم اقتدارگرایان ربوده و همواره خار چشم استبد بوده اند


شبکه جنبش راه سبز(جرس): شورای تهران دفتر تحکیم وحدت با انتشار بیانیه ای ضمن محکومیت تداوم بازداشت شمار زیادی از اساتید و دانشجویان، که برخی از آن ها ماه هاست در بند و در شرایط بلاتکلیفی به سر می برند، خواستار آزادی هر چه سریعتر اصحاب دانشگاه از زندان و بازگشت آن ها به خانه خود، دانشگاه،شد. متن کامل بیانیه به این شرح است:

انتشار فیلمی جدید از حمله سبوعانه نیروی انتظامی با همراهی و پشتیبانی نیروهای لباس شخصی به دانشجویان بیگناه و بی پناه کوی دانشگاه تهران پرده غمبار دیگری بود از جنایات متعدد و متنوع اقتدارگریان طی ۸ ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری، پرده ای غمبار از مظلومیت دانشجویان و دانشگاهیان در این دیار. دیاری که دانشگاه و دانشگاهیانش هر روز بیشتر از روز قبل طعم تلخ سرکوب و تحقیر را می چشند. این فیلم که مشخص نیست بنا بر کدام مصلحت از پرده اقتدارگریان برون افتاده در دل تاریکی شب به روشنی نشان می دهد که چگونه گارد ویژه نیروی انتظامی با حمایت نیروهای لباس شخصی بر دانشجویان یورش می برد.

نیروهای نظامی آن چنان بر خوابگاه دانشجویان هجوم می برند و از فتح خود احساس سرور و شادمانی می کنند که گویا سد دشمن قسم خورده خود را شکسته اند و به قلعه اش راه یافته اند. با چنان قساوت و عداوتی بر سر و بدن دانشجویان می زنند که گاه این قساوت صدای نیروهای خودی حاضر در صحنه را هم درمی آورد. با چنان حقد وکینه ای دانشجویان مضروب را مجبور به خوابیدن بر زمین می کنند که اگر از کشته پشته ساختن برایشان دشوار است لااقل زنده ها نقش مردگان را برایشان بازی کنند تا بدین صورت عطش قساوت شان وعقده هایشان قدری تسکین یابد.

صورت مسئله، همانند حملات چندین بار گذشته به کوی دانشگاه تهران، کاملا روشن و آشکار است. نیروی انتظامی و نیروهای لباس شخصی، که امروز بر همگان مشخص است وابسته به کجا بوده و پشتیبانشان چه کسانی هستند، نه به صورت خودسرانه که مشخصا و آشکارا با دستورات صریح فرماندهی ارشد و طی برنامه ای از قبل چیده شده به دانشجویان بی پناه و بیگناه حمله می کنند. این بار نیز مانند دفعات پیش حمله به کوی دانشگاه در تقبیح ظاهری و محکومیت لفظی ریاکارانه شماری از اصحاب حاکمیت خلاصه شد. کمیته هایی جهت بررسی ماجرا و مجازات خاطیان تشکیل شد که مانند دفعات پیشین تاکنون هیچ گزارش و نتیجه ای از تحقیقات به عمل آمده اعلام نشده است. اصولا مشخص نیست تحقیقی صورت پذیرفته است یا نه.

در سالیان گذشته نیز دانشجویان در جای جای ایران به طور عموم، و دانشجویان ساکن در کوی دانشگاه تهران، به طور خاص، طعم چنین حملاتی را خصوصا در سال های ۷۸ و ۸۲ چشیده بودند. چرا که با وجود همه سرکوب ها همواره این دانشجویان بودند که در مقابل ظلم و استبداد قد علم کرده و خواب را از چشم اقتدارگرایان ربوده و همواره خار چشم استبداد بوده اند تنها تفاوت امروز و دیروز در این است که دیروز دانشجویان در جبهه آزادیخواهی و عدالت طلبی افراد کمتری را در کنار خود می دیدند اما امروز ملتی به پا خواسته است.

دیروز بهای بالا گرفتن پیراهن خونی همکلاسی چندین ماه شکنجه بود و در نهایت دریافت حکم اعدام. اما امروز به کلاس درس حمله می برند و استاد را از کلاس بیرون می کشند و بازداشت می کنند. پس از چند ماه یکی را روی تخت بیمارستان تحویل خانواده اش می دهند و یکی را از گفتگوی نیمه زنده خبری صداوسیما روانه منزل می کنند. دیگری را از بستر بیماری کشان کشان به بازداشتگاه می کشانند و با حالی زار و نزار ماه ها بدون هیچ گونه توجیهی در محبس نگاه می دارند تا این گونه گوی سبقت نامردمی از دست یکدیگر بربایند.

ماه ها چندین دانشجوی بیگناه را در زندان به بند کشیده اند و به اقسام تهمت های بی اساس متهم کرده اند و احکام رنگارنگ در محکومیت حق طلبی شان صادر کرده اند تا اگر در خاموش نمودن شعله اعتراضات مدنی مردم ناتوان می نمایند لااقل به وظیفه سرکوب خود تام و تمام و به نیکی عمل کرده باشند تا در منازعات درونی شان محکوم به کم کاری نشوند. روزی بر سر دانشجویی چادر می کشند و با شادمانی تصاویر غیرقابل باورش را منتشر می کنند، یکی را تنها به جرم این که فریاد برآورده که “تحصیل حق اوست” به تهمتی تهی به بیش از یک دهه حبس محکوم می کنند. حتی این همه را کافی نمی شمارند و برای زهر چشم گرفتن دانشجوی ۲۰ ساله را عامل “جنگ با خدا” و “فساد در زمین” برمی شمرند و به کمتر از اعدام برای او راضی نمی شوند.

در همین راستا طی چند ماه، ۸ عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، که اعضای آن طی چندین سال گذشته به خوبی با طعم زندان و حبس آشنایند، به بهانه های مختلف و گوناگون بارها و بارها بازداشت شده اند. تا اقتدارگرایان بدین روش به خیال خود شعله آزادیخواهی این تشکل دانشجویی را از سرچشمه خفه کنند. غافل از آن که سرچشمه جوشان دفتر تحکیم وحدت نه شورای مرکزی که دانشجویان پرشور و آزادیخواه عضو آن است و اعضای شورای مرکزی سمبل و نماد روشن این چشمه جوشان و شعله فروزان هستند. شعله ای که در ده سال گذشته در مقابل تمام فشارها و ترفندها سربلند به حق خواهی خود ادامه داده است و پس از این نیز همین گونه خواهد بود.

شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت تداوم بازداشت شمار زیادی از اساتید و دانشجویان، که برخی از آن ها ماه هاست در بند و در شرایط بلاتکلیفی به سر می برند، خواستار آزادی هر چه سریعتر اصحاب دانشگاه از زندان و بازگشت آن ها به خانه خود، دانشگاه، است. انجمن های اسلامی عضو این شورا مصرا خواستار لغو احکام سنگین و بی پشتوانه حقوقی و قانونی صادره برای دانشجویان و اساتید طی چندین ماه گذشته، خصوصا صدور حکم ننگین اعدام برای یک دانشجوی بیگناه دانشگاه دامغان، می باشند.

شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت مجدد حمله ددمنشانه نیروی انتظامی و نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران و ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ساکن در کوی دانشگاه،خواستار شناسایی، معرفی به مردم و مجازات فرماندهان وآمران نیروهای حمله کننده به کوی دانشگاه بوده و تعلل بیش از این دستگاه های مسئول در این زمینه، خصوصا قوه قضاییه و کمیته پیگیری مجلس، را تنها به منزله تایید این قساوت ها و ددمنشی ها از سوی این نهادها و تلاش برای سرپوش گذاشتن چندین باره بر این گونه حرکات از سوی ایشان می داند.

در نهایت نسبت به تکرار سناریوی نخ نما و مهوع اعتراف گیری و صدور احکام سنگین برای اعضای دربند شورای مرکزی هشدار داده و تاکید میکنیم که این اعمال همانگونه که تاکنون بی اثر بوده از این پس نیز کوچکترین تاثیری در اراده خلل ناپذیر و مستحکم دانشجویان آزادیخواه و آزاده این مرز و بوم برای بسط عدالت ، دموکراسی و حقوق بشر نخواهد داشت و همچنان خواب آشفته مستبدان را آشفته تر خواهیم کرد و اجازه استیلای دیکتاتوری نظامی و دینی رابر این خاک گلگون نخواهیم داد.

شورای تهران دفتر تحکیم وحدت
هشتم اسفند ماه ۱۳۸۸

نخستین گزارش علنی کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری پس از 21 سال

نخستین گزارش علنی کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری پس از 21 سال
شبکه جنبش راه سبز (جرس): پایگاه اینترنتی مجلس خبرگان رهبری برای نخستین بار گزارش علنی کمیسیون تحقیق این مجلس را - که مطابق اصل 111 قانون اساسی وظیفه نظارت برعمکرد رهبری جهت تشخیص تداوم شرائط و اوصاف رهبری به عهده دارد - منتشر کرد.

این گزارش که به امضای محسن مجتهد شبستری امام جمعه تبریز و نماینده رهبری در آذربایجان به تاریخ 8 اسفند ماه 88 منتشر شده، حکایت از فشار فراوان افکار عمومی بر این مجلس و تشنجات داخلی آن علیرغم ظاهر آرام آن دارد. شبستری اگر چه در این گزارش به سیاق بیانبه های خبرگان بجای نظارت بر عملکرد رهبری به تعریف و تمجید آقای خامنه ای پرداخته اما نفس انتشار این گزارش نوعی پیروزی برای جنبش سبز است. کمیسیون تحقیق نیم نگاهی به شعبه جنبش سبز در خارج دارد و نگرانیش را از فعالیت آن پنهان نکرده است. متن کامل این گزارش تاریخی را در دنبال مطالعه فرمائید. گزارشهای تحلیلی متعاقبا منتشر خواهد شد

http://www.majlesekhobregan.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=734&Itemid=1
ارائه گزارش کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان به هفتمین اجلاس خبرگان
08 اسفند1388


بسم الله الرحمن الرحيم

نظر به اينكه وظيفه كميسيون تحقيق مجلس خبرگان رهبرى بررسى در باره اصل 111 قانون اساسى است اين كميسيون در هر ماه يك جلسه و در مواقع لزوم جلسات متعدد فوق العاده تشكيل مى‏دهد و به وظيفه تحقيق در پيرامون تداوم شرائط و اوصاف مربوط به مقام رهبرى بحث و بررسى مى‏نمايد اينك قرار شد با موافقت هيئت محترم رييسه خلاصه‏اى از نتايج جلسات ويژه اخير در رابطه با تدبير و مديريت مقام معظم رهبرى خدمت سروران معظم و خبرگان محترم ملت تقديم گردد.

در بررسى‏هاى اين كميسيون در هيچكدام از اوصاف و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدودهم قانون اساسى در اين مدت بيست سال و اندى در وجود رهبر عزيزمان نه تنها كم و كاستى مشاهده نشد بلكه هر مقدار زماناً جلوتر مى‏رويم صفات لازم مزبور درخشان‏تر مخصوصاً درايت و مديريت در حد اعلا در ايشان متجلى مى‏شود و بى اختيار آيه شريفه الله اعلم حيث يجعل رسالته در ذهن انسان تداعى مى‏نمايد چون هدف گزارش عملكرد و بحث از مديريت بيست ساله مقام رهبرى فعلاً مطرح نيست فقط به علت حساس بودن مقطع ده ماهه اخير و حوادث بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهورى توضيحى در اين قسمت معروض مى‏گردد.

