جنبش راه سبز - همه گزارشها
جنبش راه سبز - جرس
آلودگی هوا دربرخي نقاط تهران از مرز اضطرار گذشت
December-30-10 2:46 AM
جرس: در نهمین روز از زمستان، نه تنها از شدت آﻻيندهها در هواي تهران كاسته نشده است، بلكه هواي پايتخت به براي نخستين باردرزمستان امسال به مرز هشدار رسيد، همچنين هوا در برخي نقاط از مرز هشدارعبور كرده و به اضطرار رسيده است.
به گزارش خبرگزاري ايلنا بنا بر اعلام مركز هماهنگي و اطلاعرساني آلودگي هوا براساس اطلاعات رسيده از ايستگاههاي سنجش آلودگي هواي تهران بر ميزان غلظت آلايندههاي ذرات معلق كمتر از 10 ميكرون افزوده و از ميزان غلظت آلاينده ذرات معلق كمتر از 2/5 ميكرون نسبت به روز گذشته در همين ساعت كاسته شده است.
همچنين در ميزان غلظت آلاينده مونواكسيد كربن تغييري مشاهده نميگردد بنابراين ميانگين غلظت آلاينده ذرات معلق كمتر از 2/5 ميكرون فراتر از حد مجاز و شاخص كيفيت هواي تهران هماكنون در شرايط هشدار است.
بنا بر اين گزارش ايستگاههاي شهرداري منطقه 16 و منطقه 19 به لحاظ آلايندهها ذرات معلق كمتر از 10 ميكرون در شرايط اضطرار قرار دارند.
مهار توصيه ميكند بيماران قلبي و ريوي، سالمندان و كودكان از فعاليتهاي طولاني مدت و سنگين در فضاي باز اجتناب نموده و بقيه افراد فعاليتهاي طولاني و سنگين خود را در فضاي باز كاهش دهند.
درخواست برای اعتصاب جهانی صنعت سینما در حمایت از جعفر پناهی همزمان با 22 بهمن
December-30-10 2:36 AM
جرس: رفیع پیتس، فیلمساز فرانسوی – ایرانی روز چهارشنبه درخواست کرد صنعت سینما برای اعتراض به حکمی که علیه جعفر پناهی صادر شده، دست به اعتصاب سراسری بزند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، رفیع پیتس درخواست کرده این اعتصاب سمبلیک در روز یازدهم فوریه و مقارن با روز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، از ساعت سه بعد از ظهر به مدت دوساعت در سرتاسر جهان انجام شود.
این فیلمساز فرانسوی در بیانیه ای گفت: «ما از تمامی دست اندرکاران صنعت سینما، افراد مسئول و مرتبط در امر فیلمسازی و نمایش فیلم، در سرتاسر جهان و فارغ از مرزهای جغرافیایی و سیاسی و دینی، می خواهیم که با تعطیل کردن کار برای دو ساعت، از یک فیلمساز و هم صنف ما، حمایت کنند.»
وی اعلام کرد این اقدام همدردی و حمایت، برای دفاع از جعفر پناهی و محمد رسول اف، دو فیلمساز ایرانی است که با احکام قضایی شدیدی روبرو شده اند.
به گزارش رادیو فردا، رفیع پیتس، سازنده فیلم هایی چون «صنم»، « زمستان است» و«فصل پنجم» است و برخی از فیلم های او در جشنواره فیلم فجر ایران شرکت داده شده و در ایران هم به نمایش درآمده است.
دادگاه انقلاب تهران جعفر پناهی را به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» به شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه و مسافرت به خارج از کشور و مصاحبه محکوم کردهاست. محمد رسولاف، دیگر کارگردان سینمای ایران نیز به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به شش سال حبس محکوم شدهاست.
پس از اعلام احکام علیه این دو فیلمساز، اعتراض های جهانی به این احکام انجام شد و واکنش ها هنوز ادامه دارد. جشنواره های فیلم کارلووی واری، برلین، پوسان و کانون های فیلمساز چند کشور هم به صدور این حکم اعتراض کرده اند.
رفیع پیتس در بیانیه خود گفته است: « این دو فیلمساز فقط به دلیل اهمیت دادن به دیگر انسان ها مجازات شده اند. جرمشان این بوده که فقط می خواستند حقایق مربوط به وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران را بدانند.»
این بیانیه به همراه نامه ای برای محمود احمدی نژاد در ایران هم ارسال شده است.
مهدوی کنی: موضوع انتخابات نیست، هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است
December-30-10 2:02 AM
جرس: دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران گفت: تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد.
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در گفتگو با مشرق گفت: ملت بیدار و انقلابی ایران پس از گذشت 30 سال از انقلاب شکوهمند خود در روز عاشورای حسینی سال 88 با حادثه غیرمنتظره ای روبرو شد و ناگهان مشاهده کرد که گروهی به بهانه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری با شعارهای ضد انقلابی و ضد عاشورایی به صحنه آمدند و با توهین به مقدسات و رفتار و گفتار نابهنجار، عاشورای حسینی را به سخره گرفته و عملا اثبات کردند که مسئله انتخابات بهانه ای بیش نبوده و اینها با اساس انقلاب و دستاوردهای آن مخالفند.
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری بدون اشاره به خشونت عریان حکومت در عاشورای سال گذشته، تاکید کرد: اقدامات اینان در این روز بزرگ قلوب تمام شیعیان و عزاداران حسینی را جریحه دار کرد و معلوم شد که علت اصلی این جار و جنجار، موضوع انتخابات نیست و هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است.
وی در ادامه بدون پرداختن به اعتراضات مردمی، گفت: اما آشوبگران و فتنه جویان از این نکته غفلت داشتند که ملت بصیر ایران به مقدسات دینی و ملی خود پایبندند و آن را فدای حوادث مقطعی و سیاسی و گروهی نمی کنند. از این رو همه آمدند. حتی آنان که به نامزد رقیب رای داده یا متمایل بودند احساس خطر کردند و به ملت پیوستند و رای واقعی خود را با تظاهرات میلیونی و عمومی ابراز داشتند.
مهدوی کنی با انتقاد از بیانیه رهبران جنبش سبز افزود: با کمال تاسف سران فتنه به خود نیامدند و از حرکات آشوبگران اعلام برائت نکردند و خدا را فراموش کردند و در بیانیه ای آنها را مردمان خداجو نامیدند و از این نکته غفلت کردند که تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد و ملت آنها را به عنوان شریک جرم بلکه علت آن شناخته و نام آنها در تاریخ انقلاب به عنوان حرمت شکنان عاشورا ثبت خواهد شد.
صادق خرازی: وزارت خارجه فاقد بینش استراتژیک نسبت به تحولات جهانی است
December-30-10 1:32 AM
جرس: معاون وزیر خارجه سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «دستگاه دیپلماسی کشور در برابر واقعیتی به نام ویکیلیکس خواب است»، هشدار داد که امروز امارات و برخی از کشورهای عرب منطقه تهدید اول امنیت ملی ایران هستند و دستگاه سیاست خارجی از این مهم غفلت کرده است.
به گزارش آفتاب، دکتر سیدمحمدصادق خرازی در بخش پایانی نشست «بررسی ابعاد و نتایج ویکیلیکس» که ظهر امروز با حضور دیپلماتها، اساتید دانشگاه، دانشجویان و اصحاب رسانه در محل سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد به تبیین اهمیت این اسناد بر جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به اهمیت شناخت و درک روانشناسی موجود در غرب و اختلاف دیدگاهی که بین جریانهای روشنفکری معترض اروپا و آمریکا و دنیای غرب با دولتهایی که تضییقات و محدودیتهای بیشتری را درخصوص جریان آزاد گردش اطلاعات انجام میدهند، اظهار داشت: «دنیای امنیتی بعد از یازدهم سپتامبر نشان میدهد که چالشی جدی، بین تاثیرگذاران اجتماعی و دولتمردان بهوجود آمده است.»
وی تصریح کرد: «اگر در یک روانکاوی و روانشناسی سیاسی اولیه بررسی و بحث کنیم، میبینیم که امروز چالش جدی و اساسی در دنیای غرب در حال شکلگیری است، از یکسو جریان روشنفکری و جریان نخبگان، اساتید، جریان معتقد به منطق دموکراسی هستند و از سوی دیگر محدودیتهایی که توسط دولتهای غربی برای تثبیت امنیت ایجاد میشود که این دو متعارض و درگیر هستند.»
او در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه که «ماجرای ویکیلیکس، فاصله بین دولتها و ملتها را دنیای اسلام بیشتر خواهد کرد»، گفت: «وابستگی، دلبستگی و پیوستگی دولتهای عرب و دولتهای
اسلامی به قدرتهای جهانی خواسته آن ملتها نیست.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی افزود: «اهداف و پیوستگیهای ملتهایی که در دنیای اسلام زندگی میکنند متفاوت از دولتهاست و بهنظر من این باعث شکاف بین نخبگان و جریان آزاداندیش عرب با دولتهای عرب میشود.»
خرازی تاکید کرد: «بر این اساس یک مخاطبان جدی در دنیای اسلام و دنیای عرب وجود دارند به نام افکار عمومی، جنبشهای اسلامی و جریانات و نحلههای روشنفکری و متاسفانه بهدلیل گرایشاتی که امروز در دستگاه دیپلماسی کشور وجود دارد ایران از این جریانات فاصله پیدا کرده است، گرچه شعارهای تند و پر هزینه داده میشود ولی بیتفاوتی دستگاههای دیپلماسی کشور و جدی تلقی نکردن واقعیت ویکیلیکس و تاثیراتی که ویکیلیکس بر جهان سیاست گذاشته موجب شده که آنگونه که بایسته و شایسته دستگاه سیاست خارجی است و این اسناد مورد مداقه قرار نگیرد.»
خرازی با بیان اینکه «طبیعی است که این اسناد در آینده سیاسی تحولات داخل کشورمان هم مورد بحث و نقد قرار گیرد»، یادآور شد: « بالاخره جریان آزاد فکری در ایران وجود دارد و این سئوال را میکند که چرا در برابر دنیای عرب و کشورهای عرب ما واگرایانه عمل کردیم و سیاست ما در عین اینکه میخواست آنها را جذب کند، بهنحوی از انحاء واگرایانه بوده و نه تنها نتوانسته تنشزدایی کند و اعتمادآفرین باشد بلکه نشان میدهد بیاعتمادیها بیشتر و بیشتر از گذشته شده است و حتی سیاست بازدارنده که استراتژی دولت نهم و دهم هست ناکارآمد بوده است.»
خرازی همچنین تاکید کرد: «کینه و خصم دولتهای عرب، از اسرائیلیها نسبت به ایران کمتر نیست و از سوی دیگر حضور قدرتهای بیگانه به تحریک برخی از کشورهای منطقه در محیط پیرامونی ایران از خلیجفارس گرفته تا آسیای مرکزی تا قفقاز تا مرزهای شرقی در افغانستان و پاکستان و کل آبهای جنوبی بهوضوح دیده میشود و ناتو را هم در همجواری و همسایگی خود میبینیم.»
وی در ادامه تصریح کرد: «با توجه به آرایش شکل گرفته در اطراف ایران به این نکته میرسیم که علت حضور این قدرتها جز سیاستهای تحریکآمیز اعراب و جز نقش مخربی که صدام و همپیمانان استراتژیک دیروز صدام و دشمنان امروز صدام داشتند نیست، همین موضوع نشان میدهد که سیاست مدارای ما در مقابل اعراب اشتباه بوده و اتفاقا سیاستی که اول انقلاب
اتخاذ شد و دیپلماسی روزهای نخستین انقلاب در برابر اعراب که آنها نگران ایران باشند گویا بهتر جواب میدهد.»
پایگاه اطلاعاتی غرب در امارات
خرازی با بیان اینکه «امروز پایگاههای اصلی اطلاعاتی و امنیتی که در امارات هست در تاریخ هیچ کشوری سابقه ندارد»، اظهار داشت: «بیش از چند هزار افسر اطلاعاتی در امارات سیستم و وضعیت سیاسی ایران را رصد میکنند، مهمترین پایگاههای اطلاعاتی غرب در دو ایستگاه منطقه است، یکی در اسرائیل و یکی در امارات و اصلا آن وضعیت موجودی که در امارات هست قابل مقایسه با آنچه که در اسرائیل هست نیست.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین تاکید کرد: «امروز، امارات و برخی از کشورهای منطقه تهدید اول امنیت ملی ایران هستند، تهدید اول امنیت ملی ایران کشورها و قدرتهای غربی که در منطقه حضور دارند نیست چرا که میتوان به نوعی با آنها در یک گفتمانی منافع و تهدیدات مشترک را مورد بررسی قرارداد انچه مهم است نفاق و تحریک عربی است که اوج آن در رفتار منافقانه حکام ابوظبی است.»
معاون وزیر خارجه اسبق کشورمان افزود: «آنچه که امروز کاملا محسوس و مشخص است و از مباحث مختلف سیاسی و از اطلاعات موجود در ویکیلیکس مشهود است، آن است که بسیاری از کشورهای عرب به دنبال براندازی نظام سیاسی در ایران هستند.»
دیپلماسی کشور در خواب است
این کارشناس ارشد سیاست خارجی کشورمان در ادامه اظهار داشت: «این خوابی که دستگاه دیپلماسی کشور و سیاستمداران مسئول را فرا گرفته، بزرگترین درد امروز دستگاه دیپلماسی کشور است، دستگاه سیاست خارجی کشور تبدیل به یک وزارتخانه تبلیغات و تشریفات شده است.»
وی ابراز امیدواری کرد در دوره جدید نوآوری و تحول وجسارت جایگزین کوتهنگری و عافیتطلبی شود.
این تحلیلگر سیاست خارجی کشورمان افزود: «دستگاه سیاست خارجی تمام انرژی خود برای ماجرای قتل عام جنگ دوم جهانی، هولوکاست صرف و سرمایهگذاری کرد و تمام منافع ملی کشور را در سبد یک واقعهای و موضوعی گذاشت که نه ربطش با ایران مشخص است و نه نسبتی با ایران و دنیای اسلام دارد، اما در برابر واقعیتی به نام ویکیلیکس اینطور بیتفاوت است که این نشاندهنده آن است که اولویتها درسیستم سیاسی متاسفانه متفاوت شده و نیاز به بازخوانی مجدد اولویتهایمان داریم.»
معاون وزیر خارجه سابق کشورمان تصریح کرد: «ویکیلیکس یک واقعیتی را باید حداقل به دولت جمهوری اسلامی و نظام سیاسی و نظام دیوانسالار ایران منتقل بکند و آن این است که واقعیتها آنگونهای که دوستان فکر میکنند و دوست دارند باشد، نیست و کسانی که نشان میدهند دوستان ایران هستند چندان دوست ایران نیستند و آن تهدیداتی که فکر میکنند تهدیدات اصلی امنیت ملی ایران است معلوم نیست که آن تهدیدات واقعیت داشته باشد.»