در شرايطى كه طبق مستندات معتبر و واضح و اعترافاتيكه شمه‏اى از آن در سيماى جمهورى اسلامى ايران و در رسانه‏ هاى خارجى منتشر شد حقيقت جريان توطئه براندازى بود كه توسط بيگانگان و مزدوران داخلى آنها طراحى شده بود از سرويس‏هاى جاسوسى موساد رژيم صهيونيستى و سازمان سياسى آمريكا گرفته تا سفارتخانه پير استعمار دولت انگليس از منافقين محارب و سلطنت طلب‏ها گرفته تا آنانكه از بيت العدل دستور مى‏گرفتند با استفاده از بسترسازى فريب خوردگان و فتنه گران و آشوب طلبان داخلى كه با ايجاد بلوا و آتش سوزى و آشوب در روزهاى قدس و 13 آبان و 16 آذر با شعارهاى انحرافى كه حكايت از حذف اسلاميت و جمهورى و اهانت به مقام والاى امام عظيم‏الشأن قدس سره و مقام شامخ ولايت مى‏نمود و بالاخره وقاحت را به جايى رساندند كه به قرآن مجيد و عاشوراى حسينى و عزادارن سيد الشهدا عليه السلام هتاكى كردند و مصدوم نمودند و سائر فجايعى كه برادران بزرگوار مستحضريد.

لازم به يادآورى است اولين برنامه معارضين القاء تقلب در انتخابات و دومين مرحله طرح ابطال انتخابات بود و در نتيجه ناديده گرفتن قانون‏مندى، ايجاد تفرقه و تشتت در بين آحاد ملت ايجاد التهاب در كشور و پايمال كردن خون مقدس شهدا است كه استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى براى كشورمان به ارمغان آورده بود.

با تفضلات الهى و مديريت عالى و درايت رهبر معظم انقلاب در وهله اول و بصيرت علما متعهد به انقلاب و مردم ولايتمدار در وهله‏ ى بعدى همه اين توطئه‏ها خنثى گرديد و با راهپيمايى عظيم و پرشور ملت سلحشور ايران در هشتم و نهم ديماه و محكوم نمودن اين هتاكيها و قداست شكنى‏ها نقشه شوم دشمنان اسلام و ولايت و مقدسات اسلامى نقش بر آب شد.

مقام معظم رهبرى با آن ذكاوت و تيزهوشى كه دارند در اول فروردين 88 در سخنرانى مشهد مقدس در مورد احتمال وجود توطئه‏ها و القاء شبهات در انتخابات هشدار دادند. سپس در آستانه انتخابات از روشنگريها و هدايت‏هاى بصيرت‏ آميز به طور مرتب مردم را برخوردار مى‏فرمودند مخصوصاً روى جمهوريت و اسلاميت نظام با بيانات مختلف تأكيد داشتند و بعد از انتخابات و مسائل اردوكشى‏هاى خيابانى كه عمدتاً در تهران و تا حدى در بعضى شهرستانها پيش آمد علاوه بر ايراد خطبه‏ها و سخنرانى‏هاى حكيمانه عمومى بعضى از كانديداها و اعضاء اصلى ستادهاى آنانرا در جلسات خصوصى كراراً خواسته و نصايح لازم مخصوصاً اصل قانونمندى را گوشزد فرمودند و ضرورت توبه و برگشتن به آغوش ملت را يادآور شدند.

گاهى با يادآورى بصيرت عمار و ضرورت دشمن‏ شناسى و در كمين بودن دشمنان قسم خورده اسلام و لزوم مقابله با آنان به درايت مردم مى‏ افزودند. از مظاهر منادى وحدت بودن معظم له همين بس كه مى‏فرود بايد جلب حداكثرى و دفع حداقلى محقق شود گاهى از فتنه ‏هايي كه به وسيله بنى صدر و خارجيها در زمان حضرت امام رضوان الله تعالى عليه پيش آمد سخن به ميان مى‏آورد.

از مسجد ضرار و سوء استفاده از عناوين مذهبى را يادآورى مى‏ فرمودند و بطور خلاصه در برخورد با فتنه و تبيين حقايق و ترميم مسائل تلاش وافر مبذول مى‏داشت و در ايجاد آرامش و برقرارى وحدت در بين آحاد ملت و رعايت احترام مسئولين عالى كشور و انسجام و همدلى بين قواى سه گانه و پيشرفت مادى و معنوى كشور تأكيد فراوان داشته و دارند تا اينكه بحمدالله تعالى با اين تدابير خردمندانه در حد زيادى فتنه‏ ها خاموش گرديد اينكه عرض شد تا حد زيادى براى اينكه طبق اخبار موثق هنوز اطاق فكرى در خارج كشور با عضويت چند نفر كه مشكل اعتقادى دارند. برقرار مى‏شود و همچنين در برنامه‏هاى اينترنتى مشاهده مى‏شود كه به داخل كشور مشغول القائات مطالب شيطانى و تداوم دادن خط توطئه بر عليه نظام مقدس جمهورى اسلامى هستند و آب به آسياب دشمن مى‏ريزند ولى آنچه جاى خوشحالى است داشتن بصيرت و روحيه ولايت مدارى و اطاعت محض از رهنمودهاى مقام شامخ ولايت در اكثريت قريب به اتفاق ملت است و خوشبختانه افراد منحرف تعداد بسيار قليل است و و شاهد زنده اين معنى راهپيمايى بسيار گسترده و بى سابقه 22 بهمن در سراسر كشور بود كه ملت با حماسه بى نظير خود و شعارهاى ولايتمدرانه، دنيا را مبهوت و دشمنان را دچار سردرگمى نمود فلذا جاى بسى تقدير و سپاسگزارى است مقام معظم رهبرى علاوه از پيام تشكرى كه صادر فرمودند در ديدار جمعى از مردم آذربايجان به مناسبت سالروز قيام 29 بهمن تبريز تفصيلاً از هوشيارى و حضور در صحنه ملت ايران قدردانى فرمودند ضمناً هشدارى به سردمداران استكبار دادند فرمودند: جمهورى اسلامى ايران از موضع خود كه سخن دل ملت‏ها و بسيارى از دولتها است كوتاه نخواهد آمد اما به هيچ وجه از اين مخالفتها و تهديدها نيز نمى‏هراسيم و با صراحت اعلام مى‏كنيم ما با استكبار و نظام سلطه و تسلط چند كشور به جهان مخالفيم و با آن مبارزه مى‏كنيم و نخواهيم گذاشت اين چند دولت با سرنوشت دنيا بازى كنند.

در خاتمه از خداوند متعال دوام سايه پربركت رهبر حكم و ديدبان شجاع فرزانه را بر سر ميهم عزيز ايران بلكه جهان اسلام و سربلندى ملت قهرمان و آگاه ايران و تمام مسلمين جهان مورد مسئلت است.

والسلام عليكم و رحمه ‏الله و بركاته
محسن مجتهد شبسترى

افشای پشت پرده راهپیمایی عظیم 22 بهمن

افشای پشت پرده راهپیمایی عظیم 22 بهمن


جنبش راه سبز(جرس): شنیده می شود مدیر کل حراست فرمانداری تهران در یک جلسه خصوصی از جمع آوری 500 هزار نفر از شهرستانهای اطراف تهران در تظاهرات 22 بهمن پرده برداشته است.

بنابر گزارش میزان، قاسمی در ضیافت شام خانواده کارمندان حراست فرمانداری پایتخت گفته است:«ازآنجاکه نیاز به لشکرانسانی عظیم داشتیم تا سبزها جرات ابراز وجود نکنند با پیشنهاد ما مراسم راهپیمایی ۲۲بهمن امسال در کلیه شهرستانهای کلیدی استان مثل کرج ،ورامین ، ساوجبلاغ، پاکدشت، رباط کریم، شهریار، ملارد و دماوند لغو و عزیزان را به تهران آورده و ساماندهی کردیم و خوشبختانه با مدیریت بی نظیر فرمانداریهای این شهرستانها جمعیتی حدود۵۰۰ هزار نفر در مسیر پخش و فتنه گران را تعجب زده کردیم.»

این مقام اطلاعاتی ضمن تجلیل از حرکت ارگان مطبوع خویش اعتراف کرده است که اگر این سازماندهی درست اتفاق نمی افتاد تهران مانند 25 خرداد به دست طرفداران جنبش سبز فتح می شد.

پیش از این نیز تصاویر بخش نامه های دستگاههای دولتی و اخباری مبنی بر اجبار شرکت کارمندان ادارات در این راهپیمایی نهم دی ماه سال جاری نیز ادعای مردمی و خود جوش بودن این تظاهرات توسط رسانه های حکومتی را زیر سوال برد

افسردگی شدید دکتر تاجیک پس از مصاحبه تحمیلی

اختصاصی جرس/ افسردگی شدید دکتر تاجیک پس از مصاحبه تحمیلی

شبکه جنبش راه سبز (جرس): دکتر محمدرضا تاجیک به افسردگی شدید مبتلا شده است، اعصابش به شدت بهم ریخته و تحت جدی ترین معالجات پزشکی قرار گرفته است.

تاجیک استاد دانشگاه شهید بهشتی و از مشاوران سیاسی میرحسین موسوی است که بهمن ماه بازداشت شد و زیر فشار فزاینده مجبور به اجرای مصاحبه فرمایشی از تلویزیون حکومتی ایران شد.

به گزارش خبرنگار جرس از تهران اجرای این مصاحبه تحمیلی که این استاد علوم سیاسی را مجبور کرده بودند علیه یافته های یک عمر دانش سیاسیش سخن بگوید و به نحوی از تدبیر مقام معظم رهبری حمایت کند چنان در روح و روان او تأثیر منفی گذاشته که از ملاقات با هر کسی می گریزد و روزانه زیر نظر پزشک مقادیر زیادی دارو مصرف می کند.

خانواده تاجیک روزهای دشواری را سپری می کنند

اختصاصی جرس/ بی سابقه ترین تعداد بازداشت شدگان تاریخ ایران در 22 بهمن امسال اتفاق افتاد

اختصاصی جرس/ بی سابقه ترین تعداد بازداشت شدگان تاریخ ایران در 22 بهمن امسال اتفاق افتاد
شبکه جنبش راه سبز (جرس): نیروی انتظامی تهران بزرگ تعداد بازداشت شدگان روز 22 بهمن در تهران را رقم "بیست هزار نفر" شمارش کرده است.

این رقم به گزارش خبر نگاران جرس، عین آمار رد و بدل شده بین نهادهای سرکوب اعم از نیروی انتظامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمان بسیج، وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای ذی ربط است.

خبرنگاران جرس از تهران گزارش کرده اند این تعداد شامل گروههای پنجگانه زیر می شوند: اول،کسانی که بین نیم ساعت تا سه ساعت در ونهای نیروی انتظامی بازداشت شده پس از تخلیه محتویات جیبهایشان، بازرسی موبایلهایشان و گوشمالی مختصر بعد از اتمام راه پیمائی آزاد شدند. دوم، کسانی که بعد از بازجوئی سرپائی نهایتا تا شب 22 بهمن با قید کفالت یا تعهد آزاد شدند. سوم، کسانی که شب را در بازداشتگاه گذرانیده نهایتا در 23 بهمن آزاد شدند. چهارم، کسانی که چند روز یا یکی دو هفته را در بازداشت بودند و اخیرا آزاد شدند و بالاخره پنجم کسانی که هنوز بازداشتند.

خبرنگاران جرس می افزایند تعداد بازداشت شدگان و مأموران در تاریخ ایران بی سابقه بوده است. تعداد مأموران اعم از نیروی انتظامی، پاسدار، بسیجی، لباس شخصی و اطلاعاتی که از شهرهای اطراف به شکل اتوبوسی به تهران آورده شده بودند به حدی زیاد بود که حدفاصل میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی "تونل امنیتی" تشکیل شده بود و تظاهر کنندگان در این تونل وحشت طی طریق می کردند. حاکمیت با این تاکتیک که پاسداران از چینی ها و روسها آموخته بودند توانستند تظاهرات سبزها را در نطفه خفه کنند.

بر اساس یافته های خبرنگاران جرس نکته مهم اینکه از این تعداد بازداشت شده می توان تعداد بیشمار معترضان سبز را تخمین زد. گلایه اصلی بسیاری از شهروندان از رهبران سبز نبود سازماندهی مناسب برای استفاده از این همه تظاهر کننده بود. سبزها بودند اما نمی دانستند چه کنند و به مجرد نشان دادن کمترین نماد سبز از سوی ماموران سرکوب بازداشت می شدند.

خبرنگاران جرس از نقاط مختلف تهران و شهرستانهای اطراف می افزایند مردم عادی از این تظاهرات که با مهندسی عمیق نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی کنترل شده بود به نیکی یاد نمی کنند و آنرا بر خلاف بلندگوهای حکومتی پیروزی به حساب نمی آورند.


لاریجانی: درخواست مقامات مافوق از من بیش از اینها بوده است!

اختصاصی جرس/ انتظارات رهبری از رئیس قوه قضائیه درباره اعدام مخالفان سیاسی

لاریجانی: درخواست مقامات مافوق از من بیش از اینها بوده است!

شبکه جنبش راه سبز (جرس): به دنبال اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی در تاریخ 8 بهمن 88 شیخ صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه از سوی بسیاری از آشنایان و بستگان از جمله سید مصطفی محقق داماد رئیس اسبق بازرسی کل کشور مورد اعتراض شدید واقع شده که چگونه جرأت کرده حکم اعدام معترضان سیاسی صادر کند و دست خود را به خون بیگناهان آلوده نماید؟

به گزارش خبرنگار جرس از تهران، شیخ صادق لاریجانی در پاسخ اینگونه انتقادات پاسخ داده است " بروید خدا را شکر کنید. تازه من جلوی موج اعدامها را گرفته ام و تعداد اعدام شده ها را تقلیل داده و کنترل کرده ام!"

به گزارش خبرنگار جرس، لاریجانی برای اثبات مدعای خود به مباحث مطرح شده در یکی از جلسات شورای استفتای آقای خامنه ای اشاره کرده که در اواسط بهمن ماه در حضور خود وی تشکیل شده بود و آقایان شیخ محمد یزدی، شیخ احمد جنتی و شیخ محمد مؤمن قمی نیز در آن شرکت داشته اند.

در جلسه یادشده سه فقیه حکومتی مذکور ضمن پشتیبانی قاطع از اعدام رحمانی پور و علی زمانی خواستار ادامه روند اعدامها شدند. آنها اظهار داشتند که به لحاظ شرعی می باید همه سران فتنه که در زندان هستند اعدام شوند و فقه هرگز اجازه تضعیف حکومت اسلامی و ولایت فقیه را به احدی نمی دهد.

آنها به صراحت اعلام کردند که اگر از اول معاندان فتنه گر را اعدام کرده بودید، کار به اینجا نمی رسید و اکنون نیز برای کور کردن چشم فتنه چاره ای جز اعدام همه فتنه گران نداریم.

خبرنگار جرس می افزاید، آقای خامنه ای در پاسخ به بیانات فقهای مجلس استفتایش اظهار می دارد:" شما به لحاظ فقهی بحثتان را بکنید، اما به لحاظ سیاسی ازدیاد اعدامها برای نظام مضراتی دارد".

لاریجانی تصریح می کند که آقا (خامنه ای) در عین حال به من فرمودند: "انتظار ما انصافا بیشتر از اینها بوده است."

صادق لاریجانی می افزاید:" تمام کوشش من تا کنون این بوده که نگذارم بیش از این اعدام صورت بگیرد و الا درخواست مقامات مافوق از من بیش از اینها بوده است!"

نخستین گزارش علنی کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری پس از 21 سال

نخستین گزارش علنی کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری پس از 21 سال
شبکه جنبش راه سبز (جرس): پایگاه اینترنتی مجلس خبرگان رهبری برای نخستین بار گزارش علنی کمیسیون تحقیق این مجلس را - که مطابق اصل 111 قانون اساسی وظیفه نظارت برعمکرد رهبری جهت تشخیص تداوم شرائط و اوصاف رهبری به عهده دارد - منتشر کرد.

این گزارش که به امضای محسن مجتهد شبستری امام جمعه تبریز و نماینده رهبری در آذربایجان به تاریخ 8 اسفند ماه 88 منتشر شده، حکایت از فشار فراوان افکار عمومی بر این مجلس و تشنجات داخلی آن علیرغم ظاهر آرام آن دارد. شبستری اگر چه در این گزارش به سیاق بیانبه های خبرگان بجای نظارت بر عملکرد رهبری به تعریف و تمجید آقای خامنه ای پرداخته اما نفس انتشار این گزارش نوعی پیروزی برای جنبش سبز است. کمیسیون تحقیق نیم نگاهی به شعبه جنبش سبز در خارج دارد و نگرانیش را از فعالیت آن پنهان نکرده است. متن کامل این گزارش تاریخی را در دنبال مطالعه فرمائید. گزارشهای تحلیلی متعاقبا منتشر خواهد شد

http://www.majlesekhobregan.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=734&Itemid=1
ارائه گزارش کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان به هفتمین اجلاس خبرگان
08 اسفند1388


بسم الله الرحمن الرحيم

نظر به اينكه وظيفه كميسيون تحقيق مجلس خبرگان رهبرى بررسى در باره اصل 111 قانون اساسى است اين كميسيون در هر ماه يك جلسه و در مواقع لزوم جلسات متعدد فوق العاده تشكيل مى‏دهد و به وظيفه تحقيق در پيرامون تداوم شرائط و اوصاف مربوط به مقام رهبرى بحث و بررسى مى‏نمايد اينك قرار شد با موافقت هيئت محترم رييسه خلاصه‏اى از نتايج جلسات ويژه اخير در رابطه با تدبير و مديريت مقام معظم رهبرى خدمت سروران معظم و خبرگان محترم ملت تقديم گردد.

در بررسى‏هاى اين كميسيون در هيچكدام از اوصاف و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدودهم قانون اساسى در اين مدت بيست سال و اندى در وجود رهبر عزيزمان نه تنها كم و كاستى مشاهده نشد بلكه هر مقدار زماناً جلوتر مى‏رويم صفات لازم مزبور درخشان‏تر مخصوصاً درايت و مديريت در حد اعلا در ايشان متجلى مى‏شود و بى اختيار آيه شريفه الله اعلم حيث يجعل رسالته در ذهن انسان تداعى مى‏نمايد چون هدف گزارش عملكرد و بحث از مديريت بيست ساله مقام رهبرى فعلاً مطرح نيست فقط به علت حساس بودن مقطع ده ماهه اخير و حوادث بعد از انتخابات دهمين دوره رياست جمهورى توضيحى در اين قسمت معروض مى‏گردد.

در شرايطى كه طبق مستندات معتبر و واضح و اعترافاتيكه شمه‏اى از آن در سيماى جمهورى اسلامى ايران و در رسانه‏ هاى خارجى منتشر شد حقيقت جريان توطئه براندازى بود كه توسط بيگانگان و مزدوران داخلى آنها طراحى شده بود از سرويس‏هاى جاسوسى موساد رژيم صهيونيستى و سازمان سياسى آمريكا گرفته تا سفارتخانه پير استعمار دولت انگليس از منافقين محارب و سلطنت طلب‏ها گرفته تا آنانكه از بيت العدل دستور مى‏گرفتند با استفاده از بسترسازى فريب خوردگان و فتنه گران و آشوب طلبان داخلى كه با ايجاد بلوا و آتش سوزى و آشوب در روزهاى قدس و 13 آبان و 16 آذر با شعارهاى انحرافى كه حكايت از حذف اسلاميت و جمهورى و اهانت به مقام والاى امام عظيم‏الشأن قدس سره و مقام شامخ ولايت مى‏نمود و بالاخره وقاحت را به جايى رساندند كه به قرآن مجيد و عاشوراى حسينى و عزادارن سيد الشهدا عليه السلام هتاكى كردند و مصدوم نمودند و سائر فجايعى كه برادران بزرگوار مستحضريد.

لازم به يادآورى است اولين برنامه معارضين القاء تقلب در انتخابات و دومين مرحله طرح ابطال انتخابات بود و در نتيجه ناديده گرفتن قانون‏مندى، ايجاد تفرقه و تشتت در بين آحاد ملت ايجاد التهاب در كشور و پايمال كردن خون مقدس شهدا است كه استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى براى كشورمان به ارمغان آورده بود.

با تفضلات الهى و مديريت عالى و درايت رهبر معظم انقلاب در وهله اول و بصيرت علما متعهد به انقلاب و مردم ولايتمدار در وهله‏ ى بعدى همه اين توطئه‏ها خنثى گرديد و با راهپيمايى عظيم و پرشور ملت سلحشور ايران در هشتم و نهم ديماه و محكوم نمودن اين هتاكيها و قداست شكنى‏ها نقشه شوم دشمنان اسلام و ولايت و مقدسات اسلامى نقش بر آب شد.

مقام معظم رهبرى با آن ذكاوت و تيزهوشى كه دارند در اول فروردين 88 در سخنرانى مشهد مقدس در مورد احتمال وجود توطئه‏ها و القاء شبهات در انتخابات هشدار دادند. سپس در آستانه انتخابات از روشنگريها و هدايت‏هاى بصيرت‏ آميز به طور مرتب مردم را برخوردار مى‏فرمودند مخصوصاً روى جمهوريت و اسلاميت نظام با بيانات مختلف تأكيد داشتند و بعد از انتخابات و مسائل اردوكشى‏هاى خيابانى كه عمدتاً در تهران و تا حدى در بعضى شهرستانها پيش آمد علاوه بر ايراد خطبه‏ها و سخنرانى‏هاى حكيمانه عمومى بعضى از كانديداها و اعضاء اصلى ستادهاى آنانرا در جلسات خصوصى كراراً خواسته و نصايح لازم مخصوصاً اصل قانونمندى را گوشزد فرمودند و ضرورت توبه و برگشتن به آغوش ملت را يادآور شدند.

گاهى با يادآورى بصيرت عمار و ضرورت دشمن‏ شناسى و در كمين بودن دشمنان قسم خورده اسلام و لزوم مقابله با آنان به درايت مردم مى‏ افزودند. از مظاهر منادى وحدت بودن معظم له همين بس كه مى‏فرود بايد جلب حداكثرى و دفع حداقلى محقق شود گاهى از فتنه ‏هايي كه به وسيله بنى صدر و خارجيها در زمان حضرت امام رضوان الله تعالى عليه پيش آمد سخن به ميان مى‏آورد.