خرازی با تاکید بر اینکه ژورنالیسم کنشگر تاثیرات جدی خودش را در سیاست کشورها حتما خواهد گذاشت، خاطر نشان کرد: «دستگاه سیاست خارجی و دستگاه ارتباط جمعی ایران اعم از دولتی و بخش خصوصی میبایست نسبت به ویکیلیکس حساستر باشند و میبایست دستگاه یا ادارهای در ایران بهوجود بیاید و تکتک این اسناد حتی آنهایی که مربوط به ایران نیست ولی میتواند شناخت خوبی را نسبت به روانشناسی دولتها و سیاستمداران و دیپلماتهای خارجی و اصولا سیستم سیاسی امریکا و اروپا داشته باشند که فرصت بسیار مغتنمی است و میتواند بهترین امکان برای ارتقا سطح بینش و دانش و خود اگاهی را برای سیاستمداران و دیپلماتها، کارشناسان، اهالی مطبوعات ایران باشد.»
اختلاس یک میلیارد و نیم تومانی یک مدیر دولتی
December-30-10 1:20 AM
جرس: در حالی که پرونده اختلاس میلیاردی معاون اول احمدی نژاد بدون رسیدگی باقی مانده، یکی از مدیران مناطق شهرداری کرج به اتهام یکونیم میلیارد تومان اختلاس دستگیر و روانه زندان شد.
به گزارش البرز این مدیر شهرداری که با تشکیل شورای سوم در مدیریت یکی از مهمترین مناطق شهرداری کرج قرار گرفته بود بعد از 3 سال حضور در این مسند با تغییر در یکی دیگر از مناطق مهم شهرداری کرج قرار گرفت.
این مدیر منطقه به همراه دو تن از یاران نزدیک خود که چندی پیش توسط همین گروه به استخدام شهرداری در آمده بود دستگیر شده است.
گفته میشود در بازرسیهایی که از منزل یکی از دستگیر شدگان انجام شده 28 دستگاه مهر متعلق به برخی سازمانها و نهادها و همچنین شرکتهای خصوصی کشف و ضبط گردیده است.
سرمایه اجتماعی
December-29-10 6:02 PM
سعید مژده
مقدمه
هنگامیکه سخن از سرمایه به میان میآید بلافاصله انگشتها به سوی مارکس نشانه میرود زیرا نه تنها بزرگترین اثر مارکس، کتاب سه جلدی سرمایه[1] او است بلکه او اولین کسی است که کوشیده و توانسته است از سرمایه یک تعریف علمی به مثابه یک فرایند اجتماعی تدوین کند. البته سرمایه موردنظر مارکس سرمایه اقتصادی است و با اینکه او تمامی وجوه جامعه انسانی را در دید داشته است به آنچه امروز بنام سرمایه اجتماعی مطرح است اشارهای ندارد و تحول جامعه انسانی را حول روابط تولید بیان میکند و به این ترتیب نظامی یک پارچه از زندگی انسان در جامعه ارائه میدهد.
دیدگاه جدید علم عناصر متعددی را در جامعه انسانی مطرح میکند که وحدتی سیستمی و موثر و متاثر از هم دارند و این از فرض اولیه درباره ظهور انسان در طبیعت ناشی میشود. مارکس دانشمند بزرگی است و با اینکه در سبد علم جهان جایگاهی رفیع هم ارز صدها دانشمند دیگر دارد ولی به دلیل اثری که در جهان داشته و در تفکر کنونی بیشتر گروههای ایدهاولوژی از چپ و راست به ویژه در ایران در کشور ما جای دارد،نظرات وی باید مورد توجه بیشتری قرارگیرد.
سرآغاز
مارکس نه تنها تحول داروینی جهان انواع را قبول دارد بلکه آن را به تحول فرهنگی جامعه هم تسری داده و آن دو را درهم آمیخته است و دیدگاه مارکسیستی به انسان این است که انسان بودن با تکامل ارگانیسم دست آغاز میشود. دستی که میتواند با آن کار کند (هستند میمونهایی که دست آنان به مثابه دست انسان است) از این لحظه به بعد کار است که تولید کالا و مبادله انسانها را نیازمند ارتباط با هم میکند. در نتیجه این ارتباط، ساختمان حنجره او به نوعی تکامل مییابد که بتواند حرف بزند و ناچار باید فکر کند. حنجره و مغز تکامل مییابند و سپس توان فکر کردن و حرف زدن بالا میرود. آغاز انسان شدن (جسمی و روانی) با تکامل دست آغاز و سپس با کار تداوم و تکامل مییابد.
با این فرض آنچه مورگان درباره آغاز جامعه انسانی حدس زده و مارکس به آن اشاره داشته درست مینماید: انسان در آغاز اجتماعی نبوده و فرزندان چون بالغ میشدند از مادر خود جدا شده میرفتند و سپس جامعه مادر سالارانه به وجود آمد و فرزندان به مدت طولانیتری در کنار مادر ماندند و قبیله ساختند. پیشرفت کار و تولید ابزار نیازمند مالکیت بر زمین و دام شد و مالکیت جامعه پدر سالارانه را به وجود آورد .
اما ما سخن خود را با این فرض آغاز میکنیم که انسان از لحظه ظهور دارای مغزی بوده است که به او توان تفکر و حنجرهای توان حرفزدن را میداده است هوشمند و نیازمند زندگی اجتماعی با دیگران تکلم کرده ابزار ساخته و تا بهرهگیری خود را از طبیعت را افزایش دهد مغز به دست توان بکارگیری ابزار و کار کردن را داده است همچنین رفتار او با نزدیکان خود بنوعی همراه عاطفه بوده است. انسان از لحظه ظهور خانواده و زندگی طایفهای داشته و بخوبی احساس میکرده است خطراتی که در طبیعت او را تهدید میکند بیش از خطراتی است که خانواده همسایه میتواند برای او ایجاد کند. در جوامع اولیه افریقا و امریکا و استرالیا خانوادهای بدون ارتباط با خانواده همسایه دیده نشده است.
علم و فنآوری رشد مییابد و طائفه بزرگتر و بخش بیشتری از زندگی به کمک جامعه و در جامعه انجام میپذیرد ولی همیشه بخشی از روابط در خانواده باقی میماند زیرا کودک نیازمند کمک مادی و عاطفی بزرگسال است. در شرایط زندگی رشد یافته امروزی ـ کودک هنگامیکه بزرگتر شد از خانواده جدا میشود و خانواده، دیگر نمیتواند زندگی اقتصادی و عاطفی او را مگر تا حدود کمی تامین کند و نیازهای اقتصادی و اجتماعی فرد بسیار بیش از گذشته گسترده میشود و همزمان با تولید سرمایه اقتصادی، نوعی سرمایه اجتماعی به عنوان یک فرایند در زندگی شکل میگیرد.
نیازهای اقتصادی در کارخانه و بنابراین در فرایند سرمایه اقتصادی تامین میشود ولی هیچ اجتماع بشری بدون تامین نیازهای عاطفی نه ایجاد میشود نه پایدار میماند و بخصوص نیازهای عاطفی و رفع آن بیش از گذشته اندیشمندانه میشود و حتی کارخانه و کار جمعی نیازمند نظام ارزشی مشترک و گشودن بعضی گرههای اجتماعی است که به کمک مالی نیاز دارد مانند انواع بیمههای کارگری که در کارخانه و محل کار تامین میگردد. این قسمت از زندگی اجتماعی با فرایند سرمایه اقتصادی جامعه درهم آمیخته و با پول سنجیده میشود. ولی بخشهای وسیعی از نیازهای عاطفی (حتی در کارخانه) وجود دارد که جنبه اقتصادی آن کمتر ولی برآورده ساختن آن نیازمند فرایندی هوشمندانه و سازمان یافته است که در آن عاطفه اجتماعی حضور بیشتری دارد و در تشابه با فرایند «سرمایه اقتصادی» در جامعه آنرا «سرمایه اجتماعی» نامیدهاند و هر دو فرایند موازی و همراه هم از منبع هوشمندی انسان و در زندگی اجتماعی (و نه حول محور روابط تولیدی ناشی از کار) شکل میگیرد و درون خود نظام ارزشی جامعه را رشد میدهد در حالیکه از فنآوری بهره میبرد. همانطور که امروز، تولید انفرادی یا در واحدهای کوچک کم بهره است، کمکها و فعالیتهای عاطفی فردی هم کم بهره و گاه به هدر میرود.
فرایند سرمایه اجتماعی با حضور داوطلبانه مردم در سازمانها و شبکهای از این سازمانها برای تبادل افکار و انجام خدمات اجتماعی شکل میگیرد و برخلاف کارخانه یک فرد میتواند در چندین سازمان خدمات اجتماعی حضور ملایم و پرتوانی داشته باشد. هرچه تعداد این سازمانها و جمعیتی که در آنها حضور مییابند و پیوستگی آنها در یک جامعه بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی آن جامعه در ترازی بالاتری قرار دارد و هر چه فرد در تعداد بیشتری از این سازمانها حضور داشته باشد و حضور او پرتوانتر و روابط متنوعتر باشد آن فرد دارای سرمایه اجتماعی بالاتری است.
گرچه سرمایه اجتماعی با پول سنجیده نمیشود بلکه با حجم کار عاطفی که فرد سازمان یافته در اختیار اجتماع میگذارد سنجیده میشود، اما مقدار پولی که فرد از روی عاطفه نه قصد بهره اقتصادی پرداخت میکند در برآیند سرمایه اجتماعی جامعه و فرد به حساب میآید.
فعالیتهای سرمایه اجتماعی میتواند از جمله موارد زیر باشد:
1 ـ ایجاد شبکه دوستان و همسایگان برای حمایت از یکدیگر
2 ـ گردهم آوردن مردم با وضعیتهای قومی و مذهبی و اجتماعی متفاوت در شبکهای از سازمانهای اجتماعی برای فعالیتهای مشارکتجویانه از جمله مشارکت مدنی
3 ـ تربیت مردم و ایجاد مهارت در آنها برای حضور در فعالیتهای مشارکتجویانه مرتبط با آموزش و پرورش ـ رشد عاطفی جوانان و خدمات انسان دوستانه
مواردی که برشمردیم موجب تساهل اجتماعی ـ رونق اقتصادی ـ کاهش خصومتهای مذهبی ـ بهبود بهداشت فردی و عمومی ـ رفاه و آموزش و پرورش کودکان میگردد. رونق سرمایه اجتماعی و خودافزائی آن در یک جامعه موجب بازتر شدن جامعه میشود. مردم را با هوشتر و سلامتتر و ثروتمندتر و بالاخره خورسندتر میسازد زیرا هر جامعه نیازمند رفاهیتی بیش از آن است که سرمایه اقتصادی میتواند تامین کند. حتی در جامعه با اقتصاد باز و استبداد سیاسی و اجتماعی رشد سرمایه اقتصادی محدود است.
خلاصه کنیم: سرمایه اجتماعی گسترش ارتباط سازمان یافته میان افراد و شبکههای اجتماعی و هنجارهای مشترک و اعتماد برخاسته از آن است. پدیدهای که با پذیرش باورهای گوناگون، همکاری گروهی را آسان میکند. هر کس باید برای تمام سؤالهای موجود پاسخ خاص خود را بیابد. گروههای اجتماعی حتی میتوانند برای انتقاد از دولت و نه در قالب گروههای ایدهاولوژی و سازمانهایی که هدف آنها رسیدن به دولت باشد شکل بگیرد. باید دقت کرد که گروههای اجتماعی گرفتار نوعی ایدهاولوژی که وحدت درونی بسیار و جدائی ناگزیر از غیرخودی را میپروراند، نشود، زیرا آنچه سرمایه اجتماعی ایجاد میکند خوشبینی اعتقادی ـ قیام بر علیه خودکامگی و ارزشهای متنوع اجتماعی احترام به سنتهای وحدت بخش و جلوگیری از درهمریختگی محیط فرهنگی و طبیعی میباشد. تکرار میکنیم تنوع این گروههای اجتماعی و جمعیت آنها سرمایه اجتماعی یک جامعه را بیان میکند و نشانه استحکام وحدت آن جامعه و شرط لازم برای جامعه دموکراسی است و تعداد گروههایی که یک فرد در آن شرکت دارد و میزان مشارکت او، سرمایه اجتماعی یک فرد را مشخص میدارد و برای فرد اعتبار اجتماعی و محبوبیت عمومی میآورد.
از عوامل مخل سرمایه اجتماعی، استبداد است ـ شاید حکومتهای استبدادی بتوانند تا حدود سرمایه اقتصادی و کارهای عمرانی از قبیل راه و راهآهن و شهرسازی را رونق دهند، ساختمانهای بلند برای دانشگاه و دادگستری بسازند، اما با واهمهای که از مردم دارند سرمایه اجتماعی را نابود میکنند و پس از استبداد مردمی از هم گسسته، ناسازگار و اجتماعی پر هرج و مرج به یادگار خواهد ماند.
دولت که در جامعه دموکراسی یک سازمان مردم بنیاد، محاط بر دیگر سازمانهای اقتصادی و اجتماعی است بدون حضور در آنها در محیط مناسب با تنظیم قوانین برای سهولت فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی نقش بیشتری مییابد اما حضور و مباشرت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی به دخالت و اختلال فعالیتها میانجامد. بنابراین گروههای فعالیت اجتماعی که در جوامع استبداد یا حکومت ایدهاولوژی به کمک حکومت یا بر پایه ایدهاولوژی حکومتی شکل میگیرند بیخاصیتاند حتی ممکن است مورد دشمنی مردم قرار گیرند و فعالین در آن اعتبار و پذیرش اجتماعی خود را از دست بدهند.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
[1]. Das capital
تبلیغ علیه نظام چرا؟!
December-29-10 5:53 PM
احمد قابل
آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاستهای حاکمیت در طول این دوران تبلیغ علیه نظام است؟!