از مسجد ضرار و سوء استفاده از عناوين مذهبى را يادآورى مى‏ فرمودند و بطور خلاصه در برخورد با فتنه و تبيين حقايق و ترميم مسائل تلاش وافر مبذول مى‏داشت و در ايجاد آرامش و برقرارى وحدت در بين آحاد ملت و رعايت احترام مسئولين عالى كشور و انسجام و همدلى بين قواى سه گانه و پيشرفت مادى و معنوى كشور تأكيد فراوان داشته و دارند تا اينكه بحمدالله تعالى با اين تدابير خردمندانه در حد زيادى فتنه‏ ها خاموش گرديد اينكه عرض شد تا حد زيادى براى اينكه طبق اخبار موثق هنوز اطاق فكرى در خارج كشور با عضويت چند نفر كه مشكل اعتقادى دارند. برقرار مى‏شود و همچنين در برنامه‏هاى اينترنتى مشاهده مى‏شود كه به داخل كشور مشغول القائات مطالب شيطانى و تداوم دادن خط توطئه بر عليه نظام مقدس جمهورى اسلامى هستند و آب به آسياب دشمن مى‏ريزند ولى آنچه جاى خوشحالى است داشتن بصيرت و روحيه ولايت مدارى و اطاعت محض از رهنمودهاى مقام شامخ ولايت در اكثريت قريب به اتفاق ملت است و خوشبختانه افراد منحرف تعداد بسيار قليل است و و شاهد زنده اين معنى راهپيمايى بسيار گسترده و بى سابقه 22 بهمن در سراسر كشور بود كه ملت با حماسه بى نظير خود و شعارهاى ولايتمدرانه، دنيا را مبهوت و دشمنان را دچار سردرگمى نمود فلذا جاى بسى تقدير و سپاسگزارى است مقام معظم رهبرى علاوه از پيام تشكرى كه صادر فرمودند در ديدار جمعى از مردم آذربايجان به مناسبت سالروز قيام 29 بهمن تبريز تفصيلاً از هوشيارى و حضور در صحنه ملت ايران قدردانى فرمودند ضمناً هشدارى به سردمداران استكبار دادند فرمودند: جمهورى اسلامى ايران از موضع خود كه سخن دل ملت‏ها و بسيارى از دولتها است كوتاه نخواهد آمد اما به هيچ وجه از اين مخالفتها و تهديدها نيز نمى‏هراسيم و با صراحت اعلام مى‏كنيم ما با استكبار و نظام سلطه و تسلط چند كشور به جهان مخالفيم و با آن مبارزه مى‏كنيم و نخواهيم گذاشت اين چند دولت با سرنوشت دنيا بازى كنند.

در خاتمه از خداوند متعال دوام سايه پربركت رهبر حكم و ديدبان شجاع فرزانه را بر سر ميهم عزيز ايران بلكه جهان اسلام و سربلندى ملت قهرمان و آگاه ايران و تمام مسلمين جهان مورد مسئلت است.

والسلام عليكم و رحمه ‏الله و بركاته
محسن مجتهد شبسترى

یکی از زندانیان احضار شده: تمام کشور به زندان بزرگی تبدیل شده است

اختصاصی جرس/ فشار بر زندانیان آزاد شده برای مصاحبه و حمایت از مواضع رهبری

یکی از زندانیان احضار شده: تمام کشور به زندان بزرگی تبدیل شده است

شبکه جنبش راه سبز (جرس): با بسیاری از زندانیانی که طی ماههای اخیر بازداشت و اخیرا از زندان آزاد شده اند، تماس گرفته شده و از آنان خواسته شده برای مصاحبه آماده باشند. این مصاحبه ها بعد از احضار زندانی به زندان اوین و در محیط زندان صورت می گیرد.

به گزارش خبرنگار جرس ، بازجویان زندانیان با آنها تماس گرفته و آنها را به انجام مصاحبه وادار می کنند.زندانیانی که با آنها تماس گرفته شده دو گروه بوده اند گروهی که حکمشان توسط دادگاه بدوی صادر شده و گروه دیگر منتظر صدور حکم هستند.

خبرنگار جرس می افزاید کلیات متن مصاحبه از سوی بازجو در اختیار زندانی قرار گرقته تا به زبان خود آنرا ابراز کند. زندانیانی که با آنها تماس گرفته شده تهدید شده اند که اگر تن به مصاحبه ندهند عید نوروز را در زندان خواهند بود و به حسب مورد حکمشان بلافاصله به دائره صدور احکام ارسال خواهد شد و یا حکمشان تشدید می شود.

مضمون تمامی مصاحبه های دیکته شده حمایت از مواضع مقام رهبری بوده است.

خبرنگار جرس در تهران می افزاید: متن این مصاحبه ها در اختیار خبرگزاری هائی که به اصلاح طلبان نزدیکترند، گذاشته شده و آنها را وادار به انتشار آنها کرده و می کنند. در سناریوی جدید علاوه بر "ایسنا" (خبرگزاری دانشجویان ایران) که قبلا زندانیان در نخستین لحظه آزادی تحت الحفظ از زندان به آنجا برده می شدند، "ایلنا" (خبرگزاری کار ایران) هم افزوده شده است. در سناریوی جدید اولا زمان مصاحبه، روزها و گاهی ماهها از زمان آزاد شدن زندانی فاصله دارد، ثانیا تا کنون متن تهیه شده مصاحبه مستقیما به خبرگزاری مورد نظر تحمیل شده است.

خبرنگار جرس می افزاید علیرغم امتناع خبرگزاریها از درج اینگونه مصاحبه های تحمیلی، رؤسای خبرگزاریها تهدید شده اند بین درج مصاحبه ها، که مصلحت نظام است، یااستعفا یکی را انتخاب کنند.

یکی از زندانیان که از سوی بازجویش احضار شده ، به خبرنگار جرس گفت خانه و زندان برایمان فرقی ندارد، تمام کشور به زندان بزرگی تبدیل شده است. با اینکه من و دیگر زندانیان آزاد شده بعد از آزادی هیچ فعالیتی نداشته ایم، بازجویان ما را تحت فشار گذاشته اند که با انجام مصاحبه از مقام رهبری تعریف و تمجید کنیم.

واکنش دربرابرفاجعه کوی دانشگاه؛ اول سکوت بعد انکار

واکنش دربرابرفاجعه کوی دانشگاه؛ اول سکوت بعد انکار

یلدا آراسته

شبکه جنبش راه سبز(جرس):احمدی نژاد در تنها واکنش دولت به خبر حمله به کوی دانشگاه در 25 خرداد ماه، درسخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه 6 شهریور ماه گفت:«كارهایی كه در كوی دانشگاه‌ و بازداشتگاه‌ها انجام شد، از اجزای سناریوی دشمن بود و به وسیله وابسته‌های براندازی انجام شد.»

احمدی نژاد اعلام کرد: « شواهد و دلایلی داریم كه نشان می‌دهد ساحت نیروهای انقلابی، نظامی، امنیتی، اطلاعاتی از این اقدام شرم‌آور مبرا است.»

پنج ماه بعد از این اظهارات احمدی نژاد سوم اسفند ماه فیلمی منتشر شد که پرده از راز حمله به کوی دانشگاه برمی داشت. این فیلم بر خلاف ادعای احمدی نژاد گویای این بود که نیروهای سپاه و بسیج به فرمان فرمانده نیروی انتظامی وقت به کوی حمله کردند و دانشجویان را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند .

در خصوص این مدرک تازه اما نه تنها احمدی نژاد که تمام مسولان حکومت ایران سکوت کردند .

شش روز بعد سرانجام یکی از مراجع رسمی ایران به آن واکنش نشان داد . علاء الدین بروجردی رئیس کمسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت این فیلم را ندیده است. وی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران گفت که راحت ترین کار در فیلم مونتاژاست و باید با تامل به این فیلم نگریست. چرا که منبع پخش آن بی بی سی است و قابل اطمینان نیست .

با این حال وی وعده داد که این فیلم در کمسیون بررسی خواهد شد.

بسیاری که در هفته گذشته منتظر واکنش مقامات ایران به پخش این فیلم بودند، با اظهارات بروجردی، دور از ذهن ترین پاسخ را دریافت کردند ؛ این فیلم یک مونتاژاست.البته پیش از این نیزاعلام شده بود که فیلم « هاله نور»، حضور مشایی در« مجلس رقص » وعکس وی با یکی از بازیگران زن نیز مونتاژاست . به این ترتیب واکنش حکومت به این فیلم همان است که تا کنون بارها در برابر مدارک و اسناد تخلفات حکومتی نشان داده است : انکار.

سندی از یک جنایت

سوم اسفند فیلم هشت دقیقه ای از حوادث کوی دانشگاه در 25 خرداد ماه از بی بی سی فارسی پخش شد .در این فیلم نشان داده شد که نیروی انتظامی به همراه لباس شخصی ها وارد کوی دانشگاه ،کتابخانه و محوطه خوابگاه شدند و دانشجویان را کتک زدند و اموال آنها را تخریب کردند. راوی این فیلم می گوید که دستور این حمله را سردار رجب زاده رئیس وقت نیروی انتظامی تهران صادر کرده بوده است .

پس از انتشار این فیلم تهیه کننده برنامه 60 دقیقه که پخش کننده این فیلم بود در توضیحاتی اعلام کرد که این فیلم چگونه به دست بی بی سی رسیده است .او در توضیحاتش گفت که کسانی این فیلم را 2 اسفند ماه به دست این مرکز رسانده اند و خواسته اند که قبل از انتشار آن روی اینترنت از یک شبکه خبری پخش شود که سندیت آن بیشتر محرز باشد .

همان شب نسخه 18 دقیقه ای این فیلم روی اینترنت منتشر شد و درحالی که کاربران اینترنتی در جهان این فیلم را دست به دست می کردند هیچ واکنشی از سوی مقامات رسمی ایران دیده نشد .

دستوری برای سکوت

چهارم اسفند ماه خبرگزاری تابناک بدون آنکه اشاره ای به این فیلم بکند، گزارشی منتشر کرد از پخش دی وی دی حوادث بعد از انتخابات در ایران که تصاویر آن از بی بی سی و صدای امریکا گرفته شده بود .

به گفته روزنامه نگاران، شورای عالی امنیت ملی و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در بخشنامه هایی جداگانه به تمامی روزنامه ها و خبرگزاری های داخلی دستور داده اند که از درج هرگونه مطلبی در خصوص فیلم کوی دانشگاه پرهیز کنند .

اولین واکنش ها

اولین واکنش را به طور رسمی جمعی از دانشجویان گروه فلسفه دانشگاه تهران نشان دادند .آنها در نامه ای سرگشاده به غلامعلی حدادعادل اعلام کردند که در اعتراض به رفتار با دانشجویان سرکلاس های درس وی حاضر نخواهند شد .

میرحسین موسوی هم در گفتگویش با کلمه به انتشار این فیلم اشاره کرد و گفت : « فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان می دهد که تا چه اندازه روحیه فرقه گرایی، سبعیت ایجاد می کند.به نظر کسانی که مشغول ضرب و شتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کم ارزشترمی نماید و فاجعه بارتر اینکه در سطوح مختلف، مسئولین می گویند که نمی دانند حمله کنندگان چه کسانی هستند. این توهینی بدتر به شعور دانشجویان و مردم است.»

هشت اسفند ماه هم روزنامه کیهان سکوت رسانه ای را شکست و در مطلبی کوتاه از این فیلم یاد کرد و آن را سندی با کارگردانی رسانه های بیگانه برای اختلاف افکنی میان نیروهای انتظامی و امنیتی دانست.

حمله شبانه

24 خرداد ماه دانشجویان تهران و چند شهر دیگر ایران در اعتراض به نتایج انتخابات 22 خرداد درمحوطه کوی دانشگاه تجمع کردند . در تهران این تجمع از ساعت 9 شب آغاز شد. ساعاتی بعد نیروهای امنیتی محوطه کوی را محاصره کردند. بنا به گفته شاهدان نیروهای انتظامی با پرتاب گاز اشک آور داخل محوطه کوی می خواستند که این تجمع را بر هم بزنند.