پاسخ کتبی احمد قابل به پرسش قاضی کاووسی (رییس شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی مشهد)
به نام خداوند رحمان و رحیم
دادرس شعبه پنجم جناب آقای کاووسی
با سلام و احترام؛
در جلسه غیر علنی روز 28 مهر ماه 1389پرسیدید که؛ «چه انگیزهای از تبلیغ علیه نظام داشتهام؟» من شفاهاً گفتم:«من هیچ تبلیغی علیه نظام نکردهام و تنها بر علیه سیاستها و رفتارهایی که برخلاف قانون اساسی و قوانین و آموزههای شریعت محمدی(ص) از مسئولان کشور اعمال شده، سخنرانی کرده یا مقاله نوشتهام و یا در مصاحبهها به این رفتارهای خلاف نظام، انتقاد کردهام. سیاستهایی که مسئولان ریز و درشت کشور از رهبری تا سایر مسئولان، برخلاف تعهدات قانونی (قانون اساسی و قوانین ناشی از آن) و تعهدات شرعی به آن پرداختهاند و حقوق قانونی مخالفان قانونی را از آنان سلب کردهاند»
اکنون طبق قولی که دادهام، مشروح پاسخ به این پرسش شما را کتباً جهت اطلاع و درج در پرونده ارسال میکنم شاید برای شما و مسئولان کشور، اتمام حجتی باشد تا اینگونه اتهامات را دست و دلبازانه نثار مخالفان سیاستهای خود نکنید و شما نیز به این حقیقت برسید که اتهامات یاد شده، وارد نیست و خدای ناکرده حکمی به ناحق ندهید. برای این منظور چند نکته را یادآور می شوم:
1- نظام جمهوری اسلامی ایران، ابتدائاً در پیش نویس قانون اساسی که به دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی تهیه شده بود، مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت و تمامیت ارضی ایران و بدون عنوان «ولایت فقیه» معرفی شده بود و بنا بود همان پیش نویس که با تایید کتبی آیه الله خمینی (ره) و سایر مراجع و تمامی اعضای شورای انقلاب (شامل رهبری فعلی کشور) مواجه شده بود به رفراندوم گذاشته شود ولی با مخالفت دولت وقت مواجه شد و تصمیم بر تشکیل مجلس خبرگان گرفته شد و قانون اساسی موجود (قبل از بازنگری 1368) مبنای معرفی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. پس از ده سال در سال 1368 در آن بازنگری شد و امروز نیز قانون اساسی موجود، معرف نظام حاکم بر کشور است.
درست است که عنوان «ولایت فقیه» در این قانون اساسی آمده است ولی تنها اصلی که صریحاً «سخن از حاکمیت و حق حاکمیت» رانده است اصل 56 قانون اساسی است که آن را «حق خدادادی ملت» دانسته است و ولایت فقیه را نیز زیر مجموعه حق حاکمیت ملت دانسته است. علاوه بر این یک فصل کامل آن درباره «حقوق ملت» است و درجای جای آن به لزوم انتخابی بودن همه مناصب اصلی قدرت توسط ملت ایران تصریح شده است.
2- امروزه در رسانههای رسمی حاکمیت(مثل رادیو و تلویزیون) کمتر به حق حاکمیت ملت و حقوق مصرحه در قانون اساسی پرداخته میشود و در طول سی سال پس از تصویب قانون اساسی، حتی یک نوبت اجازه راهپیمایی رسمی به معترضان قانونی داده نشده است!! این در حالی است که هر روزه خبر اعتصابها و راهپیماییهای ملل گوناگون را در اخبار صدا و سیما پخش می کنند که مردم آن دیار با راهپیماییهای اعتراضی به حاکمان خویش، مانع برخی سیاستهای حکومتهاشان شدهاند!! آیا تنها ملت ما باید از این امکان قانونی محروم باشد و اگر معترض باشد، متهم به همراهی با دشمنان و برانداز آن شوند؟!
آیا اعتراض و انتقادی که در قانون اساسی تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» و «آزادی بیان» و «آزادی اجتماعات و راهپیماییهای مسالمت آمیز» به رسمیت شناخته شده است، باید با بهانههای واهی، از ملت ایران و معترضان ملتزم به قانون اساسی و قوانین کشور، دریغ داشته شود؟! آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاستهای حاکمیت در طول این دوران و عدم احترام آنان به قانون اساسی (عهد و پیمان مستقر بین ملت و حاکمیت) تبلیغ علیه نظام است؟! آیا رفتار خلاف قانون و عهد شکنیهای حاکمیت، تبلیغ عملی علیه نظام نیست؟!
3- به گمان من، هرگونه عهد شکنی از دیدگاه شریعت، گناه کبیره است و از نظر قانونی، تخلفی آشکار و جرمی بزرگ که باید مرتکبان آن را در هر ردهای که باشند، تحت تعقیب قانونی قرار داد و آنان را محاکمه کرده و کیفر داد. حتی رهبری کشور بر اساس ذیل اصل یکصد و هفتم قانون اساسی «در برابر قوانین، با سایر افراد مساوی است»
4- در سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است که «در اسلام است که می توان شخص اول مملکت را تهدید کرد که اگر پایت را کج بگذاری، با شمشیر کج راستت میکنم. این آزادی و دموکراسی از دموکراسی غرب بالاتر است. آیا در آمریکا اینطور است؟ یا در شوروی؟ یا در انگلیس؟ یا گفتن همان و اعدام همان؟» (نقل به مضمون با حفظ عبارات ایشان)
امروز با همین مقیاس باید منصفانه بررسی کنیم که در امریکا و انگلیس میشود علیه برترین مقامات مطلب نوشت و فیلم ساخت (مثل فارنهایت 9/11) و هیچ اتفاقی نیافتد یا در ایران؟!! آیا مسئولان ایرانی در نیویورک همه انتقادهایشان از امریکا را میتوانند بیان کنند یا امریکاییان در تهران؟! این مقایسه را تقلیل میدهم، آزادی بیان امریکائیان برای انتقاد از مسئولان جمهوری اسلامی پیشکش! آیا ایرانیان ملتزم به قانون اساسی میتوانند به انتقاد از رهبری کشور بپردازند و نگران محرومیتهای گوناگون و زندان و امثال آن نباشند؟!
نتیجه این مقایسه نشان میدهد که مسئولان کشور برخلاف اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و اهداف اولیه انقلاب، کشور را به سوی استبداد کشاندهاند و انتظار دارند که هیچ انتقادی از آنان نشود و اگر بشود، آن را تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» و سایر عناوین اتهامی مثل «اقدام علیه امنیت ملی» یا «نشر اکاذیب» یا «توهین به مقامات» به حربهای برای سرکوب مخالفان تبدیل میکنند!!
6- اگر این محکمه در پی «دادرسی» است و قصد «داد» و عدالت دارد، باید مسئولان کشور را با همین اتهامات به محاکمه کشد نه منتقدان دلسوزی که علیرغم همه سرکوبها و محرومیتها در پی اصلاح وضعیت کشور و اصلاح سیاستها و بازگرداندن کشور به آزادیهای مصرحه در قانون اساسی و تعهدات ملی و شرعی مسئولان کشورند.
7- من در دیدار با دانشجویان مازندران صریحاً گفتم و در رسانهها(اینترنت) منعکس شد که با هرگونه رفتاری که بیرون از چارچوب قانون باشد مخالفم. در نوشتههای مختلف که برخی از آنها ضمیمه پرونده است، تصریح کردهام که «تمامیت ارضی کشور» باید دغدغه همه نیروهای سیاسی باشد.
در همه نوشتهها و انتقادات بر متن قوانین کشور و احکام شریعت محمدی (ص) تکیه کرده و نسبت به نقض آنها از سوی حاکمیت، اعتراض کردهام و این امور، بنیاد نظام جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. آیا بندهی معترض به ناقضان بنیانهای حکومت جمهوری اسلامی، علیه نظام تبلیغ و فعالیت کردهام یا ناقضان عملی بنیانهای نظام جمهوری اسلامی؟!
8- جای طلبکار و بدهکار را عوض نکنیم. این حاکمیت است که باید پاسخگو باشد که چرا با رفتار خود نظام جمهوری اسلامی را نزد مردم جهان، بی اعتبار میسازد و چهره کریه و نامطلوبی از آن را به نمایش میگذارد؟!
خداوند عالم شاهد و گواه است که هیچ مدافعی به اندازه یک «اصلاح طلب حقیقی» از نظام مطلوب جمهوری اسلامی در سال 1357 و 1358 (سال تصویب این عنوان توسط مردم ایران) دفاع نکرده است و بهای لازم برای دفاع خویش را نپرداخته است.
نظامی که مردم با شعار و شعور خود طلب میکردند و آن را در شعار محوری «استقلال، آزادی جمهوری اسلامی» تکرار و بارها تکرار می کردند. امروز از آن آزادی که دست حکومتها را از زندگی مردم کوتاه کند و حکومتها را جز با رای مستقیم و آزاد ملت و بدون رد صلاحیتهای غیر قانونی حاکمیتها برپا ندارد، تا جمهوریت آن معنی حقیقی بیابد، کمتر خبری است.
آزادی مخالف و مخالفت با حاکمیتهای گوناگون و افرادی که بدون قوه عصمت، در مصادر حکومتی قرار میگیرند و شرط اصلی نظارت مردم بر آن ها، وجود رسانه های مستقل و آزاد است که حاکمیتها نتوانند با اعمال نظر، اقدام به سانسور اخبار آن کنند و در حقیقت آن رسانهها، چشم و گوش همیشه بیدار مردم باشند و راه اطلاع رسانی آزاد، هیچگاه مسدود نشود، تا حق حاکمیت ملت (اصل پنجاه و ششم) مفهوم حقیقی خود را پیدا کند.
9- ما از چنین نظامی دفاع کرده و همه هستی خود را برای آن گذاشتهایم. سابقه ما و وضعیت امروز ما (من و دوستان و همفکرانم) گواه ادعای ما است. اکنون نیز با سرفرازی به راه و روش اصلاح طلبانه خود افتخار میکنیم، چرا که علیرغم سرکوبهای شدید رقیبان، از روشهای مسالمت جویانه و قانونی خود عدول نکرده و از صراط مستقیم اصلاح طلبی خارج نشده و به امید خدا، خارج نخواهیم شد. ما به این دستور قرآنی از جان و دل ایمان آورده ایم که؛ «ولا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا، اعدلوا هو اقرب للتقوی = رفتارهای دشمنانه گروهی، شما را به جرم بی عدالتی وادار نکند، دادگر و منصف باشید که نزدیکترین راه پرهیزکاری است» سایر موارد اتهامی را در متنی دیگر پاسخ خواهم داد (ان شاالله).
زندان وکیل آباد مشهد، بند 1/6، اتاق عمومی چهار- احمد قابل.
اول آبان ماه 1389
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
تاکید بازپرس دادسرای نظامی بر قتل عمدی قربانیان در کهریزک
December-29-10 5:30 PM
آخرین بخش از سند دوم جنایت کهریزک
جرس: در آخرین بخش از سند دوم جنایت کهریزک ( قرار صادره نهایی به تاریخ ٨٨/٩/۵پرونده کلاسه ۵٨٧٨/٨٨ )،از صفحه نود و سه تا صد و دو، بازپرس دادسرای نظامی بر عمدی بودن قتل سه قربانی کهریزک تاکید کرده است.
به گزارش جرس، بر اساس شهادت شهود و مجموعه اطلاعات جمع آوری شده، بازپرس پرونده قتل مرحوم کامرانی، روح الامینی و جوادی فر را از مصادیق قتل عمد قلمداد کرده است. بازپرس بر این باور است که ادعای ماموران بازداشتگاه مبنی بر اینکه چند نفر از شما در کهریزک خواهد مرد، گویای وجود قصد فعل و مفروض بودن سوء نیت در متهمان می باشد. نکته قابل توجه در بخش نهایی اینکه ، به رغم استناد و اشاره بازپرس در برخی بندهای نهایی به فوت چهار نفر با این عبارت" اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر" و ذکر اتهامات برخی متهمین در این رابطه، در اینجا نیز به جز یک بند اثری از قربانی چهارم مشهود نیست، آنجا که می گوید: " درخصوص شکایت اولیاء دم مرحوم رامین آقازاده قهرمانی علیه متهم ردیف پانزدهم (استوارمهدی گودرزی ) باتوجه به نقص تحقیقات به عمل آمده پرونده در شعبه مطرح رسیدگی می باشد. لازم است مدیر دفتر محترم شعبه بدل مفید دراین خصوص از پرونده تهیه نماید."
در حالی که پیش ازین بر نقش رادان در فرستادن بازداشت شدگان به کهریزک و مرتضوی در دیکته گزارش قتل سه قربانی کهریزک اشاره شده است، در بخش انتهایی این سند آمده است که متهم ردیف اول (سردار سرتیپ احمدرضا رادان) از اتهامات مبرا ست. این گزارش مدعی است که مسئولیت نظارت بر بازداشتگاه کهریزک بعهده فرماندهی انتظامی تهران بزرگ بوده است نه سرتیپ رادان. بازپرس بر این باور است که رادان از انتقال بازداشت شدگان اعتراضات پس از انتخابات به کهریزک بی اطلاع بوده و لذا به دلیل عدم احراز وقوع جرم از ناحیه نامبرده بازپرس معتقد به قرار منع تعقب وی دارد. در نظرنهایی بازپرس، سرتیپ عزیزالله رجب زاده، بعنوان آمریت در گزارش خلاف واقع و بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر، همچنین سرهنگ کمیجانی به اتهام آمریت در ایراد ضرب و جرح شکات، آمریت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمدی سه نفر ، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی معرفی شده است.
بخش چهارم از سند دوم
ده صفحه آخر سند دوم جنایت کهریزک به نظریه بازپرس در خصوص متهمان پرداخته است که متن کامل آن بشرح زیر است:
د) نظریه بازپرس:
با عنایت به جمیع محتویات پرونده ، گزارش بازرسی کل ناجا، گزارش هیئت نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی دادگستری استان تهران، اظهارات شکات و گواهان مضبوط در پرونده، نظریه های پزشکی قانونی، اظهارات متهمین به شرح مندرج در پرونده، صورتجلسه های مواجهه حضوری بین شکات و متهمین و صورتجلسه محل به عمل آمده و بنا به دلایل ذیل این بازپرسی قتل مرحوم کامرانی، روح الامینی و جوادی فر را مستند به بند ماده ٢٠۶قانون مجازات اسلامی از مصادیق قتل عمد قلمداد می نماید:
۱-اظهارات مکرر شکات و مطلعین حاکی از این است که مأمورین بازداشتگاه در گفته های خود به بازداشت شدگان تصریح نموده اند که چند نفر از شما در کهریزک خواهد مرد و اینکه شماره تلفن بدهید تا در پرونده شما ضبط گردد چون پس از فوت باید با خانواده شما تماس بگیریم و جسد شما را تحویل آنان دهیم. این اظهارات خود، گویای وجود قصد فعل و مفروض بودن سوء نیت در متهمان می باشد به طوریکه عمل را به همان نحوی که قصد کرده اند واقع ساخته اند.
٢- وضعیت بهداشت، درمان،تغذیه و نحوه نگهداری نامناسب بازداشتی ها در قرنطینه شماره یک که گاهاً فاصله بین دو وعده غذایی قریب به یک شبانه روز به طول می انجامید باعث ضعف مفرط جسمانی بازداشت شدگان و کاهش مقاومت بدنی آنان در مقابل جراحات ناشی از ضرب و جرح می شده است. توضیحاً اینکه در قتل باید بین صدمات وارده و مرگ رابطه علیت( سببیت) برقرار باشد؛ به عبارت دیگر مرگ معلول صدمات وارده باشد، در ما نحن فیه نیز مطابق نظریه پزشکی قانونی علت فوت سه نفر، شدت صدمات وارده ظرف مدت ٧٢ ساعت تشخیص داده شده است.