ساعت 2 نیمه شب سرانجام نیروهای انتظامی همراه با لباس شخصی ها وارد کوی می شوند .

آنها شروع به ضرب و شتم دانشجویان و تخریب اموال می کنند .بنا به آنچه دانشجویان از حمله آن روزگفته اند از ساعت سه و نیم نیمه شب تا پنج صبح اتاق به اتاق رفته اند و دانشجویان را کتک زده اند و اموالشان را تخریب کرده اند .

اظهارات یکی از دانشجویان که در 25 خرداد ماه ثبت شد مطابق با همان چیزی است که در این فیلم دیده می شود .

او در گفتگو با رادیو فردا از حمله با گاز اشک اور و سنگ پرانی دانشجویان می گوید و اضافه می کند :

همزمان با تبادل سنگ میان نیروهای پلیس و دانشجویان، شدت پرتاب گاز اشک‌آور به داخل محوطه کوی که تا ساعت دوی بامداد ادامه داشت در حدی بود که اصلاً نمی‌شد در منطقه کوی دانشگاه نفس کشید و چندین نفر از دانشجویان از حال رفتند. با این حال روشن کردن آتش در ورودی کوی مانع از ورود پلیس ضد شورش به دانشگاه بود.

این دانشجوی حاضر در محل درگیری در کوی دانشگاه اضافه کرد که درگیری داخل کوی حدود نیم ساعت ادامه داشت و پس از آن دانشجویان سعی کردند داخل ساختمان‌ها پناه بگیرند که این بار نیروهای لباس شخصی وارد ساختمان‌ها شدند و با شکستن در تعدادی از اتاق‌ها بعضی از دانشجویان را کشان کشان بردند و با وارد کردن ضربات باتوم و با همکاری نیروهای پلیس آنها را بازداشت کردند.

و این صحنه ای است که در این فیلم نمایش داده می شود.

هیچ کس مسئول نیست

آن شب 160 نفر بازداشت شدند. دفتر تحکیم وحدت اعلام کرد که در درگیرهای کوی دانشگاه تهران و شیراز 7 نفر کشته شده اند و مسئول آن را بسیج و نیروی انتظامی دانست .

دولت ایران اما این آمار را تائید نکرد و تنها اززخمی شدن تعدادی خبر داد. چهار هزار دانشجو تحصن کردند و خواستار استعفای فرهاد رهبر رئیس دانشگاه شدند .

آن ها بر این باور بودند که این نیروها بدون اجازه رئیس دانشگاه نمی توانستند وارد محوطه کوی شوند.

پس از 18 تیر ما 1378 قانونی مبنی بر ممنوعیت ورود نیروهای انتظامی به محوطه دانشگاه تصویب شد بر اساس این قانون این نیروها تنها با تقاضای رئیس دانشگاه اجازه ورود به دانشگاه را دارند .

9 تیر ماه محسن کوهکن عضو هیات رئیسه مجلس اعلام کرد که نیروهای پلیس به در خواست فرهاد رهبر وارد کوی شده اند.

چند ساعت بعد از این اظهارات رهبر با خبرگزاری مهر گفتگو کرد و اعلام کرد که هیچ درخواستی برای دخالت پلیس نکرده است و نیروهای انتظامی آن شب با مجوز شورای تامین وارد کوی شده اند .

رهبر در اطلاعیه 26 خرداد ماه از اساتید دانشگاه تهران خواسته بود تا در اعتراض به این تعرض مقابل مسجد دانشگاه تجمع کنند.

تشکیل کمیته حقیقت یاب

پیش از این اظهارات اما علی لاریجانی گروهی را برای بررسی حوادث کوی دانشگاه تعیین کرده بود .

این اقدام پس از آن بود که آقای خامنه ای خواستار رسیدگی به حوادث کوی شد و آن را «تخلف بزرگ » خواند. 26 خرداد ماه لاریجانی خواستار پاسخگویی وزیر کشور به حوادث کوی دانشگاه شد .
29 خرداد ماه حمیدرضا کاتوزیان یکی از اعضای گروه حقیقت یاب خسارات وارده به کوی را از حادثه 18 تیر 1378 فجیع تر دانست .

گروه حقیقت یاب متشکل از 6 نماینده به سرپرستی حسن ابوترابی نایب رئیس مجلس هستند.

27 خرداد ماه این گروه اولین گزارش خود را در صحن علنی مجلس ارائه کرد اما خبرگزاری ایلنا به نقل از حسن کامران خبر داد که قرائت این گزارش باعث به وجود آمدن درگیری در مجلس شده است .

13 مرداد ماه این کمیته اعلام کرد که بنا به محتوای گزارش حمله به کوی دانشگاه این گزارش به احتمال زیاد در جلسه غیر علنی خوانده می شود.

رسیدگی نمی شود

مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات تحکیم وحدت اما به این گروه حقیقت یاب ایمان نداشت. وی اعلام کرد که پیشتر نیز در برخورد با دانشجویان کمیته های حقیقت یاب برای بررسی ریشه های مسئله تشکیل می شد اما به نتیجه روشنی نرسیده است. خیلی از کسانیکه به عنوان لباس شخصی به کوی حمله می کنند، دارای هماهنگی هایی با برخی از مراکز قدرت هستند. تصورم این است این بار هم به جایی نخواهد رسید.

خودسر بوده اند

16 تیر ماه احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی اعلام کرد که تمام بازداشت شدگان کوی دانشگاه به اصرار فرهاد رهبر و با مسوولیت شخص او آزاد شده اند .او حمله کنندگان به کوی را «عده ای خودسر» دانست . اما انتشار این فیلم ثابت کرد حمله به کوی دانشگاه نه توسط افراد خودسر و دشمنان خارجی که توسط نیروهای انتظامی با لباس نیروی انتظامی و با فرمان نیروی ارشدشان صورت گرفته بود. این فیلم سند روشنی است از آنکه این حمله با آگاهی نیروی انتظامی بوده است .

گزارشی که ارائه نمی شود

گزارش بازداشتگاه کهریزک در مجلس قرائت شد. کمیته حقیقت یاب پس از گذشت 8 ماه هنوز گزارش کوی دانشگاه را قرائت نمی کند .

رییس کمیته ویژه مجلس در مورد حادثه کوی دانشگاه با تاکید بر اینکه هیچ‌گونه نگرانی در مورد ارائه این گزارش در صحن مجلس وجود ندارد، خاطرنشان کرد: گزارش کوی دانشگاه تهران همانند گزارش بازداشتگاه کهریزک صریح و شفاف است و پس از نتیجه‌گیری بهتر در صحن مجلس قرائت خواهد شد.

این تاخیر در حالی است که حتی برخی نمایندگان مجلس نیز خواستار آن هستند که این گزارش زودتر قرائت شود. آخرین اظهار نظر در خصوص حوادث کوی دانشگاه پیش از این توسط محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس در 25 شهریور ماه صورت گرفته بود که در آن وعده داده بود گزارش ها تهیه شده است و ریشه این اقدامات خشک خواهد شد .

۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

موسوی: مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است

موسوی: مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است

میرحسین موسوی در گفت و گویی صریح با کلمه به سوالاتی که برای افکار عمومی و حامیان جنبش سبز پیرامون حوادث ۲۲ بهمن امسال و برخورد های خشونت آمیز صورت گرفته بوجود آمده بود پاسخ داده و مواضع خود را شفاف مطرح کرد.نخست وزیر امام در این گفت و گو همچنین در خصوص جنبش سبز مردم ایران و ادامه حرکت در مسیر راه سبز امید نکاتی را مطرح کردند.مهندس موسوی در این گفت و گو با انتقاد از راهپیمایی مهندسی شده در ۲۲ بهمن امسال که “تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند،طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند”تاکید کردند:”افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی ۲۵ خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب”مهندس موسوی در این مصاحبه همچنین با انتقاد از برخی رویه های موجود در اداره کشور که منجر به ایجاد مشکل برای مردم شده است خاطرنشان کردند”ده ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال می دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی کفایت را تغییر دهند.ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود.ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند.ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد”نخست وزیر محبوب امام اما چشم انداز راه سبز امید را نیز در صحبت های خود ترسیم کرده وبار دیگر با تاکید بر حرکت جنبش سبز در چارچوب قانون اساسی تاکید داشتند”مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند.گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است.سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر.جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است.هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد”

متن کامل گفت و گوی سایت کلمه با میر حسین موسوی به شرح زیر است:

*سه هفته از راهپیمایی ۲۲ بهمن می گذرد و حرف و حدیث زیادی در مورد این راهپیمایی گفته شده است.نظر شما درباره این راهپیمایی چه هست؟

- مراسم ۲۲ بهمن اولین بار نیست که در کشور ما برگزار می شود. این مراسم دنباله راهپیمایی های میلیونی سال ۵۷ به مناسبت های مختلف از جمله تاسوعا، عاشورا و اربعین است. هر ساله کسانی که به انقلاب علاقه دارند در این مراسم شرکت می کنند و معمولا در بسیج مردم برای راهپیمایی، نهادهای سنتی مثل مساجد و هیئت ها نقش بزرگی دارند. معمولا این مراسم در هر سال متأثر از اتفاقات مهم آن سال و فضای سیاسی کشور است و امسال این مراسم تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند.

* راهپیمایی امسال با سال های قبل چه تفاوت هایی داشت؟

- تفاوت ها متأثر از مسائل بعد از انتخابات بود. امسال با توجه به شکل گیری جنبش اجتماعی – سیاسی عظیم سبز، این راهپیمایی به شدت تحت تأثیر نحوه حضور این جنبش در راهپیمایی بود. درهیچ سالی این همه نیروی نظامی و انتظامی و امنیتی به خیابان ها آورده نمی شد. برخوردهای خشن و وحشیانه ای که مخصوصا در میدان صادقیه و بعضی نقاط دیگر دیده شد در سال های قبل نبود. در سال های قبل مردم با هر شکل و قیافه و شعاری که می خواستند در راهپیمایی شرکت می کردند ولی امسال مأموران خشن، حتی طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند. گمان نمی کنم اثر این برخوردها به سادگی از خاطره مردم برود.

* فکر می کنید حجم مردمی که به جنبش سبز علاقه دارند در این راهپیمایی چقدر بود؟

- آمار دقیقی نمی توان ارایه کرد ولی از طریق قراینی می شود فهمید. یکی از این قراین، وزن جمعیتی راهپیمایی خودجوش ۲۵ خرداد و مقایسه آن با ۲۲ بهمن است و قرینه دیگر فضای خالی میدان آزادی به هنگام سخنرانی و مقایسه آن با سال های پرجمعیت راهپیمایی است. هنوز جوابی برای خالی بودن میدان و این که چرا دوربین ها فقط نقاط محدود نزدیک به جایگاه را رصد می کرده داده نشده است. اینکه مردم مراقب چمن و محیط زیست بوده اند، مخصوصا برای کسانی که سال های قبل حضور مردم در میدان را مشاهده کرده اند، مضحک است. اگر برای نطام تخمین وزن جمعیتی جنبش سبز اهمیت داشت، جلوی ابراز هویت جمعیت های سبز را نمی گرفت. ولی وحشت از آشکار شدن این هویت و دامنه آن، این فرصت تاریخی را گرفت. این امر بیش از جنبش راه سبز، برای حاکمیت مضر بود. روشن است که پنهان نگه داشتن واقعیت، منجر به حذف آن نمی شود و در این مورد بنده یقین دارم که با این برخورد گسترده، این هویت عمیق تر و گسترده تر خواهد شد. ولی بنده و جناب آقای کروبی در مشورتی که داشتیم فکر کردیم پیشنهادی که قبلا داده ایم را تکرار کنیم و آن اینکه اجازه داده شود جنبش راه سبز با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی، برای یک راهپیمایی مردم را دعوت کنند. نحوه استقبال می تواند به حرف و حدیث ها پایان دهد. ما اعتقاد داریم که اگر دعوت جنبش سبز و تشکل های اصلاح طلب و مراجع عظام و دیگر شخصیت های نظام نمی بود، امسال ما یک راهپیمایی بی رمقی داشتیم که اکثریت آن را نیروهای نظامی و انتظامی که از سراسر کشور جمع شده بودن تشکیل می داد، یعنی مسیرهای راهپیمایی وضعیتی می داشتند که میدان آزادی به هنگام سخنرانی داشت.