٣-با توجه به مسبوق بودن ایراد ضرب و جرح نسبت به بازداشت شدگان تحت عنوان اراذل و اوباش و سوابق و حوادث ناخوشایند اتفاق افتاده در خصوص نامبردگان ، مأمورین از ایراد ضرب و جرح نسبت به بازداشتی های اخیر و حتی فوت آنان هیچ ترس و واهمه و ابایی نداشته اند.
علی ای حال از آنجا که قانونگذار در بند ب ماده ٢٠۶ قانون مجازات اسلامی مصرح نموده است:
مواردی را که قاتل عمداً کاری را انجام دهد که نوعاً کشنده باشد هر چند قصد کشتن شخص را نداشته باشد در ما نحن فیه نیز فعل ارتکابی مأمورین ضارب (محمدیان، خمیس آبادی و محمد کرمی) واجد آنچنان خصوصیتی است که حکایت از قصد فعل نوعاً کشنده و نیز قصد انجام عمل نوعاً کشنده را نسبت به مقتولین دارد، از این رو عمل ارتکابی آنان با قتل ملازمه داشته و مستند به بند ب ماده ٢٠۶ قانون مجازات اسلامی ، از مصادیق قتل عمد می باشد.
لذا در خصوص اتهامات انتسابی به متهمین به شرح ذیل اظهار نظر نهایی می گردد:
۱-در خصوص اتهامات آمریت در گزارش خلاف واقع و بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر منتسب به متهم ردیف دوم ( سرتیپ عزیزالله رجب زاده).
٢-اتهامات مشارکت در گزارش خلاف واقع، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی درارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف سوم ( سرهنگ روانبخش فلاح).
٣-اتهامات بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی درارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا و محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی منتسب به متهم ردیف چهارم ( سرهنگ محمد عامریان).
۴-اتهامات آمریت در ایراد ضرب و جرح شکات، آمریت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمدی سه نفر ، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی ، مشارکت در گزارش خلاف واقع و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف پنجم ( سرهنگ دوم فرج کمیجانی)
۵. اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر درقانون اساسی، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا و اهانت به شکات منتسب به متهم ردیف هشتم ( ستوان سید کاظم گنج بخش)
۶. اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، مشارکت در ضرب و جرح منجر به قتل عمدی روح الامینی ، جوادی فر و کامرانی، محروم کردن آنان از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع اهانت به شکات و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف نهم ( استوار محمد خمیس آبادی )
٧.اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، مشارکت در ضرب و جرح منجر به قتل عمدی روح الامینی ، جوادی فر و کامرانی محروم کردن آنان از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع، اهانت به شکات و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف دهم ( استوار ابراهیم محمدیان )
٨. اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، فحاشی به شکات، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی و فراهم کردن موجبات جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف یازدهم ( استوار اکبر رهسپار)
٩-اتهامات اهانت به شکات ، ایراد ضرب و جرح شکات، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا و محروم نمودن شکات از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحد قانون احترام به آزادی های مشروع منتسب به متهم ردیف دوازدهم (استوار حمید زندی)
۱٠- اتهامات اهانت به شکات ، ایراد ضرب و جرح شکات، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا و محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی منتسب به متهم ردیف سیزدهم (استوار سید مهدی حسینی فر)
۱۱-اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات ، اهانت به شکات و مشارکت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمدی روح الامینی، جوادی فر و کامرانی منتسب به متهم ردیف چهاردهم (غیرنظامی محمد رضا کرمی)و همچنین
۱٢-اتهامات ایراد ضرب و جرح ، فحاشی و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف شانزدهم (استوار مجید وروایی) را محرز دانسته و مستند به مواد ۵۴و۵۵ و ٧٨ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح و بند ب ماده ٢٠۶ و مواد ۴٨٠ ، ۵٧٠ و ۶٠٨ قانون مجازات اسلامی با رعایت مواد ۱۶، ۱٧، ۴٧،۵٧ همان قانون و ماده واحده قانون احترام به آزادی مشروع ، قرار مجرمیت آنان صادر می گردد.
۱٣-درخصوص اتهامات کتمان حقیقت و فراهم نمودن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف دوم(سرتیپ عزیزا... رجب زاده )
۱۴-اتهام آمریت در ضرب و جرح بازداشت شدگان منجر به قتل ۴ نفر منتسب به متهم ردیف سوم(سرهنگ روانبخش فلاح).
۱۵-اتهامات آمریت در ایراد ضرب و جرح ، کتمان حقیقت ، مشارکت در گزارش خلاف واقع منتسب به متهم ردیف چهارم(سرهنگ محمد عامریان)،
۱۶-اتهامات آمریت در ایراد ضرب و مباشرت در ایراد ضرب ، فحاشی نسبت به شکات و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف ششم (سروان نعمت ا... اقطایی)
۱٧-اتهامات ایراد ضرب و جرح نسبت به شکات، فحاشی نسبت به شکات، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا، محروم کردن شکات از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع و شروع به قتل منتسب به متهم ردیف هفتم (ستوان یکم حسین وسطی)
۱٨- اتهام شروع به قتل منتسب به متهم ردیف سیزدهم (گروهبان سید مهدی حسینی فر)
۱٩- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف هجدهم (سرهنگ پزشک سجادا... فرهمندپور)
٢٠- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها، کتمان حقیقت، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف نوزدهم (ستوان دوم امان قلی قاضلار )
٢۱- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها، کتمان حقیقت و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف بیستم (ستوان سوم علی جعفرزاده) و همچنین
٢٢- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها، کتمان حقیقت و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف بیست دوم(سروان پزشک حسین صفایی) به دلیل عدم احراز وقوع جرم از ناحیه آنان و دفاعیات موجه آنان عقیده به قرار منع تعقیب دارم.
٢٣- درخصوص اتهامات انتسابی به متهم ردیف بیست و یکم (پزشک وظیفه رامین پوراندرجانی)دائر برعدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر، کتمان حقیقت و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا به دلیل فوت وی عقیده به قرار موقوفی تعقیب مشارالیه دارم.
٢۴- درخصوص شکایت اولیاء دم مرحوم رامین آقازاده قهرمانی علیه متهم ردیف پانزدهم (استوارمهدی گودرزی ) باتوجه به نقص تحقیقات به عمل آمده پرونده در شعبه مطرح رسیدگی می باشد. لازم است مدیر دفتر محترم شعبه بدل مفید دراین خصوص از پرونده تهیه نماید.
٢۵- درخصوص اتهام انتسابی به متهم ردیف اول (سردار سرتیپ احمدرضا رادان) دائر بر بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به فوت ٣ نفر (روح الامینی ، جوادی فر و کامرانی) با عنایت به اظهارات مشارالیه و دفاعیات موجه وی به شرح برگه های ٢۵٣٧ الی ٢۵۴٠ جلد سیزده پرونده مبنی براینکه نامبرده مسئولیت در قبال نظارت بر بازداشتگاه کهریزک نداشته و نظارت عالی برعهده فرماندهی انتظامی تهران بزرگ می باشد و بازداشتگاه مذکور محل نگهداری مجرمین خطرناک بوده و ایشان از انتقال بازداشت شدگان حواث پس ازانتخابات به بازداشتگاه کهریزک اطلاعی نداشته و پس از فوت یکی از بازداشت شدگان امیر جوادی فر در بین راه متوجه حضور نامبردگان در بازداشتگاه کهریزک شده و اساسا نامبرده مخالف انتقال بازداشت شدگان حوادث پس از انتخاب سال ٨٨ به کهریزک بوده لذا به دلیل عدم احراز وقوع جرم از ناحیه نامبرده عقیده به قرار منع تعقب وی دارم.
٢۶- درخصوص اتهامات ایراد ضرب و نیز فحاشی نسبت به شکات منتسب به متهم ردیف هفدهم (استوار ابراهیم محبتی) باتوجه به گذشت شکات و اینکه جرائم انتسابی قابل گذشت می باشدعقیده موقوفی تعقیب دارم.
٢٧- درخصوص شکایت آقایان مهدی ملکی، سید ابوذر موسوی، محمد حسن رشید نیا، هادی روشن د،ل علی رضا اصفهانی، میلاد حقپور، امین شفیعی، وحید وکیلی، داود منصوری، رضا ذوقی، رضا ابراهیم زاده، فربد ابراهیم زاده ،هادی زندی فر، حمید حجارها ،نیما وزیری، حافظ محتاج، سید اشکان خراسانی، محمد رضا میرزا علی اکبر، مهرداد گنجی، محمد گل محمدی، ستار رحیمی،، نادر نجفی، مرتضی محمدی پور، محمد محمدپور، علیرضا چاپلقی ،مازیار زارع، روح ا... شکری، شهنام زحمتکش، سامان محامی، اکبر طاهری، مرتضی بنایی، قاسم اکبری، صابر معصومعلی، علی عظیمی، مجید عابدین زاده، مسعود بیات، مرتضی سهرابی پناه ،علی اکبر خوش اخلاق، مسلم عیدی، احمد زمانپور، رحیم پایداری، سامان ابوذری، داود بابایی، امیر حسین بابایی ،مجتبی رفیعی، شاهرخ شمس افشار، حسن رزاقی، علی رضا اردلان، اکبر عزتی، نیما نخستین سرباز، محمد مهدی روح شناسان که در کلانتری و یا بازرسی فاتب به شرح صفحات ٢٠۵۵ الی٢۱٠٢ جلد یازدهم و ٢٣۶٩ الی ٢٣٧٨ جلد دوازهم پرونده رضایت بلاقید و شرط خود را اعلام نموده اند قرار موقوفی تعقیب صادر می گردد.
قرارهای منع تعقیب و موقوفی تعقیب صادره ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ به شکات قابل اعتراض و رسیدگی مجدد در دادگاه نظامی دو تهران است. محل و تاریخ وقوع جرم تهران سال ۱٣٨٨ بوده است.
سید رضا حسینی
بازپرس شعبه اول دادسرای نظامی تهران
وزیر اطلاعات: برخی افراد سابقهدار در اسلام با فریب آقازادههایشان به اسلام لطمه زدند
December-29-10 3:45 PM
جرس: وزیر اطلاعات با شبیه سازی مجدد تاریخی اظهار عقیده کرد "متأسفانه برخی افراد سابقهدار در اسلام با فریب آقازادههایشان لطمههای بسیاری به اسلام زدهاند."
به گزارش سامانه خبری مشرق، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، شامگاه چهارشنبه هشتم دیماه، در سلسله نشستهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حوزه علمیه قم که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه قم برگزار شد، نهم دی را روز بصیرت ملت ایران نامید و ادعا کرد "مردم با حضوری خودجوش در نهم دی، عمق بصیرت خود را به نمایش گذاشتند و امیدهایی که مدیران و سران فتنه برای استکبار ایجاد کرده بودند تا بتواند به اهداف خود در براندازی نظام دست یابد، نقش برآب کردند."
مصلحی با ادعای اینکه نهم دی "واکنش هماهنگ مردم به فتنهگرانی بود که نظام را تهدید میکردند"، این حرکت را بسیار معنادار دانست و گفت: مردم رک و صریح ایدههای خود را در پلاکاردهایی نوشته بودند که برای خیلیها پیامهای بسیاری داشت.
مشکل جدی استکبار و مدیران فتنه با مقوله ولایت فقیه است
وی با اشاره به اینکه همه شعارهای مطرح شده در نهم دی حول محور یک موضوع تمرکز داشت و آن تأکید بر جایگاه رهبری و مقوله ولایت فقیه بود، اظهار داشت: مشکل جدی استکبار و مدیران فتنه با مقوله ولایت فقیه است؛ چرا که سران فتنه مقولهای با نام ولایت فقیه را برنمیتابند.
وزیر اطلاعات با بیان اینکه "چهره منافق و ریشه فتنه در نهم دی برملا شد"، به فعالیت استکبار رسانهای در سانسور مقوله ولایت فقیه پس از درگذشت رهبر فقید جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: حرکت مردم قم، استقبال زیبای مراجع تقلید از این حرکت و مطالب ارزشمند آنان در حمایت از انقلاب، ولایت فقیه و ولی فقیه پیامهای دندانشکنی برای دنیای استکبار و سران فتنه به همراه داشت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سفر رهبری به قم، اظهار داشت: رهبری در این دهه بسیار نورانی مطالبی را مطرح کرد که لازم است مؤسسات تحقیقاتی بسیاری راهاندازی شود و به بررسی این مطالب بپردازند.
برخی افراد سابقه دار در اسلام با فریب آقازاده هایشان به اسلام لطمه زدند
مصلحی با بیان اینکه رهبری گفته است شخصیتها ملاک نیستند و زمانی شخصیت ارزش پیدا میکند که با شاخصها بخواند و با اصول مطابقت کند، به داستان زبیر، صحابۀ پیامبر و از مخالفان زمان حکومت امام علی اشاره کرد و گفت: متأسفانه برخی افراد سابقهدار در اسلام با فریب آقازادههایشان لطمههای بسیاری به اسلام زدهاند.
وی همچنین فرقههای مختلف معنوی و دینی را، "برای مقابله با انقلاب اسلامی" و از "سرمایهگذاری سنگین صهیونیسم مسیحی"، جهت "پیوند زدن صهیونیسم به مذاهب اسلامی" دانست .
گفتنی است طی روزهای اخیر، تمامی مقامات، نمایندگان، و فعالان جریان اصولگرای حامی حکومت، تجمع دولتیِ نهم دی ماه سال گذشته را "تماما خودجوش" و بدون هرگونه اعلام قبلی ذکر کرده اند.
منابع دولتی ایران از بازداشت هفت عضو القاعده در نواحی کردنشین ایران خبر می دهند
December-29-10 3:07 PM
جرس: خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی، از قول یک منبع اطلاعاتی، از دستگیری هفت عضو القاعده در شهرستان سردشت، در جنوب آذربایجان غربی، خبر داد.
به گزارش ایرنا، این منبع مطلع که خواست نامش فاش نشود، شامگاه چهارشنبه هشتم دی ماه، خاطرنشان کرد "این افراد از حدود یک ماه گذشته شناسایی و تحت پیگرد قانونی بودند که به دستور مرجع قضایی دستگیر شدند."
این منبع مطلع افزود:" این افراد از سالهای گذشته فعالیت های خود را در منطقه در جهت اهداف وهابیت و سلفی گری آغاز کرده بودند و در میان مردم اقدام به تبلیغ و ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی می کردند که با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان دستگیر و تحویل مقامات قضایی شدند."
وی همچنین گفت"از افراد دستگیر شده تعداد قابل توجهی کتاب، جزوه و اسناد مرتبط در مورد فرقه وهابیت و سایر فرق ضاله کشف و ضبط شده است."
گفتنی است تعدادی از سران القاعده و همچنین چند تن از اعضای خانواده اسامه بن لادن، رهبر گروه تروریستی القاعده، طی سالهای اخیر تحت الحفظ در ایران نگهداری می شدند، که دختر آن خانواده با خروج از محل اقامت خود در شمال تهران و پناه آوردن به سفارت عربستان، چندی پیش ایران را ترک کرد.
جنبش راه سبز - جرس
آلودگی هوا دربرخي نقاط تهران از مرز اضطرار گذشت
December-30-10 2:46 AM
جرس: در نهمین روز از زمستان، نه تنها از شدت آﻻيندهها در هواي تهران كاسته نشده است، بلكه هواي پايتخت به براي نخستين باردرزمستان امسال به مرز هشدار رسيد، همچنين هوا در برخي نقاط از مرز هشدارعبور كرده و به اضطرار رسيده است.
به گزارش خبرگزاري ايلنا بنا بر اعلام مركز هماهنگي و اطلاعرساني آلودگي هوا براساس اطلاعات رسيده از ايستگاههاي سنجش آلودگي هواي تهران بر ميزان غلظت آلايندههاي ذرات معلق كمتر از 10 ميكرون افزوده و از ميزان غلظت آلاينده ذرات معلق كمتر از 2/5 ميكرون نسبت به روز گذشته در همين ساعت كاسته شده است.
همچنين در ميزان غلظت آلاينده مونواكسيد كربن تغييري مشاهده نميگردد بنابراين ميانگين غلظت آلاينده ذرات معلق كمتر از 2/5 ميكرون فراتر از حد مجاز و شاخص كيفيت هواي تهران هماكنون در شرايط هشدار است.
بنا بر اين گزارش ايستگاههاي شهرداري منطقه 16 و منطقه 19 به لحاظ آلايندهها ذرات معلق كمتر از 10 ميكرون در شرايط اضطرار قرار دارند.
مهار توصيه ميكند بيماران قلبي و ريوي، سالمندان و كودكان از فعاليتهاي طولاني مدت و سنگين در فضاي باز اجتناب نموده و بقيه افراد فعاليتهاي طولاني و سنگين خود را در فضاي باز كاهش دهند.
درخواست برای اعتصاب جهانی صنعت سینما در حمایت از جعفر پناهی همزمان با 22 بهمن
December-30-10 2:36 AM
جرس: رفیع پیتس، فیلمساز فرانسوی – ایرانی روز چهارشنبه درخواست کرد صنعت سینما برای اعتراض به حکمی که علیه جعفر پناهی صادر شده، دست به اعتصاب سراسری بزند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، رفیع پیتس درخواست کرده این اعتصاب سمبلیک در روز یازدهم فوریه و مقارن با روز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، از ساعت سه بعد از ظهر به مدت دوساعت در سرتاسر جهان انجام شود.
این فیلمساز فرانسوی در بیانیه ای گفت: «ما از تمامی دست اندرکاران صنعت سینما، افراد مسئول و مرتبط در امر فیلمسازی و نمایش فیلم، در سرتاسر جهان و فارغ از مرزهای جغرافیایی و سیاسی و دینی، می خواهیم که با تعطیل کردن کار برای دو ساعت، از یک فیلمساز و هم صنف ما، حمایت کنند.»
وی اعلام کرد این اقدام همدردی و حمایت، برای دفاع از جعفر پناهی و محمد رسول اف، دو فیلمساز ایرانی است که با احکام قضایی شدیدی روبرو شده اند.
به گزارش رادیو فردا، رفیع پیتس، سازنده فیلم هایی چون «صنم»، « زمستان است» و«فصل پنجم» است و برخی از فیلم های او در جشنواره فیلم فجر ایران شرکت داده شده و در ایران هم به نمایش درآمده است.
دادگاه انقلاب تهران جعفر پناهی را به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» به شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه و مسافرت به خارج از کشور و مصاحبه محکوم کردهاست. محمد رسولاف، دیگر کارگردان سینمای ایران نیز به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به شش سال حبس محکوم شدهاست.
پس از اعلام احکام علیه این دو فیلمساز، اعتراض های جهانی به این احکام انجام شد و واکنش ها هنوز ادامه دارد. جشنواره های فیلم کارلووی واری، برلین، پوسان و کانون های فیلمساز چند کشور هم به صدور این حکم اعتراض کرده اند.
رفیع پیتس در بیانیه خود گفته است: « این دو فیلمساز فقط به دلیل اهمیت دادن به دیگر انسان ها مجازات شده اند. جرمشان این بوده که فقط می خواستند حقایق مربوط به وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران را بدانند.»
این بیانیه به همراه نامه ای برای محمود احمدی نژاد در ایران هم ارسال شده است.
مهدوی کنی: موضوع انتخابات نیست، هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است
December-30-10 2:02 AM
جرس: دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران گفت: تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد.
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در گفتگو با مشرق گفت: ملت بیدار و انقلابی ایران پس از گذشت 30 سال از انقلاب شکوهمند خود در روز عاشورای حسینی سال 88 با حادثه غیرمنتظره ای روبرو شد و ناگهان مشاهده کرد که گروهی به بهانه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری با شعارهای ضد انقلابی و ضد عاشورایی به صحنه آمدند و با توهین به مقدسات و رفتار و گفتار نابهنجار، عاشورای حسینی را به سخره گرفته و عملا اثبات کردند که مسئله انتخابات بهانه ای بیش نبوده و اینها با اساس انقلاب و دستاوردهای آن مخالفند.
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری بدون اشاره به خشونت عریان حکومت در عاشورای سال گذشته، تاکید کرد: اقدامات اینان در این روز بزرگ قلوب تمام شیعیان و عزاداران حسینی را جریحه دار کرد و معلوم شد که علت اصلی این جار و جنجار، موضوع انتخابات نیست و هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است.
وی در ادامه بدون پرداختن به اعتراضات مردمی، گفت: اما آشوبگران و فتنه جویان از این نکته غفلت داشتند که ملت بصیر ایران به مقدسات دینی و ملی خود پایبندند و آن را فدای حوادث مقطعی و سیاسی و گروهی نمی کنند. از این رو همه آمدند. حتی آنان که به نامزد رقیب رای داده یا متمایل بودند احساس خطر کردند و به ملت پیوستند و رای واقعی خود را با تظاهرات میلیونی و عمومی ابراز داشتند.
مهدوی کنی با انتقاد از بیانیه رهبران جنبش سبز افزود: با کمال تاسف سران فتنه به خود نیامدند و از حرکات آشوبگران اعلام برائت نکردند و خدا را فراموش کردند و در بیانیه ای آنها را مردمان خداجو نامیدند و از این نکته غفلت کردند که تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد و ملت آنها را به عنوان شریک جرم بلکه علت آن شناخته و نام آنها در تاریخ انقلاب به عنوان حرمت شکنان عاشورا ثبت خواهد شد.
صادق خرازی: وزارت خارجه فاقد بینش استراتژیک نسبت به تحولات جهانی است
December-30-10 1:32 AM
جرس: معاون وزیر خارجه سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «دستگاه دیپلماسی کشور در برابر واقعیتی به نام ویکیلیکس خواب است»، هشدار داد که امروز امارات و برخی از کشورهای عرب منطقه تهدید اول امنیت ملی ایران هستند و دستگاه سیاست خارجی از این مهم غفلت کرده است.
به گزارش آفتاب، دکتر سیدمحمدصادق خرازی در بخش پایانی نشست «بررسی ابعاد و نتایج ویکیلیکس» که ظهر امروز با حضور دیپلماتها، اساتید دانشگاه، دانشجویان و اصحاب رسانه در محل سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد به تبیین اهمیت این اسناد بر جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به اهمیت شناخت و درک روانشناسی موجود در غرب و اختلاف دیدگاهی که بین جریانهای روشنفکری معترض اروپا و آمریکا و دنیای غرب با دولتهایی که تضییقات و محدودیتهای بیشتری را درخصوص جریان آزاد گردش اطلاعات انجام میدهند، اظهار داشت: «دنیای امنیتی بعد از یازدهم سپتامبر نشان میدهد که چالشی جدی، بین تاثیرگذاران اجتماعی و دولتمردان بهوجود آمده است.»
وی تصریح کرد: «اگر در یک روانکاوی و روانشناسی سیاسی اولیه بررسی و بحث کنیم، میبینیم که امروز چالش جدی و اساسی در دنیای غرب در حال شکلگیری است، از یکسو جریان روشنفکری و جریان نخبگان، اساتید، جریان معتقد به منطق دموکراسی هستند و از سوی دیگر محدودیتهایی که توسط دولتهای غربی برای تثبیت امنیت ایجاد میشود که این دو متعارض و درگیر هستند.»
او در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه که «ماجرای ویکیلیکس، فاصله بین دولتها و ملتها را دنیای اسلام بیشتر خواهد کرد»، گفت: «وابستگی، دلبستگی و پیوستگی دولتهای عرب و دولتهای
اسلامی به قدرتهای جهانی خواسته آن ملتها نیست.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی افزود: «اهداف و پیوستگیهای ملتهایی که در دنیای اسلام زندگی میکنند متفاوت از دولتهاست و بهنظر من این باعث شکاف بین نخبگان و جریان آزاداندیش عرب با دولتهای عرب میشود.»
خرازی تاکید کرد: «بر این اساس یک مخاطبان جدی در دنیای اسلام و دنیای عرب وجود دارند به نام افکار عمومی، جنبشهای اسلامی و جریانات و نحلههای روشنفکری و متاسفانه بهدلیل گرایشاتی که امروز در دستگاه دیپلماسی کشور وجود دارد ایران از این جریانات فاصله پیدا کرده است، گرچه شعارهای تند و پر هزینه داده میشود ولی بیتفاوتی دستگاههای دیپلماسی کشور و جدی تلقی نکردن واقعیت ویکیلیکس و تاثیراتی که ویکیلیکس بر جهان سیاست گذاشته موجب شده که آنگونه که بایسته و شایسته دستگاه سیاست خارجی است و این اسناد مورد مداقه قرار نگیرد.»
خرازی با بیان اینکه «طبیعی است که این اسناد در آینده سیاسی تحولات داخل کشورمان هم مورد بحث و نقد قرار گیرد»، یادآور شد: « بالاخره جریان آزاد فکری در ایران وجود دارد و این سئوال را میکند که چرا در برابر دنیای عرب و کشورهای عرب ما واگرایانه عمل کردیم و سیاست ما در عین اینکه میخواست آنها را جذب کند، بهنحوی از انحاء واگرایانه بوده و نه تنها نتوانسته تنشزدایی کند و اعتمادآفرین باشد بلکه نشان میدهد بیاعتمادیها بیشتر و بیشتر از گذشته شده است و حتی سیاست بازدارنده که استراتژی دولت نهم و دهم هست ناکارآمد بوده است.»
خرازی همچنین تاکید کرد: «کینه و خصم دولتهای عرب، از اسرائیلیها نسبت به ایران کمتر نیست و از سوی دیگر حضور قدرتهای بیگانه به تحریک برخی از کشورهای منطقه در محیط پیرامونی ایران از خلیجفارس گرفته تا آسیای مرکزی تا قفقاز تا مرزهای شرقی در افغانستان و پاکستان و کل آبهای جنوبی بهوضوح دیده میشود و ناتو را هم در همجواری و همسایگی خود میبینیم.»
وی در ادامه تصریح کرد: «با توجه به آرایش شکل گرفته در اطراف ایران به این نکته میرسیم که علت حضور این قدرتها جز سیاستهای تحریکآمیز اعراب و جز نقش مخربی که صدام و همپیمانان استراتژیک دیروز صدام و دشمنان امروز صدام داشتند نیست، همین موضوع نشان میدهد که سیاست مدارای ما در مقابل اعراب اشتباه بوده و اتفاقا سیاستی که اول انقلاب
اتخاذ شد و دیپلماسی روزهای نخستین انقلاب در برابر اعراب که آنها نگران ایران باشند گویا بهتر جواب میدهد.»
پایگاه اطلاعاتی غرب در امارات
خرازی با بیان اینکه «امروز پایگاههای اصلی اطلاعاتی و امنیتی که در امارات هست در تاریخ هیچ کشوری سابقه ندارد»، اظهار داشت: «بیش از چند هزار افسر اطلاعاتی در امارات سیستم و وضعیت سیاسی ایران را رصد میکنند، مهمترین پایگاههای اطلاعاتی غرب در دو ایستگاه منطقه است، یکی در اسرائیل و یکی در امارات و اصلا آن وضعیت موجودی که در امارات هست قابل مقایسه با آنچه که در اسرائیل هست نیست.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین تاکید کرد: «امروز، امارات و برخی از کشورهای منطقه تهدید اول امنیت ملی ایران هستند، تهدید اول امنیت ملی ایران کشورها و قدرتهای غربی که در منطقه حضور دارند نیست چرا که میتوان به نوعی با آنها در یک گفتمانی منافع و تهدیدات مشترک را مورد بررسی قرارداد انچه مهم است نفاق و تحریک عربی است که اوج آن در رفتار منافقانه حکام ابوظبی است.»
معاون وزیر خارجه اسبق کشورمان افزود: «آنچه که امروز کاملا محسوس و مشخص است و از مباحث مختلف سیاسی و از اطلاعات موجود در ویکیلیکس مشهود است، آن است که بسیاری از کشورهای عرب به دنبال براندازی نظام سیاسی در ایران هستند.»
دیپلماسی کشور در خواب است
این کارشناس ارشد سیاست خارجی کشورمان در ادامه اظهار داشت: «این خوابی که دستگاه دیپلماسی کشور و سیاستمداران مسئول را فرا گرفته، بزرگترین درد امروز دستگاه دیپلماسی کشور است، دستگاه سیاست خارجی کشور تبدیل به یک وزارتخانه تبلیغات و تشریفات شده است.»
وی ابراز امیدواری کرد در دوره جدید نوآوری و تحول وجسارت جایگزین کوتهنگری و عافیتطلبی شود.
این تحلیلگر سیاست خارجی کشورمان افزود: «دستگاه سیاست خارجی تمام انرژی خود برای ماجرای قتل عام جنگ دوم جهانی، هولوکاست صرف و سرمایهگذاری کرد و تمام منافع ملی کشور را در سبد یک واقعهای و موضوعی گذاشت که نه ربطش با ایران مشخص است و نه نسبتی با ایران و دنیای اسلام دارد، اما در برابر واقعیتی به نام ویکیلیکس اینطور بیتفاوت است که این نشاندهنده آن است که اولویتها درسیستم سیاسی متاسفانه متفاوت شده و نیاز به بازخوانی مجدد اولویتهایمان داریم.»