*گفته می شود تطمیع و تهدید در این راهپیمایی نقش داشته و عده ای به دلیل مسائل مادی در این راهپیمایی شرکت کردند.

- اصطلاح راهپیمایی مهندسی شده را بیشتر می پسندم. بنده با توهین به کسانی که موافق شعارهای جنبش سبز نیستند مخالفم. قرار نیست و قرار نبود که همه با ما هم رأی باشند و اگر کسی با ما هم رأی نیست انسان بدی شمرده شود. همه هموطنان ما هستند. منهای یک عده قمه کش و آدمکش، همه خواهران و برادران ما هستند. حتی نیروهای نظامی و انتظامی برادران ما هستند و می دانیم که مجبور به اعمال خشونت می شوند. البته هزینه های گزاف و استفاده از اهرم های استخدامی و امکانات دولتی برای جمع کردن جمعیت محکوم است. بنده یادم می آید که برای آن که دستگاه دفاعی در زمان جنگ کامیون هایی را برای جبهه در اختیار بگیرد با چه موانع شرعی و اجرایی روبرو بود و حتی در شرایط بسیار بحرانی جنگ، توسط حضرت امام اجازه داده شد از کامیون های شخصی به شرطی استفاده شود که دولت رسما هزینه ها و خسارت های وارده را تقبل کند، که کرد. ولی برای این راهپیمایی، تقریبا بیشترین اتوبوس ها و حتی قطارها برای جمع آوری جمعیت و نیروهای نظامی و انتظامی در اختیار قرار گرفته شده بود. اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است. در زمان پهلوی ها هم اگر کارمندی در تجمعات مورد نظر آنها شرکت نمی کرد، دچار مشکل می شد. افتخار نظام ما در سال ۵۷ و بعد از آن این بوده که مردم بطور خودجوش در این نوع مراسم شرکت می کردند و افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی ۲۵ خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده و یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب.

*آیا بین شما و آقایان کروبی و خاتمی مشورتی برای موضع گیری ها و تصمیمات صورت می گیرد؟

- ارتباط با این بزرگواران همیشه وجود دارد. با دستگیری های وسیعی که صورت گرفته، ضرورت این ارتباط مستقیم امروز بیشتر است و بنده خدا را شکر می کنم که هماهنگی خیلی خوبی در این زمینه وجود دارد. البته به نفع کشور بود که بجای سیاست های سرکوب و پرکردن زندان ها، سیاست حمایت از ایجاد یک تشکیلات نیرومند از کسانی که سیاست های ویرانگر موجود را قبول ندارند در چهارچوب نظام وجود داشت و به نظر بنده تنها راه عدم انتقال مدیریت جریان های سیاسی و اجتماعی به خارج از کشور همین است. ولی با انحراف شدید صدا و سیما و یکطرفه شدن آن و بسته شدن روزنامه های کشور و زندانی شدن ده ها روزنامه نگار، به نظر می آید که ایجاد تشکیلاتی که بتواند چهره های مؤثر را دور هم گردآورد تا به صورت آشکار و در چهرچوب قانون اساسی کار را به پیش ببرند فعلا منتفی است و هنوز به اعتقاد اینجانب راهبرد «هر شهروند، یک رسانه» و همچنین گسترش فعالیت های شبکه اجتماعی در جهت گسترش آگاهی های سیاسی و اجتماعی، یک ضرورت است و جایگزینی برای آن وجود ندارد. البته این وضع دشوار در کنار ضررهایی که دارد، منافعی هم داشته است و آن اتکا همه علاقمندان به جنبش سبز به خود و شبکه های بیشمار اجتماعی درجامعه است. در این میان، استفاده از فضای مجازی معجزه کرده است و به صورت یک ساختار کاملا قابل اتکا، افراد و شبکه ها را در اتصال و تعامل باهم قرار داده است. شییه بازارهای سنتی که که تعداد زیادی مغازه، حجره، تیمچه، مسجد، قهوه خانه و غیره را به هم متصل می کند و علیرغم تنوع آدم ها و حجره ها، مفهوم بازار یک ساختار به هم پیوسته از واحدها را تداعی می کند. جالب است در یک راسته بازار، می تواند اختلاف عقیده و سلایق و سرمایه وجود داشته باشد، ولی این تنوع، وحدت مفهومی و وحدت عملی بازار را بهم نمی زند، بلکه جزو نقاط قوت آن است.

* تحرکات خیابانی همواره با خشونت شدید روبرو شده است. نمونه آن را در راهپیمایی ۲۲ بهمن در میدان صادقیه دیدیم. آیا راه حل های دیگری برای پیگیری اهداف قانونی جنبش راه سبز وجود دارد؟

- این سؤالی است که خیلی مطرح می شود. در جواب باید گفت که جنبش سبز نباید اهداف خود را فراموش کند، همانطور که نباید دچار روزمره گی و انفعال بشود و استراتژی خود را از یاد ببرد. هدف جنبش سبز از همان اول، اصلاح در چهارچوب اصولی روشن بود. نقطه اتصال را همگی رنگ سبز گرفتیم. هدف حداقلی و مطمئن که می توانست اجماع گسترده ای ایجاد کند، تحقق اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود. البته افرادی و یا حرکت هایی در این بین پیدا شدند که خواستند از این خط بگذرند و یا به اصطلاح خط شکنی کنند، ولی جنبش راه سبز هیچگاه از اجرای بدون تنازل قانون اساسی منحرف نشده است و انشاء الله تا انتها هم همین راه را خواهد رفت. بنده بارها درباره اهمیت پایبندی راه سبز این نقطه کلیدی صحبت کرده ام و به عنوان یک فرد همراه، حراست از آن را مورد تأکید قرار داده ام. صحنه خیابان ها و آنچه در آن گذشته را باید یکی از راه هایی بشماریم که جنبش سبز تلاش کرده است اهداف و نیات خود را به گوش همه ملت و جهانیان برساند. ولی استفاده از خیابان ها، تنها راه نبوده است. ده ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال می دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی کفایت را تغییر دهند.

ملت ما می خواهد که در رقابت نفس گیر جهانی و منطقه ای، عقب نیفتد. ملت ما می خواهد با جهان خارج به جای دعوا و دشمنی، تعامل داشته باشد و سیاست خارجی توسعه گرا را دنبال کند. ملت ما می خواهد کالاهای تولیدی، اعم از کشاورزی و صنعتی، زیر سیل خانمان برانداز واردات بی حساب و کتاب، مدفون نشود. ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود. ملت ما می خواهد به شاخص های بیکاری و فقر به عنوان یک وظیفه دینی و اسلامی و ملی اهمیت داده شود و … با انبوه تبلیغات شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند. ملت ما می خواهد حکومت اجازه بدهد که در رسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شود و نه افراد خاصی که کاری جز بی انصافی و تهمت زنی ندارند. آحاد ملت ما با یکدیگر دوست هستند و دوست ندارند به دو دسته حزب الله و حزب الشیطان، مردم و خس و خاشاک و گوساله و بزغاله تقسیم شوند.

ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد. ملت ما آگاه و رشید است و دوست ندارد عده ای معدود به نام مات، آزادی های ملت را محدود کنند، حقوق اساسی آنرا تعطیل کنند، روزنامه هایش را ببندند و هر روز دستورالعمل های آمرانه برای نوشتن، گفتن و شنیدن صادر کنند. باید به هر طریق ممکن از سوی جنبش سبز در سطح کشور و در میان همه اقشار، این آگاهی به مردم برسد که این خواست ملت، خواست جنبش سبز هم هست و نه تنها خواست آن است بلکه این مطالبات را همگانی کند. این مطالبات کاملا اسلامی و عین قانون اساسی و کاملا منطبق با مردم ساالاری دینی ماست. این خواسته ها نه جنبه ضدشرعی دارند که باعث فرمان تیر و قتل و زندانی شود، نه جنبه ضدملی و نه جنبه ضد نظام. این ها حقوق مردم هستند و به همین دلیل مردم از آن حمایت می کنند. آزادی، حقوق بشر، رفع تبعیض ها، تحمل عقاید و نظریات مختلف، مقابله با فساد و تباهی و قانون گریزی، مواردی نیستند که پیگیری آنها چه در سطح خیابان و چه از طریق رسانه ها جرم باشد. برعکس، جلوگیری از طرح این مطالبات، علامت استبداد و تحریف اهداف انقلاب اسلامی است که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شده است.

در پاسخ به سؤال شما باید بدانیم که که زمینه هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری، گسترش آگاهی است. بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد. افشاندن بذر آگاهی و گسترش آن به همه اقشار و همه نقاط کشور، تنها از طریق حضور خیابانی فراهم نمی آید، گرچه اجتماعات، حق مردم و یکی از امکانات آنها برای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهاست. مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند. گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است. البته باید متواضع باشیم. هدف آن نیست که تغییرات ناشی از این استراتژی حتما بدست سبزها اتفاق بیفتد. سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر. می خواهم به عنوان یک همراه جنبش سبز، باز هم بر گسترش آگاهی در سطح ملی به عنوان مهم ترین وسیله برای نیل به پیروزی تأکید کنم. ما می خواهیم اهدافمان را در کنار مردم و با آنها بدست آوریم.

* نقش حاکمیت و نظام و یا جناح های دیگر را درارتباط با تغییرات چگونه می بینید؟

- جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است و هر چه آگاهی ملت به حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت. این آگاهی، جان های مردم کشور را تغییر خواهد داد و این تغییر، سرمایه ملت برای تغییرات سیاسی و اجتماعی است. نکته ای که دوست دارم به عنوان یک همراه کوچک به علاقمندان راه سبز عرض کنم این است که هدف ما، تغییر در چهارچوب نظام است. ولی هدف آن نیست که این تغییرات حتما بدست این یا آن فرد صورت بگیرد. ما باید یک اصل اخلاقی را بیاد داشته باشیم و آن تصدیق درستی، خوبی و زیبایی است، حتی اگر این درستی و خوبی بدست ما صورت نپذیرد. به همین دلیل، ضمن آن که محکم بر روی خواسته های خود ایستاده ایم، ولی کم هزینه تر می بینیم اگر خود حاکمیت به سمت این راه حل ها که برآمده از خواست ملت و میثاق ملی ماست پیش برود. بنده خیلی واضح و آشکار می گویم هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آن را نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد و نه آن را خوار و کوچک جلوه خواهیم داد، بلکه آن اقدام علامت قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود. ما دوست داریم که خود حاکمیت، متشکل از همه ارکان آن، تضمین های لازم را برای انتخابات های آزاد، رقابتی و غیرگزینشی فراهم آورد.