معاون وزیر خارجه سابق کشورمان تصریح کرد: «ویکیلیکس یک واقعیتی را باید حداقل به دولت جمهوری اسلامی و نظام سیاسی و نظام دیوانسالار ایران منتقل بکند و آن این است که واقعیتها آنگونهای که دوستان فکر میکنند و دوست دارند باشد، نیست و کسانی که نشان میدهند دوستان ایران هستند چندان دوست ایران نیستند و آن تهدیداتی که فکر میکنند تهدیدات اصلی امنیت ملی ایران است معلوم نیست که آن تهدیدات واقعیت داشته باشد.»
خرازی با تاکید بر اینکه ژورنالیسم کنشگر تاثیرات جدی خودش را در سیاست کشورها حتما خواهد گذاشت، خاطر نشان کرد: «دستگاه سیاست خارجی و دستگاه ارتباط جمعی ایران اعم از دولتی و بخش خصوصی میبایست نسبت به ویکیلیکس حساستر باشند و میبایست دستگاه یا ادارهای در ایران بهوجود بیاید و تکتک این اسناد حتی آنهایی که مربوط به ایران نیست ولی میتواند شناخت خوبی را نسبت به روانشناسی دولتها و سیاستمداران و دیپلماتهای خارجی و اصولا سیستم سیاسی امریکا و اروپا داشته باشند که فرصت بسیار مغتنمی است و میتواند بهترین امکان برای ارتقا سطح بینش و دانش و خود اگاهی را برای سیاستمداران و دیپلماتها، کارشناسان، اهالی مطبوعات ایران باشد.»
اختلاس یک میلیارد و نیم تومانی یک مدیر دولتی
December-30-10 1:20 AM
جرس: در حالی که پرونده اختلاس میلیاردی معاون اول احمدی نژاد بدون رسیدگی باقی مانده، یکی از مدیران مناطق شهرداری کرج به اتهام یکونیم میلیارد تومان اختلاس دستگیر و روانه زندان شد.
به گزارش البرز این مدیر شهرداری که با تشکیل شورای سوم در مدیریت یکی از مهمترین مناطق شهرداری کرج قرار گرفته بود بعد از 3 سال حضور در این مسند با تغییر در یکی دیگر از مناطق مهم شهرداری کرج قرار گرفت.
این مدیر منطقه به همراه دو تن از یاران نزدیک خود که چندی پیش توسط همین گروه به استخدام شهرداری در آمده بود دستگیر شده است.
گفته میشود در بازرسیهایی که از منزل یکی از دستگیر شدگان انجام شده 28 دستگاه مهر متعلق به برخی سازمانها و نهادها و همچنین شرکتهای خصوصی کشف و ضبط گردیده است.
سرمایه اجتماعی
December-29-10 6:02 PM
سعید مژده
مقدمه
هنگامیکه سخن از سرمایه به میان میآید بلافاصله انگشتها به سوی مارکس نشانه میرود زیرا نه تنها بزرگترین اثر مارکس، کتاب سه جلدی سرمایه[1] او است بلکه او اولین کسی است که کوشیده و توانسته است از سرمایه یک تعریف علمی به مثابه یک فرایند اجتماعی تدوین کند. البته سرمایه موردنظر مارکس سرمایه اقتصادی است و با اینکه او تمامی وجوه جامعه انسانی را در دید داشته است به آنچه امروز بنام سرمایه اجتماعی مطرح است اشارهای ندارد و تحول جامعه انسانی را حول روابط تولید بیان میکند و به این ترتیب نظامی یک پارچه از زندگی انسان در جامعه ارائه میدهد.
دیدگاه جدید علم عناصر متعددی را در جامعه انسانی مطرح میکند که وحدتی سیستمی و موثر و متاثر از هم دارند و این از فرض اولیه درباره ظهور انسان در طبیعت ناشی میشود. مارکس دانشمند بزرگی است و با اینکه در سبد علم جهان جایگاهی رفیع هم ارز صدها دانشمند دیگر دارد ولی به دلیل اثری که در جهان داشته و در تفکر کنونی بیشتر گروههای ایدهاولوژی از چپ و راست به ویژه در ایران در کشور ما جای دارد،نظرات وی باید مورد توجه بیشتری قرارگیرد.
سرآغاز
مارکس نه تنها تحول داروینی جهان انواع را قبول دارد بلکه آن را به تحول فرهنگی جامعه هم تسری داده و آن دو را درهم آمیخته است و دیدگاه مارکسیستی به انسان این است که انسان بودن با تکامل ارگانیسم دست آغاز میشود. دستی که میتواند با آن کار کند (هستند میمونهایی که دست آنان به مثابه دست انسان است) از این لحظه به بعد کار است که تولید کالا و مبادله انسانها را نیازمند ارتباط با هم میکند. در نتیجه این ارتباط، ساختمان حنجره او به نوعی تکامل مییابد که بتواند حرف بزند و ناچار باید فکر کند. حنجره و مغز تکامل مییابند و سپس توان فکر کردن و حرف زدن بالا میرود. آغاز انسان شدن (جسمی و روانی) با تکامل دست آغاز و سپس با کار تداوم و تکامل مییابد.
با این فرض آنچه مورگان درباره آغاز جامعه انسانی حدس زده و مارکس به آن اشاره داشته درست مینماید: انسان در آغاز اجتماعی نبوده و فرزندان چون بالغ میشدند از مادر خود جدا شده میرفتند و سپس جامعه مادر سالارانه به وجود آمد و فرزندان به مدت طولانیتری در کنار مادر ماندند و قبیله ساختند. پیشرفت کار و تولید ابزار نیازمند مالکیت بر زمین و دام شد و مالکیت جامعه پدر سالارانه را به وجود آورد .
اما ما سخن خود را با این فرض آغاز میکنیم که انسان از لحظه ظهور دارای مغزی بوده است که به او توان تفکر و حنجرهای توان حرفزدن را میداده است هوشمند و نیازمند زندگی اجتماعی با دیگران تکلم کرده ابزار ساخته و تا بهرهگیری خود را از طبیعت را افزایش دهد مغز به دست توان بکارگیری ابزار و کار کردن را داده است همچنین رفتار او با نزدیکان خود بنوعی همراه عاطفه بوده است. انسان از لحظه ظهور خانواده و زندگی طایفهای داشته و بخوبی احساس میکرده است خطراتی که در طبیعت او را تهدید میکند بیش از خطراتی است که خانواده همسایه میتواند برای او ایجاد کند. در جوامع اولیه افریقا و امریکا و استرالیا خانوادهای بدون ارتباط با خانواده همسایه دیده نشده است.
علم و فنآوری رشد مییابد و طائفه بزرگتر و بخش بیشتری از زندگی به کمک جامعه و در جامعه انجام میپذیرد ولی همیشه بخشی از روابط در خانواده باقی میماند زیرا کودک نیازمند کمک مادی و عاطفی بزرگسال است. در شرایط زندگی رشد یافته امروزی ـ کودک هنگامیکه بزرگتر شد از خانواده جدا میشود و خانواده، دیگر نمیتواند زندگی اقتصادی و عاطفی او را مگر تا حدود کمی تامین کند و نیازهای اقتصادی و اجتماعی فرد بسیار بیش از گذشته گسترده میشود و همزمان با تولید سرمایه اقتصادی، نوعی سرمایه اجتماعی به عنوان یک فرایند در زندگی شکل میگیرد.
نیازهای اقتصادی در کارخانه و بنابراین در فرایند سرمایه اقتصادی تامین میشود ولی هیچ اجتماع بشری بدون تامین نیازهای عاطفی نه ایجاد میشود نه پایدار میماند و بخصوص نیازهای عاطفی و رفع آن بیش از گذشته اندیشمندانه میشود و حتی کارخانه و کار جمعی نیازمند نظام ارزشی مشترک و گشودن بعضی گرههای اجتماعی است که به کمک مالی نیاز دارد مانند انواع بیمههای کارگری که در کارخانه و محل کار تامین میگردد. این قسمت از زندگی اجتماعی با فرایند سرمایه اقتصادی جامعه درهم آمیخته و با پول سنجیده میشود. ولی بخشهای وسیعی از نیازهای عاطفی (حتی در کارخانه) وجود دارد که جنبه اقتصادی آن کمتر ولی برآورده ساختن آن نیازمند فرایندی هوشمندانه و سازمان یافته است که در آن عاطفه اجتماعی حضور بیشتری دارد و در تشابه با فرایند «سرمایه اقتصادی» در جامعه آنرا «سرمایه اجتماعی» نامیدهاند و هر دو فرایند موازی و همراه هم از منبع هوشمندی انسان و در زندگی اجتماعی (و نه حول محور روابط تولیدی ناشی از کار) شکل میگیرد و درون خود نظام ارزشی جامعه را رشد میدهد در حالیکه از فنآوری بهره میبرد. همانطور که امروز، تولید انفرادی یا در واحدهای کوچک کم بهره است، کمکها و فعالیتهای عاطفی فردی هم کم بهره و گاه به هدر میرود.
فرایند سرمایه اجتماعی با حضور داوطلبانه مردم در سازمانها و شبکهای از این سازمانها برای تبادل افکار و انجام خدمات اجتماعی شکل میگیرد و برخلاف کارخانه یک فرد میتواند در چندین سازمان خدمات اجتماعی حضور ملایم و پرتوانی داشته باشد. هرچه تعداد این سازمانها و جمعیتی که در آنها حضور مییابند و پیوستگی آنها در یک جامعه بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی آن جامعه در ترازی بالاتری قرار دارد و هر چه فرد در تعداد بیشتری از این سازمانها حضور داشته باشد و حضور او پرتوانتر و روابط متنوعتر باشد آن فرد دارای سرمایه اجتماعی بالاتری است.
گرچه سرمایه اجتماعی با پول سنجیده نمیشود بلکه با حجم کار عاطفی که فرد سازمان یافته در اختیار اجتماع میگذارد سنجیده میشود، اما مقدار پولی که فرد از روی عاطفه نه قصد بهره اقتصادی پرداخت میکند در برآیند سرمایه اجتماعی جامعه و فرد به حساب میآید.
فعالیتهای سرمایه اجتماعی میتواند از جمله موارد زیر باشد:
1 ـ ایجاد شبکه دوستان و همسایگان برای حمایت از یکدیگر
2 ـ گردهم آوردن مردم با وضعیتهای قومی و مذهبی و اجتماعی متفاوت در شبکهای از سازمانهای اجتماعی برای فعالیتهای مشارکتجویانه از جمله مشارکت مدنی
3 ـ تربیت مردم و ایجاد مهارت در آنها برای حضور در فعالیتهای مشارکتجویانه مرتبط با آموزش و پرورش ـ رشد عاطفی جوانان و خدمات انسان دوستانه
مواردی که برشمردیم موجب تساهل اجتماعی ـ رونق اقتصادی ـ کاهش خصومتهای مذهبی ـ بهبود بهداشت فردی و عمومی ـ رفاه و آموزش و پرورش کودکان میگردد. رونق سرمایه اجتماعی و خودافزائی آن در یک جامعه موجب بازتر شدن جامعه میشود. مردم را با هوشتر و سلامتتر و ثروتمندتر و بالاخره خورسندتر میسازد زیرا هر جامعه نیازمند رفاهیتی بیش از آن است که سرمایه اقتصادی میتواند تامین کند. حتی در جامعه با اقتصاد باز و استبداد سیاسی و اجتماعی رشد سرمایه اقتصادی محدود است.
خلاصه کنیم: سرمایه اجتماعی گسترش ارتباط سازمان یافته میان افراد و شبکههای اجتماعی و هنجارهای مشترک و اعتماد برخاسته از آن است. پدیدهای که با پذیرش باورهای گوناگون، همکاری گروهی را آسان میکند. هر کس باید برای تمام سؤالهای موجود پاسخ خاص خود را بیابد. گروههای اجتماعی حتی میتوانند برای انتقاد از دولت و نه در قالب گروههای ایدهاولوژی و سازمانهایی که هدف آنها رسیدن به دولت باشد شکل بگیرد. باید دقت کرد که گروههای اجتماعی گرفتار نوعی ایدهاولوژی که وحدت درونی بسیار و جدائی ناگزیر از غیرخودی را میپروراند، نشود، زیرا آنچه سرمایه اجتماعی ایجاد میکند خوشبینی اعتقادی ـ قیام بر علیه خودکامگی و ارزشهای متنوع اجتماعی احترام به سنتهای وحدت بخش و جلوگیری از درهمریختگی محیط فرهنگی و طبیعی میباشد. تکرار میکنیم تنوع این گروههای اجتماعی و جمعیت آنها سرمایه اجتماعی یک جامعه را بیان میکند و نشانه استحکام وحدت آن جامعه و شرط لازم برای جامعه دموکراسی است و تعداد گروههایی که یک فرد در آن شرکت دارد و میزان مشارکت او، سرمایه اجتماعی یک فرد را مشخص میدارد و برای فرد اعتبار اجتماعی و محبوبیت عمومی میآورد.
از عوامل مخل سرمایه اجتماعی، استبداد است ـ شاید حکومتهای استبدادی بتوانند تا حدود سرمایه اقتصادی و کارهای عمرانی از قبیل راه و راهآهن و شهرسازی را رونق دهند، ساختمانهای بلند برای دانشگاه و دادگستری بسازند، اما با واهمهای که از مردم دارند سرمایه اجتماعی را نابود میکنند و پس از استبداد مردمی از هم گسسته، ناسازگار و اجتماعی پر هرج و مرج به یادگار خواهد ماند.
دولت که در جامعه دموکراسی یک سازمان مردم بنیاد، محاط بر دیگر سازمانهای اقتصادی و اجتماعی است بدون حضور در آنها در محیط مناسب با تنظیم قوانین برای سهولت فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی نقش بیشتری مییابد اما حضور و مباشرت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی به دخالت و اختلال فعالیتها میانجامد. بنابراین گروههای فعالیت اجتماعی که در جوامع استبداد یا حکومت ایدهاولوژی به کمک حکومت یا بر پایه ایدهاولوژی حکومتی شکل میگیرند بیخاصیتاند حتی ممکن است مورد دشمنی مردم قرار گیرند و فعالین در آن اعتبار و پذیرش اجتماعی خود را از دست بدهند.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
[1]. Das capital
تبلیغ علیه نظام چرا؟!
December-29-10 5:53 PM
احمد قابل
آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاستهای حاکمیت در طول این دوران تبلیغ علیه نظام است؟!
پاسخ کتبی احمد قابل به پرسش قاضی کاووسی (رییس شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی مشهد)
به نام خداوند رحمان و رحیم
دادرس شعبه پنجم جناب آقای کاووسی
با سلام و احترام؛
در جلسه غیر علنی روز 28 مهر ماه 1389پرسیدید که؛ «چه انگیزهای از تبلیغ علیه نظام داشتهام؟» من شفاهاً گفتم:«من هیچ تبلیغی علیه نظام نکردهام و تنها بر علیه سیاستها و رفتارهایی که برخلاف قانون اساسی و قوانین و آموزههای شریعت محمدی(ص) از مسئولان کشور اعمال شده، سخنرانی کرده یا مقاله نوشتهام و یا در مصاحبهها به این رفتارهای خلاف نظام، انتقاد کردهام. سیاستهایی که مسئولان ریز و درشت کشور از رهبری تا سایر مسئولان، برخلاف تعهدات قانونی (قانون اساسی و قوانین ناشی از آن) و تعهدات شرعی به آن پرداختهاند و حقوق قانونی مخالفان قانونی را از آنان سلب کردهاند»
اکنون طبق قولی که دادهام، مشروح پاسخ به این پرسش شما را کتباً جهت اطلاع و درج در پرونده ارسال میکنم شاید برای شما و مسئولان کشور، اتمام حجتی باشد تا اینگونه اتهامات را دست و دلبازانه نثار مخالفان سیاستهای خود نکنید و شما نیز به این حقیقت برسید که اتهامات یاد شده، وارد نیست و خدای ناکرده حکمی به ناحق ندهید. برای این منظور چند نکته را یادآور می شوم:
1- نظام جمهوری اسلامی ایران، ابتدائاً در پیش نویس قانون اساسی که به دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی تهیه شده بود، مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت و تمامیت ارضی ایران و بدون عنوان «ولایت فقیه» معرفی شده بود و بنا بود همان پیش نویس که با تایید کتبی آیه الله خمینی (ره) و سایر مراجع و تمامی اعضای شورای انقلاب (شامل رهبری فعلی کشور) مواجه شده بود به رفراندوم گذاشته شود ولی با مخالفت دولت وقت مواجه شد و تصمیم بر تشکیل مجلس خبرگان گرفته شد و قانون اساسی موجود (قبل از بازنگری 1368) مبنای معرفی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. پس از ده سال در سال 1368 در آن بازنگری شد و امروز نیز قانون اساسی موجود، معرف نظام حاکم بر کشور است.
درست است که عنوان «ولایت فقیه» در این قانون اساسی آمده است ولی تنها اصلی که صریحاً «سخن از حاکمیت و حق حاکمیت» رانده است اصل 56 قانون اساسی است که آن را «حق خدادادی ملت» دانسته است و ولایت فقیه را نیز زیر مجموعه حق حاکمیت ملت دانسته است. علاوه بر این یک فصل کامل آن درباره «حقوق ملت» است و درجای جای آن به لزوم انتخابی بودن همه مناصب اصلی قدرت توسط ملت ایران تصریح شده است.
2- امروزه در رسانههای رسمی حاکمیت(مثل رادیو و تلویزیون) کمتر به حق حاکمیت ملت و حقوق مصرحه در قانون اساسی پرداخته میشود و در طول سی سال پس از تصویب قانون اساسی، حتی یک نوبت اجازه راهپیمایی رسمی به معترضان قانونی داده نشده است!! این در حالی است که هر روزه خبر اعتصابها و راهپیماییهای ملل گوناگون را در اخبار صدا و سیما پخش می کنند که مردم آن دیار با راهپیماییهای اعتراضی به حاکمان خویش، مانع برخی سیاستهای حکومتهاشان شدهاند!! آیا تنها ملت ما باید از این امکان قانونی محروم باشد و اگر معترض باشد، متهم به همراهی با دشمنان و برانداز آن شوند؟!
آیا اعتراض و انتقادی که در قانون اساسی تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» و «آزادی بیان» و «آزادی اجتماعات و راهپیماییهای مسالمت آمیز» به رسمیت شناخته شده است، باید با بهانههای واهی، از ملت ایران و معترضان ملتزم به قانون اساسی و قوانین کشور، دریغ داشته شود؟! آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاستهای حاکمیت در طول این دوران و عدم احترام آنان به قانون اساسی (عهد و پیمان مستقر بین ملت و حاکمیت) تبلیغ علیه نظام است؟! آیا رفتار خلاف قانون و عهد شکنیهای حاکمیت، تبلیغ عملی علیه نظام نیست؟!
3- به گمان من، هرگونه عهد شکنی از دیدگاه شریعت، گناه کبیره است و از نظر قانونی، تخلفی آشکار و جرمی بزرگ که باید مرتکبان آن را در هر ردهای که باشند، تحت تعقیب قانونی قرار داد و آنان را محاکمه کرده و کیفر داد. حتی رهبری کشور بر اساس ذیل اصل یکصد و هفتم قانون اساسی «در برابر قوانین، با سایر افراد مساوی است»
4- در سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است که «در اسلام است که می توان شخص اول مملکت را تهدید کرد که اگر پایت را کج بگذاری، با شمشیر کج راستت میکنم. این آزادی و دموکراسی از دموکراسی غرب بالاتر است. آیا در آمریکا اینطور است؟ یا در شوروی؟ یا در انگلیس؟ یا گفتن همان و اعدام همان؟» (نقل به مضمون با حفظ عبارات ایشان)
امروز با همین مقیاس باید منصفانه بررسی کنیم که در امریکا و انگلیس میشود علیه برترین مقامات مطلب نوشت و فیلم ساخت (مثل فارنهایت 9/11) و هیچ اتفاقی نیافتد یا در ایران؟!! آیا مسئولان ایرانی در نیویورک همه انتقادهایشان از امریکا را میتوانند بیان کنند یا امریکاییان در تهران؟! این مقایسه را تقلیل میدهم، آزادی بیان امریکائیان برای انتقاد از مسئولان جمهوری اسلامی پیشکش! آیا ایرانیان ملتزم به قانون اساسی میتوانند به انتقاد از رهبری کشور بپردازند و نگران محرومیتهای گوناگون و زندان و امثال آن نباشند؟!
نتیجه این مقایسه نشان میدهد که مسئولان کشور برخلاف اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و اهداف اولیه انقلاب، کشور را به سوی استبداد کشاندهاند و انتظار دارند که هیچ انتقادی از آنان نشود و اگر بشود، آن را تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» و سایر عناوین اتهامی مثل «اقدام علیه امنیت ملی» یا «نشر اکاذیب» یا «توهین به مقامات» به حربهای برای سرکوب مخالفان تبدیل میکنند!!
6- اگر این محکمه در پی «دادرسی» است و قصد «داد» و عدالت دارد، باید مسئولان کشور را با همین اتهامات به محاکمه کشد نه منتقدان دلسوزی که علیرغم همه سرکوبها و محرومیتها در پی اصلاح وضعیت کشور و اصلاح سیاستها و بازگرداندن کشور به آزادیهای مصرحه در قانون اساسی و تعهدات ملی و شرعی مسئولان کشورند.
7- من در دیدار با دانشجویان مازندران صریحاً گفتم و در رسانهها(اینترنت) منعکس شد که با هرگونه رفتاری که بیرون از چارچوب قانون باشد مخالفم. در نوشتههای مختلف که برخی از آنها ضمیمه پرونده است، تصریح کردهام که «تمامیت ارضی کشور» باید دغدغه همه نیروهای سیاسی باشد.
در همه نوشتهها و انتقادات بر متن قوانین کشور و احکام شریعت محمدی (ص) تکیه کرده و نسبت به نقض آنها از سوی حاکمیت، اعتراض کردهام و این امور، بنیاد نظام جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. آیا بندهی معترض به ناقضان بنیانهای حکومت جمهوری اسلامی، علیه نظام تبلیغ و فعالیت کردهام یا ناقضان عملی بنیانهای نظام جمهوری اسلامی؟!
8- جای طلبکار و بدهکار را عوض نکنیم. این حاکمیت است که باید پاسخگو باشد که چرا با رفتار خود نظام جمهوری اسلامی را نزد مردم جهان، بی اعتبار میسازد و چهره کریه و نامطلوبی از آن را به نمایش میگذارد؟!
خداوند عالم شاهد و گواه است که هیچ مدافعی به اندازه یک «اصلاح طلب حقیقی» از نظام مطلوب جمهوری اسلامی در سال 1357 و 1358 (سال تصویب این عنوان توسط مردم ایران) دفاع نکرده است و بهای لازم برای دفاع خویش را نپرداخته است.
نظامی که مردم با شعار و شعور خود طلب میکردند و آن را در شعار محوری «استقلال، آزادی جمهوری اسلامی» تکرار و بارها تکرار می کردند. امروز از آن آزادی که دست حکومتها را از زندگی مردم کوتاه کند و حکومتها را جز با رای مستقیم و آزاد ملت و بدون رد صلاحیتهای غیر قانونی حاکمیتها برپا ندارد، تا جمهوریت آن معنی حقیقی بیابد، کمتر خبری است.
آزادی مخالف و مخالفت با حاکمیتهای گوناگون و افرادی که بدون قوه عصمت، در مصادر حکومتی قرار میگیرند و شرط اصلی نظارت مردم بر آن ها، وجود رسانه های مستقل و آزاد است که حاکمیتها نتوانند با اعمال نظر، اقدام به سانسور اخبار آن کنند و در حقیقت آن رسانهها، چشم و گوش همیشه بیدار مردم باشند و راه اطلاع رسانی آزاد، هیچگاه مسدود نشود، تا حق حاکمیت ملت (اصل پنجاه و ششم) مفهوم حقیقی خود را پیدا کند.
9- ما از چنین نظامی دفاع کرده و همه هستی خود را برای آن گذاشتهایم. سابقه ما و وضعیت امروز ما (من و دوستان و همفکرانم) گواه ادعای ما است. اکنون نیز با سرفرازی به راه و روش اصلاح طلبانه خود افتخار میکنیم، چرا که علیرغم سرکوبهای شدید رقیبان، از روشهای مسالمت جویانه و قانونی خود عدول نکرده و از صراط مستقیم اصلاح طلبی خارج نشده و به امید خدا، خارج نخواهیم شد. ما به این دستور قرآنی از جان و دل ایمان آورده ایم که؛ «ولا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا، اعدلوا هو اقرب للتقوی = رفتارهای دشمنانه گروهی، شما را به جرم بی عدالتی وادار نکند، دادگر و منصف باشید که نزدیکترین راه پرهیزکاری است» سایر موارد اتهامی را در متنی دیگر پاسخ خواهم داد (ان شاالله).
زندان وکیل آباد مشهد، بند 1/6، اتاق عمومی چهار- احمد قابل.
اول آبان ماه 1389
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
تاکید بازپرس دادسرای نظامی بر قتل عمدی قربانیان در کهریزک
December-29-10 5:30 PM
آخرین بخش از سند دوم جنایت کهریزک
جرس: در آخرین بخش از سند دوم جنایت کهریزک ( قرار صادره نهایی به تاریخ ٨٨/٩/۵پرونده کلاسه ۵٨٧٨/٨٨ )،از صفحه نود و سه تا صد و دو، بازپرس دادسرای نظامی بر عمدی بودن قتل سه قربانی کهریزک تاکید کرده است.
به گزارش جرس، بر اساس شهادت شهود و مجموعه اطلاعات جمع آوری شده، بازپرس پرونده قتل مرحوم کامرانی، روح الامینی و جوادی فر را از مصادیق قتل عمد قلمداد کرده است. بازپرس بر این باور است که ادعای ماموران بازداشتگاه مبنی بر اینکه چند نفر از شما در کهریزک خواهد مرد، گویای وجود قصد فعل و مفروض بودن سوء نیت در متهمان می باشد. نکته قابل توجه در بخش نهایی اینکه ، به رغم استناد و اشاره بازپرس در برخی بندهای نهایی به فوت چهار نفر با این عبارت" اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر" و ذکر اتهامات برخی متهمین در این رابطه، در اینجا نیز به جز یک بند اثری از قربانی چهارم مشهود نیست، آنجا که می گوید: " درخصوص شکایت اولیاء دم مرحوم رامین آقازاده قهرمانی علیه متهم ردیف پانزدهم (استوارمهدی گودرزی ) باتوجه به نقص تحقیقات به عمل آمده پرونده در شعبه مطرح رسیدگی می باشد. لازم است مدیر دفتر محترم شعبه بدل مفید دراین خصوص از پرونده تهیه نماید."
در حالی که پیش ازین بر نقش رادان در فرستادن بازداشت شدگان به کهریزک و مرتضوی در دیکته گزارش قتل سه قربانی کهریزک اشاره شده است، در بخش انتهایی این سند آمده است که متهم ردیف اول (سردار سرتیپ احمدرضا رادان) از اتهامات مبرا ست. این گزارش مدعی است که مسئولیت نظارت بر بازداشتگاه کهریزک بعهده فرماندهی انتظامی تهران بزرگ بوده است نه سرتیپ رادان. بازپرس بر این باور است که رادان از انتقال بازداشت شدگان اعتراضات پس از انتخابات به کهریزک بی اطلاع بوده و لذا به دلیل عدم احراز وقوع جرم از ناحیه نامبرده بازپرس معتقد به قرار منع تعقب وی دارد. در نظرنهایی بازپرس، سرتیپ عزیزالله رجب زاده، بعنوان آمریت در گزارش خلاف واقع و بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر، همچنین سرهنگ کمیجانی به اتهام آمریت در ایراد ضرب و جرح شکات، آمریت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمدی سه نفر ، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی معرفی شده است.
بخش چهارم از سند دوم
ده صفحه آخر سند دوم جنایت کهریزک به نظریه بازپرس در خصوص متهمان پرداخته است که متن کامل آن بشرح زیر است:
د) نظریه بازپرس:
با عنایت به جمیع محتویات پرونده ، گزارش بازرسی کل ناجا، گزارش هیئت نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی دادگستری استان تهران، اظهارات شکات و گواهان مضبوط در پرونده، نظریه های پزشکی قانونی، اظهارات متهمین به شرح مندرج در پرونده، صورتجلسه های مواجهه حضوری بین شکات و متهمین و صورتجلسه محل به عمل آمده و بنا به دلایل ذیل این بازپرسی قتل مرحوم کامرانی، روح الامینی و جوادی فر را مستند به بند ماده ٢٠۶قانون مجازات اسلامی از مصادیق قتل عمد قلمداد می نماید:
۱-اظهارات مکرر شکات و مطلعین حاکی از این است که مأمورین بازداشتگاه در گفته های خود به بازداشت شدگان تصریح نموده اند که چند نفر از شما در کهریزک خواهد مرد و اینکه شماره تلفن بدهید تا در پرونده شما ضبط گردد چون پس از فوت باید با خانواده شما تماس بگیریم و جسد شما را تحویل آنان دهیم. این اظهارات خود، گویای وجود قصد فعل و مفروض بودن سوء نیت در متهمان می باشد به طوریکه عمل را به همان نحوی که قصد کرده اند واقع ساخته اند.