ما دوست داریم خود حاکمیت به دنبال آزادی زندانیان، توسعه سیاسی و گسترش فرهنگ آزادی و تنوع رسانه ها و آزادی آنها باشد. بنده صریحا می گویم انتشار «کلمه سبز» و «اعتماد ملی» حتی اگر ضرری هم داشته باشد، ضرر آن کمتر از رسانه های غیرملی داخلی و رسانه های خارجی است. می دانم قبول نخواهد شد، یا حداقل در شرایط کنونی قبول نخواهد شد. ولی می گویم وجود کانال یا کانال های رادویی و تلویزیونی برای جنبش سبز، نظام را تقویت می کند و به وحدت ملی کمک می کند. بنده ترس آن را دارم که محدودیت های فکری باعث شود ما از کشورهای دست چندم منطقه هم عقب بیفتیم و نمی دانم چگونه ملت ما می تواند از خود در مقابل امواج برون مرزی که قطعا به فکر مصالح ملی خودشان هستند، محافظت نماید. مضحک است اگر تصور کنیم با پخش پارازیت، هک کردن ها و فیلتر کردن ها، این امواج را می توانیم کنترل کنیم.

به هر حال، حاکمیت و جناح های مختلف سیاسی، اگر واقع بین باشند، باید بدانند همانطور که جنبش سبز در روز ۲۲ بهمن حضور داشت، آینده خوب برای کشور هم در گرو ایجاد زمینه برای وحدت بین همه مردم و اقشار مردم است و نه توصیف بخش قابل توجهی از ملت به «خس و خاشاک»، «گوساله و بزغاله» و «یک قشر محدود و اندک». سیره پیامبران و امامان ما نشان می دهد که هیچگاه حتی به دشمنان دین دشنام نمی دادند. آنها برای کرامت انسانی ارزش قایل بودند و بجای قضاوت درباره ی انسان ها، با رفتار رحمانی شان سعی می کردند فطرت خداجوی همه آنها را به سوی حق جذب کنن. مردم ما نمی توانند تحمل کنند که به نام دین رفتار های غیر دینی بلکه ضد دینی رواج یابد. وقتی در قرآن صحبت از پیامبر و یارانش می شود، آنان را به مهربانی در میان خود و مقابله محکم با دشمنان بشریت توصیف می کند و قطعا نه در زمان پیامبر و نه بعد از ایشان، همه مسلمانان به یک درجه از ایمان نبودند. مردم ما به خوبی فرق میان دینداری رحمانی و قدرت طلبی در لباس دین را می فهمند. این تعریف یک ملت نیست. این حاکمیت یک فرقه است و دزدیدن مفهوم ایرانیت و حس ملی و این خطرناک ترین راهبردی است که ما اکنون در مقابل آن قرار داریم. سلاح ما در مقابل چنین کژراهه ای، رفتن به سمت میثاق ملی و مذهبی مان و تکیه بر آرمان هایی است که به ایرانی پیشرفته و صلح جو در سطح جهانی و در سطح ملی منجر می شود. در چنین حالتی است که می توان امید داشت مثل سال های دفاع مقدس، همه ملت در مقابل خطرات، متحدا حضور پیدا کند. ملت همه اقشار، همه قومیت ها، همه فرهنگ ه و همه جناح هاست. علاقمندان به جنبش راه سبز به ایرانی بودن خود و همه نمادهای آن افتخار می کنند و طبیعی است که با این روحیه و منش، به تغییر رنگ پرچم کشورمان به شدت مشکوک هستیم و آن را محکمترین دلیل برای عدم علاقه یک فرقه به منافع و ارزش ها و فرهنگ ملی می دانیم.

* در اطلاعیه شماره ۱۷ راه حل هایی برای برون رفت اعلام شده است. آیا غیر از راه حل های ارایه شده، راه حل های دیگری هم می تواند مورد توجه قرار گیرد؟

- یک نکته بسیار حساس در مورد اطلاعیه شماره ۱۷ آن است که قبول وجود بحران، به عنوان بخشی از راه حل شمرده شده است. از سوی دیگر بنده اعتقاد ندارم که راهی برای حل دفعی و ناگهانی این بحران وجود دارد. به عنوان مثال، نمی توان یک راهپیمایی مهندسی شده ترتیب داد و دل خوش کرد که همه چیز تمام شده است. مهم آن است که اکنون قدم هایی برداشته شود که به فرایند بهبود اوضاع دامن بزند. شما در نظر بیاورید که امروز اعلام شود که همه زندانی های سیاسی آزاد شده اند. بنده یقیین دارم که این اقدام قبل از جناح ها و گروه ها، مورد اقبال همه مردم کشورمان قرار خواهد گرفت. و یا شاهد خودداری از خشونت و شهامت ابراز محبت به مردم خوبی که صرفا حق خود را می خواهند و می خواهند از فضای اختناق رهایی یابند باشیم.

ما اثر خس و خاشاک نامیدن مردم را دیده ایم. بگذاریم یکبار هم با احترام با مردم صحبت کنیم. در بعضی موارد، اجتناب از برخی اقدامات نامناسب می تواند به بهبود فضای ملی کمک کند. مثالش رفتار وحشیانه در میدان صادقیه در ۲۲ بهمن و امثال آن و حمله به مردم و خانواده شهدا و فرزندان آنهاست. چه کسی می تواند ادعا کند که این اقدامات فضاحت بار می تواند به نظام ما کمک کند؟ آیا پیوستن آقایان خاتمی و کروبی به صفوف مردم و اعلام عملی وحدت و یکپارچگی به حل بحران کمک می کند یا فرستادن عده ای چماقدار و قمه و زنجیر بدست برای اجرای استراتژی نصر با رعب؟ آیا حکومت می تواند راه حل را در ترساندن ملت بداند؟ اگر چنین پیروری هنر بود، ما و همه جهانیان، حمله صدام به حلبچه را محکوم نمی کردیم و نمی گفتیم او به مردم کشور خود هم رحم ندارد. فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان می دهد که تا چه اندازه روحیه فرقه گرایی، سبعیت ایجاد می کند.

به نظر کسانی که مشغول ضرب و شتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کم ارزش تر می نماید و فاجعه بارتر اینکه در سطوح مختلف، مسئولین می گویند که نمی دانند حمله کنندگان چه کسانی هستند. این توهینی بدتر به شعور دانشجویان و مردم است. آنچه در این فیلم جالب توجه است این است که در میان همین افراد نیروی انتظامی، کسانی دیده می شوند که دیگران را از ضرب و شتم نهی می کنند. ای کاش نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی کشور، اقتدار را نه در سرکوب و ضرب و شتم، بلکه در ایجاد فضای امن برای همه ایراانیان، صرف نظر از طرز فکر و عقایدشان، می دانستند. چه ضرورتی داشت فضای میدان صادقیه با نارنجک فلفلی و شیمیایی آلوده شود؟ همه این روش ها، ما را از راه حل های منطقی دور می کند. تضمین انتخابات آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و سالم، کلیدی ترین بخش راه حل هاست. اگر این امر حل نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت. جنبش راه سبز باید بطور مکرر و در هر شرایط و مکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی تأکید کند. همانطور که آزادی زندانی ها، آزادی رسانه ها و برچیده شدن فضای امنیتی در جای خود بسیار مهم هستند و باید ضرورت این راه حل ها را نه تنها به گوش حاکمیت، بلکه به گوش همه مردم کشورمان برسانیم.

*درباره نسبت گروه های مرجع و جنبش راه سبز حرف و حدیث زیادی وجود دارد. نظر شما چیست؟

- جنبش سبز حرکتی است که از بطن گره های مرجع مهم جامعه ما متولد شده و در ارتباط با این گروه ها هم رشد کرده است. در این زمینه بعنوان مثال به نامه ۱۱۶ استاد دانشگاه تربیت مدرس اشاره می کنم. این دانشگاه فرزند انقلاب است و بنده هم به عنوان یک عضو کوچک از خدمتگزاران اول انقلاب، در شکل گیری آن نقش داشته ام. همه می دانند که این دانشگاه دوره کارشناسی ندارد و هرم سنی آن نسبت به سایر دانشگاه ها بالا است. در کارکنان و دانشجویان آن، فراوانند کسانی که که در فعالت های اول انقلاب نقش فراوانی داشته اند. ۱۱۶ تن از اساتید این دانشگاه در کنار بیانیه های مشابه فراوان سایر دانشگاه ها و بیانیه های انجمن های اسلامی و نهادهای دانشگاهی دیگر نشان می دهد تا چه حد حضور جنبش در دانشگاه ها و در میان دانشگاهیان جدی و فراگیر است. بنده می خواهم بگویم همین نسبت را شما در میان پزشکان، معلمان، مهندسین، کارگران، جنبش زنان، ورزشکاران و هنرمندان و دیگر گروه های مرجع می توانید بیابید. یک نگاه ساده و بدون تعصب به جشنواره های دهه فجر نشان خواهد داد که هنرمندان به عنوان قشری به شدت تأثیرگذار کجا ایستاده اند. گفته می شود بعد از انتخابات، نزدیک هزار کلیپ و سرود در مورد جنبش سبز یا حوادث مربوط به آن ساخته شده و تعداد زیادی کاریکاتور، پوستر و نقاشی و سایر تولیدات هنری خلق شده است. چنین تحرکی در تاریخ فرهنگ کشور ما و شاید فرهنگ های جهانی بی نظیر است. بنده ارتباط وثیق جنبش راه سبز با گروه های مرجع را بهترین دلیل برای امید به تحقق خواستهای جنبش در آینده کشورمان می دانم. چرا وقتی میلیون ها دانشجو در سراسر کشور در پشت جنبش سبز است، به آینده امیدوار نباشیم؟

* در مورد روحانیون چطور؟

- در بدنه جنبش، تعداد قابل ملاحظه ای از روحانیون متعهد و آگاه و مبارز حضور دارند. سبزها باید بدانند موضعگیری چند نفر روحانی تندرو و مغرض، نظر همه روحانیت و مراجع نیست. روحانیت اصیل ما هیچگاه مردم را با الفاظ رکیک خطاب نمی کنند یا از قتل و ریختن خون و در محبس کردن بیگناهان حمایت نمی کنند. روحانیت اصیل ما می داند که تهمت و شکنجه و آبروی دیگران را ریختن و تجسس حکمش در اسلام چیست. روحانیون واقعی ما مصالح اسلامی و ملی را از منافع فرقه ای و جناحی تشخیص می دهد و این روحانیون در کنار دانشگاه و متحد با دانشگاهیان هستند و اهمیت این وحدت را می دانند ما روحانیون فعال در جنبش سبز را ذخیره جنبش و پشتوانه بسیار مهم آن می دانیم. حضور آنها در جنبش سبز در شرایطی که از انواع روش ها و وسایل برای متهم کردن راه سبز به بی دینی و وابستگی به بیگانگان استفاده می شود، جنبه حیاتی دارد.

به همین دلیل، به همه کسانی که به امید اینده ای بهتر برای ایران عزیز به جنبش پیوسته اند عرض می کنم که پیوسته مراقب باشیم در دام تبلیغاتی که می خواهد روحانیت کشور را به جنبش بی اعتماد کند نیفتیم. کارناوال روز عاشورای سال ۷۶ و نمایش ها و تمهیدات شبیه آن از یادمان نرود. مخالفان جنبش اگر نه همه، ولی بخشی از آن، به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند.

*پیشنهاد شما در مورد مراسم چهارشنبه سوری چیست؟

- مراسم این روز، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است اما علاقمندان به جنبش راه سبز ضمن انکه به نمادها و مراسم ملی و مذهبی دلبستگی دارند، حاضر نیستند که این نوع مراسم ها باعث اذیت و آزار مردم بشود. مخصوصا توجه کنیم که ممکن است مخالفان جنبش بخواهند با برنامه ای که قبلا هم مشابه آن را اجرا کرده اند، جنبش سبز را بدنام کنند. بنده مطمئن هستم که سبزها در هیچ برنامه هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت و ازار مردم بشود شرکت نخواهند کرد. ایجاد انفجار و آتش سوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد. سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است. اگر این اصل مهم مورد توجه قرار گیرد و اعضای جنبش یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند، قطعا از آسیب هایی که ممکن است عده ای در لباس جنبش سبز انجام دهند جلوگیری خواهند کرد.

*و نکته آخر؟

- بنده آرزو دارم روزی در کشور شرایطی ایجاد شود که مجموعه پوسترها، نقاشی ها، کلیپ ها و سایر آثار هنری خلق شده یک سال گذشته بدون سانسور به نمایش گذاشته شود و می دانم که انشاء الله با امید و حرکت جنبش سبز، روزی شاهد چنین نمایشگاهی که نشان دهنده شور و شوق ها و دغدغه های ملی ماست، خواهیم بود.

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

چرا جنبش سبز پیروز خواهد شد؟

چرا جنبش سبز پیروز خواهد شد؟

فضاي فوق امنيتي و اختناقي كه از يك ماه پيش از سالگرد پيروزري انقلاب تا امروز ادامه يافته است خيلي‌ها را نسبت به پيروزي جنبش سبز مردد كرده است. خيلي خلاصه بايد گفت كه جنبش سبز به پيروزي خواهد رسيد، دير يا زود دارد اما رد و انكار ندارد. چرا؟ آيا داريم اميد واهي به خودمان مي‌دهيم؟ آيا خوش‌بيني بيش از حد نداريم؟ تلاش مي‌كنيم خيلي خلاصه وضعيت را تشريح كنيم.

يكم: جنبش سبز پيروز خواهد شد چون در برابر حاكميتي جاهل ايستاده است:

واقعيت آن است كه بخش زيادي از رفتارهاي حكومت پس از انتخابات رفتارهاي صددرصد غيرعقلاني بوده است. در واقع حكومت ايران نه تنها مشروعيت ندارد بلكه كارايي و كارامدي هم ندارد. عربده كشي خياباني و فتح مسكن دانشجويان نشانه‌هاي ناكارايي حكومت است.حكومت نامشروع اما كارامد و باهوش به جاي ارتقاي مرتضوي تلاش مي‌كند او و رجب‌زاده و رادان... را قرباني كند و با معرفي آنها به عنوان باعث و باني حوادث پس از انتخابات براي خود خلاصي جويد. حكومت‌هاي باهوش اعتبار خودشان را قرباني افراد بدنام نمي‌كنند بلكه با محاكمة افراد بدنام براي خودشان اعتبار مي‌خرند. حكومتي كه رئيسش رسماً اقتصاد را علم نمي‌داند و معاون رئيسش ديپلم ردي است و رئيس دفتر رئيسش اهل رمالي و كف‌بيني است رفتار‌هايش خودبه‌خود معترض ايجاد مي‌كند.

بي‌دليل نبود كه در انتخابات تقريباً همة هنرمندان، نويسندگان، روشنفكران، صنعتگران از مهندس موسوي حمايت كردند. واقعيت آن است كه رقابت سياسي در ايران نه مثلاً اختلاف سليقه بر سر نرخ ماليات و سياست‌گذاري‌هاي اجتماعي بلكه اساساً نبرد علم و جهل است. توگويي تمام علم در سويي و تمام جهل در سوي ديگر است. سياهة رفتارهاي حكومت كه نتيجة معكوس داده است آنقدر هست كه به ذكرشان نيازي نيست. اما شايد ذكر دو مورد تازه‌تر بي‌فايده نباشد. وزين‌ترين نوع موسيقي و قابل‌انطباق‌ترين نوع موسيقي با اسلام – به زعم بسياري از اهل فن - آن چيزي است كه موسيقي سنتي نام دارد و شجريان‌ها، پدر و پسر، از ارائه‌دهندگان موفقش به شمار مي‌روند اما حتي كنسرت همايون شجريان هم لغو مي‌شود. تحليل اين مسئله چنين است: حاكمان فعلي يا از بيان صادقانة باورشان – كه هر موسيقي‌اي حرام است – عاجزند يا اينكه باورشان چنين نيست اما پس از سي سال هنوز در ارائة آن نوع از موسيقي كه در رساله‌ها مي‌نويسند كه حلال است عاجزند. عجز عجيبي است؛ نه؟

رفتار ديگر: صلاحيت گودرز افتخارجهرمي رد مي‌شود. مشاغل قبلي وي چنين بوده است: سال‌ها عضو شوراي نگهبان، نمايندة ايران در ديوان داوري حقوقي اختلافات ايران و امريكا، رئيس انتصابي كانون وكلا براي بيش از دو دهه، نمايندة مديران مسئول مطبوعات در هيئت نظارت بر مطبوعات، رئيس دانشكدة حقوق و بسياري مشاغل ديگر بوده است. افتخارجهرمي آنقدر وجيه‌المه هست كه حتي شوراي نگهبان او را به عنوان يكي از معتمدين براي بازبيني انتخابات اخير قرار داده بود. آيا اين كار حكومت چيزي جز تبديل يكي از ياران معتمدش به مخالفي سرسخت است؟ آنچه باعث سقوط حكومت صفويه شد نه كياست افغان‌ها بلكه بي‌كفايتي شاهان صفوي بود.

دوم: جنبش سبز پيروز خواهد شد چون حكومت خود مرزها را از بين مي‌برد.

حكومت در حال حاضر تلاش وسيعي مي‌كند كه دوگانة يا حامي من يا زير چتر دشمن را ايجاد كند. از آنجا كه حكومت رفتارهاي عقلاني‌اي هم ندارد روز به روز بر عدة زير چتر دشمن مي‌افزايد. يادمان باشد كه حكومت هشت سال تلاش كرد تا اصلاح‌طلبان را به دو گروه تندرو و كندرو تقسيم كند و مهندس موسوي و كروبي را جزو كندروها قلمداد مي‌كرد در حالي كه امروز موسوي و كروبي را سردمدار تندروي‌ها مي‌داند. اما آيا چه شده است كه موسوي كندرو اينقدر تندرو شده است؟ موسوي تغييري نكرده است بلكه حكومت با سياهة بي‌كفايتي‌هاي فراوان چنان به ورطة سقوط مي‌دود كه موسوي آرام و معتدل به نظرش تندرو مي‌آيد.

در واقع حكومت ايران هر گزينة ديگري جز تغيير بنيادين خودش را از بين مي‌برد. حكومتي كه يوسف رشيدي چپ و رشيد اسماعيلي راست، فواد صادقي ( كه در سابق از هماهنگ‌كنندگان دسته‌جات برهم‌زنندة سخنراني هاي دكتر سروش بوده است) تا محمدرضا جلايي‌پور كه از برگزار‌كنندگان سخنراني‌هاي دكتر سروش بوده است و از بهزاد نبوي خط امامي و ابراهيم يزدي منتقد امام را هر دو با هم دستگير مي‌كند خود مرز هاي طبيعي سياسي كشور را از بين مي‌برد و پيامد اين مرز‌شكني قرار گرفتن همة گروه‌ها در مقابل حكومت است.

سلطان محمد خوارزمشاه هنگامي كه قلمرو پادشاهي قراختاييان را به تصرف خود درآورد بر اين گمان بود كه سيطة حكومتش را گسترده است غافل از آنكه قراختاييان حائل و مرز او با مغولان بودند و با هم‌مرز شدن سلطان محمد و مغولان ديديم چه شد انچه نبايد مي‌شد.

سوم: جنبش سبز پيروز مي‌شود چون ما در سراشيب تكنولوژي هستيم و حكومت در سر بالايي آن. واقعيتي هست كه تكنولوژي با خود گونه‌اي اجبار مي‌آورد. هنگام اختراع تلگراف شايد تصور نمي‌شد كه چندان اختراع مفيدي باشد اما آمد روزي كه روزنامه‌نگاران تصور نمي‌كردند كه اصلاً بشود بدون تلگراف اخبار را منتقل كرد و همين داستان در مورد تلفن و گرامافون و راديو و تلوزيون و ضبط صوت و فيلم‌هاي ويدئو و رايانه و اينترنت و... پيش آمد.

همه يادمان هست زماني را كه داشتن نوار ويدئو فارغ از محتواي فيلمش قاچاق بود. امروز ديگر اصلاً ويدئو از عداد وسايل مورد استفادة خيلي از خانه‌ها خارج شده است. جهان به سوي گسترش ارتباطات در حركت است و جبر خود را بر حاكمان جمهوري اسلامي هم تحميل خواهد كرد. كما اينكه در سال هفتاد و هشت كسي تصور نمي كرد براي مقابله با دانشجويان نيازي باشد كه همة يگان‌هاي عمل‌كننده موبايل داشته باشند و اكنون وضع به گونه‌اي است كه يگان‌هاي تا بن دندان مسلح ضد مردم بدون موبايل نمي‌توانند هيچ كاري انجام دهند. از آنجا كه اين تكنولوژي‌ها اساساً براي گسترش ارتباطات و نه تحديد آنها ايجاد شده‌اند، براي كساني كه مي‌خواهند آنها را جهت گسترش شفافيت به كار برند ماية رحمت است و براي آنهايي كه مي‌خواهند استفادة معكوش از اين ابزارها ببرند موجب زحمت است. با همة توپ و تشر‌هايي كه حكومت در مورد كنترل اينترنت مي‌زند باز هم مجبور مي‌شود پيش از روزهاي حضور مردم تا آنجا كه مي‌تواند سرعت اينترنت را كم كند، شبكه‌هاي موبايل را قطع كند و...

چهارم: جنبش سبز پيروز مي‌شود چون ذخيرة ايدئولوژيك حكومت رو به اتمام است. هر حكومتي براي سيطرة فرهنگي نياز به برخي ابزار‌هاي هويت‌ساز دارد. در چند سال گذشته آنقدر حكومت ارزش‌هاي اسلامي، انقلاب، جنگ تحميلي، و حتي ارزش‌هاي ملي‌اي چون تاريخ كهنسال ايران را به عنوان سپر بلا و بلاگردان بي‌كفايتي‌اش استفاده كرده است بخش زيادي از توده‌هاي حتي غيرسياسي مردم سخنان حكومت را به چيزي نمي‌گيرند. عباسيان با داعية احياء دين رسول‌الله و بازگردان حكومت به بني‌هاشم پا به عرصه گذاشتند و به قدرت رسيدند و همچنين تاريخ روايت كرده است كه حكومت آنان با حملة مغولان به پايان رسيد اما واقعيت آن است كه حكومت آنها در همان زماني كه امام جعفر صادق را به فقيه آل محمد و مقبول شيعه و سني بود به شهادت رساندند به پايان رسيد. پس از آن عباسيان پوستيني بيش نبودند به گونه‌اي كه ديلميان شيعي‌مذهب حتي بغداد را هم تصرف كردند تا نشان‌دهند كه عباسيان حتي از ادارة دارالخلافه هم عاجزند.... كوتاه‌مدتي چنان سياهكاري‌اي كردند كه شيعيان و سنيان متفقاً صرفاً به غلبة اين حكومت و نه به مشروعيت آن قائل بودند.

مطالبات جنبش سبز مطالباتي حداقلي و معقول هستند و دقیقا به همین دلیل هم این جنبش پیروز خواهد شد.