٢- وضعیت بهداشت، درمان،تغذیه و نحوه نگهداری نامناسب بازداشتی ها در قرنطینه شماره یک که گاهاً فاصله بین دو وعده غذایی قریب به یک شبانه روز به طول می انجامید باعث ضعف مفرط جسمانی بازداشت شدگان و کاهش مقاومت بدنی آنان در مقابل جراحات ناشی از ضرب و جرح می شده است. توضیحاً اینکه در قتل باید بین صدمات وارده و مرگ رابطه علیت( سببیت) برقرار باشد؛ به عبارت دیگر مرگ معلول صدمات وارده باشد، در ما نحن فیه نیز مطابق نظریه پزشکی قانونی علت فوت سه نفر، شدت صدمات وارده ظرف مدت ٧٢ ساعت تشخیص داده شده است.
٣-با توجه به مسبوق بودن ایراد ضرب و جرح نسبت به بازداشت شدگان تحت عنوان اراذل و اوباش و سوابق و حوادث ناخوشایند اتفاق افتاده در خصوص نامبردگان ، مأمورین از ایراد ضرب و جرح نسبت به بازداشتی های اخیر و حتی فوت آنان هیچ ترس و واهمه و ابایی نداشته اند.
علی ای حال از آنجا که قانونگذار در بند ب ماده ٢٠۶ قانون مجازات اسلامی مصرح نموده است:
مواردی را که قاتل عمداً کاری را انجام دهد که نوعاً کشنده باشد هر چند قصد کشتن شخص را نداشته باشد در ما نحن فیه نیز فعل ارتکابی مأمورین ضارب (محمدیان، خمیس آبادی و محمد کرمی) واجد آنچنان خصوصیتی است که حکایت از قصد فعل نوعاً کشنده و نیز قصد انجام عمل نوعاً کشنده را نسبت به مقتولین دارد، از این رو عمل ارتکابی آنان با قتل ملازمه داشته و مستند به بند ب ماده ٢٠۶ قانون مجازات اسلامی ، از مصادیق قتل عمد می باشد.
لذا در خصوص اتهامات انتسابی به متهمین به شرح ذیل اظهار نظر نهایی می گردد:
۱-در خصوص اتهامات آمریت در گزارش خلاف واقع و بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر منتسب به متهم ردیف دوم ( سرتیپ عزیزالله رجب زاده).
٢-اتهامات مشارکت در گزارش خلاف واقع، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی درارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف سوم ( سرهنگ روانبخش فلاح).
٣-اتهامات بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی درارتباط با امور خدمتی منجر به فوت سه نفر، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا و محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی منتسب به متهم ردیف چهارم ( سرهنگ محمد عامریان).
۴-اتهامات آمریت در ایراد ضرب و جرح شکات، آمریت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمدی سه نفر ، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی ، مشارکت در گزارش خلاف واقع و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف پنجم ( سرهنگ دوم فرج کمیجانی)
۵. اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر درقانون اساسی، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا و اهانت به شکات منتسب به متهم ردیف هشتم ( ستوان سید کاظم گنج بخش)
۶. اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، مشارکت در ضرب و جرح منجر به قتل عمدی روح الامینی ، جوادی فر و کامرانی، محروم کردن آنان از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع اهانت به شکات و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف نهم ( استوار محمد خمیس آبادی )
٧.اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، مشارکت در ضرب و جرح منجر به قتل عمدی روح الامینی ، جوادی فر و کامرانی محروم کردن آنان از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع، اهانت به شکات و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف دهم ( استوار ابراهیم محمدیان )
٨. اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات، فحاشی به شکات، محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی و فراهم کردن موجبات جو بد بینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف یازدهم ( استوار اکبر رهسپار)
٩-اتهامات اهانت به شکات ، ایراد ضرب و جرح شکات، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا و محروم نمودن شکات از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحد قانون احترام به آزادی های مشروع منتسب به متهم ردیف دوازدهم (استوار حمید زندی)
۱٠- اتهامات اهانت به شکات ، ایراد ضرب و جرح شکات، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا و محروم کردن بازداشتی ها از حقوق مقرر در قانون اساسی منتسب به متهم ردیف سیزدهم (استوار سید مهدی حسینی فر)
۱۱-اتهامات ایراد ضرب و جرح شکات ، اهانت به شکات و مشارکت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمدی روح الامینی، جوادی فر و کامرانی منتسب به متهم ردیف چهاردهم (غیرنظامی محمد رضا کرمی)و همچنین
۱٢-اتهامات ایراد ضرب و جرح ، فحاشی و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف شانزدهم (استوار مجید وروایی) را محرز دانسته و مستند به مواد ۵۴و۵۵ و ٧٨ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح و بند ب ماده ٢٠۶ و مواد ۴٨٠ ، ۵٧٠ و ۶٠٨ قانون مجازات اسلامی با رعایت مواد ۱۶، ۱٧، ۴٧،۵٧ همان قانون و ماده واحده قانون احترام به آزادی مشروع ، قرار مجرمیت آنان صادر می گردد.
۱٣-درخصوص اتهامات کتمان حقیقت و فراهم نمودن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف دوم(سرتیپ عزیزا... رجب زاده )
۱۴-اتهام آمریت در ضرب و جرح بازداشت شدگان منجر به قتل ۴ نفر منتسب به متهم ردیف سوم(سرهنگ روانبخش فلاح).
۱۵-اتهامات آمریت در ایراد ضرب و جرح ، کتمان حقیقت ، مشارکت در گزارش خلاف واقع منتسب به متهم ردیف چهارم(سرهنگ محمد عامریان)،
۱۶-اتهامات آمریت در ایراد ضرب و مباشرت در ایراد ضرب ، فحاشی نسبت به شکات و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف ششم (سروان نعمت ا... اقطایی)
۱٧-اتهامات ایراد ضرب و جرح نسبت به شکات، فحاشی نسبت به شکات، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا، محروم کردن شکات از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع و شروع به قتل منتسب به متهم ردیف هفتم (ستوان یکم حسین وسطی)
۱٨- اتهام شروع به قتل منتسب به متهم ردیف سیزدهم (گروهبان سید مهدی حسینی فر)
۱٩- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف هجدهم (سرهنگ پزشک سجادا... فرهمندپور)
٢٠- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها، کتمان حقیقت، فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف نوزدهم (ستوان دوم امان قلی قاضلار )
٢۱- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها، کتمان حقیقت و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف بیستم (ستوان سوم علی جعفرزاده) و همچنین
٢٢- اتهامات عدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر و مصدوم شدن سایر بازداشتی ها، کتمان حقیقت و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا منتسب به متهم ردیف بیست دوم(سروان پزشک حسین صفایی) به دلیل عدم احراز وقوع جرم از ناحیه آنان و دفاعیات موجه آنان عقیده به قرار منع تعقیب دارم.
٢٣- درخصوص اتهامات انتسابی به متهم ردیف بیست و یکم (پزشک وظیفه رامین پوراندرجانی)دائر برعدم انجام وظیفه منجربه فوت چهارنفر، کتمان حقیقت و فراهم کردن موجبات ایجاد جو بدبینی نسبت به ناجا به دلیل فوت وی عقیده به قرار موقوفی تعقیب مشارالیه دارم.
٢۴- درخصوص شکایت اولیاء دم مرحوم رامین آقازاده قهرمانی علیه متهم ردیف پانزدهم (استوارمهدی گودرزی ) باتوجه به نقص تحقیقات به عمل آمده پرونده در شعبه مطرح رسیدگی می باشد. لازم است مدیر دفتر محترم شعبه بدل مفید دراین خصوص از پرونده تهیه نماید.
٢۵- درخصوص اتهام انتسابی به متهم ردیف اول (سردار سرتیپ احمدرضا رادان) دائر بر بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به فوت ٣ نفر (روح الامینی ، جوادی فر و کامرانی) با عنایت به اظهارات مشارالیه و دفاعیات موجه وی به شرح برگه های ٢۵٣٧ الی ٢۵۴٠ جلد سیزده پرونده مبنی براینکه نامبرده مسئولیت در قبال نظارت بر بازداشتگاه کهریزک نداشته و نظارت عالی برعهده فرماندهی انتظامی تهران بزرگ می باشد و بازداشتگاه مذکور محل نگهداری مجرمین خطرناک بوده و ایشان از انتقال بازداشت شدگان حواث پس ازانتخابات به بازداشتگاه کهریزک اطلاعی نداشته و پس از فوت یکی از بازداشت شدگان امیر جوادی فر در بین راه متوجه حضور نامبردگان در بازداشتگاه کهریزک شده و اساسا نامبرده مخالف انتقال بازداشت شدگان حوادث پس از انتخاب سال ٨٨ به کهریزک بوده لذا به دلیل عدم احراز وقوع جرم از ناحیه نامبرده عقیده به قرار منع تعقب وی دارم.
٢۶- درخصوص اتهامات ایراد ضرب و نیز فحاشی نسبت به شکات منتسب به متهم ردیف هفدهم (استوار ابراهیم محبتی) باتوجه به گذشت شکات و اینکه جرائم انتسابی قابل گذشت می باشدعقیده موقوفی تعقیب دارم.
٢٧- درخصوص شکایت آقایان مهدی ملکی، سید ابوذر موسوی، محمد حسن رشید نیا، هادی روشن د،ل علی رضا اصفهانی، میلاد حقپور، امین شفیعی، وحید وکیلی، داود منصوری، رضا ذوقی، رضا ابراهیم زاده، فربد ابراهیم زاده ،هادی زندی فر، حمید حجارها ،نیما وزیری، حافظ محتاج، سید اشکان خراسانی، محمد رضا میرزا علی اکبر، مهرداد گنجی، محمد گل محمدی، ستار رحیمی،، نادر نجفی، مرتضی محمدی پور، محمد محمدپور، علیرضا چاپلقی ،مازیار زارع، روح ا... شکری، شهنام زحمتکش، سامان محامی، اکبر طاهری، مرتضی بنایی، قاسم اکبری، صابر معصومعلی، علی عظیمی، مجید عابدین زاده، مسعود بیات، مرتضی سهرابی پناه ،علی اکبر خوش اخلاق، مسلم عیدی، احمد زمانپور، رحیم پایداری، سامان ابوذری، داود بابایی، امیر حسین بابایی ،مجتبی رفیعی، شاهرخ شمس افشار، حسن رزاقی، علی رضا اردلان، اکبر عزتی، نیما نخستین سرباز، محمد مهدی روح شناسان که در کلانتری و یا بازرسی فاتب به شرح صفحات ٢٠۵۵ الی٢۱٠٢ جلد یازدهم و ٢٣۶٩ الی ٢٣٧٨ جلد دوازهم پرونده رضایت بلاقید و شرط خود را اعلام نموده اند قرار موقوفی تعقیب صادر می گردد.
قرارهای منع تعقیب و موقوفی تعقیب صادره ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ به شکات قابل اعتراض و رسیدگی مجدد در دادگاه نظامی دو تهران است. محل و تاریخ وقوع جرم تهران سال ۱٣٨٨ بوده است.
سید رضا حسینی
بازپرس شعبه اول دادسرای نظامی تهران
وزیر اطلاعات: برخی افراد سابقهدار در اسلام با فریب آقازادههایشان به اسلام لطمه زدند
December-29-10 3:45 PM
جرس: وزیر اطلاعات با شبیه سازی مجدد تاریخی اظهار عقیده کرد "متأسفانه برخی افراد سابقهدار در اسلام با فریب آقازادههایشان لطمههای بسیاری به اسلام زدهاند."
به گزارش سامانه خبری مشرق، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، شامگاه چهارشنبه هشتم دیماه، در سلسله نشستهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حوزه علمیه قم که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه قم برگزار شد، نهم دی را روز بصیرت ملت ایران نامید و ادعا کرد "مردم با حضوری خودجوش در نهم دی، عمق بصیرت خود را به نمایش گذاشتند و امیدهایی که مدیران و سران فتنه برای استکبار ایجاد کرده بودند تا بتواند به اهداف خود در براندازی نظام دست یابد، نقش برآب کردند."
مصلحی با ادعای اینکه نهم دی "واکنش هماهنگ مردم به فتنهگرانی بود که نظام را تهدید میکردند"، این حرکت را بسیار معنادار دانست و گفت: مردم رک و صریح ایدههای خود را در پلاکاردهایی نوشته بودند که برای خیلیها پیامهای بسیاری داشت.
مشکل جدی استکبار و مدیران فتنه با مقوله ولایت فقیه است
وی با اشاره به اینکه همه شعارهای مطرح شده در نهم دی حول محور یک موضوع تمرکز داشت و آن تأکید بر جایگاه رهبری و مقوله ولایت فقیه بود، اظهار داشت: مشکل جدی استکبار و مدیران فتنه با مقوله ولایت فقیه است؛ چرا که سران فتنه مقولهای با نام ولایت فقیه را برنمیتابند.
وزیر اطلاعات با بیان اینکه "چهره منافق و ریشه فتنه در نهم دی برملا شد"، به فعالیت استکبار رسانهای در سانسور مقوله ولایت فقیه پس از درگذشت رهبر فقید جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: حرکت مردم قم، استقبال زیبای مراجع تقلید از این حرکت و مطالب ارزشمند آنان در حمایت از انقلاب، ولایت فقیه و ولی فقیه پیامهای دندانشکنی برای دنیای استکبار و سران فتنه به همراه داشت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سفر رهبری به قم، اظهار داشت: رهبری در این دهه بسیار نورانی مطالبی را مطرح کرد که لازم است مؤسسات تحقیقاتی بسیاری راهاندازی شود و به بررسی این مطالب بپردازند.
برخی افراد سابقه دار در اسلام با فریب آقازاده هایشان به اسلام لطمه زدند
مصلحی با بیان اینکه رهبری گفته است شخصیتها ملاک نیستند و زمانی شخصیت ارزش پیدا میکند که با شاخصها بخواند و با اصول مطابقت کند، به داستان زبیر، صحابۀ پیامبر و از مخالفان زمان حکومت امام علی اشاره کرد و گفت: متأسفانه برخی افراد سابقهدار در اسلام با فریب آقازادههایشان لطمههای بسیاری به اسلام زدهاند.
وی همچنین فرقههای مختلف معنوی و دینی را، "برای مقابله با انقلاب اسلامی" و از "سرمایهگذاری سنگین صهیونیسم مسیحی"، جهت "پیوند زدن صهیونیسم به مذاهب اسلامی" دانست .
گفتنی است طی روزهای اخیر، تمامی مقامات، نمایندگان، و فعالان جریان اصولگرای حامی حکومت، تجمع دولتیِ نهم دی ماه سال گذشته را "تماما خودجوش" و بدون هرگونه اعلام قبلی ذکر کرده اند.
منابع دولتی ایران از بازداشت هفت عضو القاعده در نواحی کردنشین ایران خبر می دهند
December-29-10 3:07 PM
جرس: خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی، از قول یک منبع اطلاعاتی، از دستگیری هفت عضو القاعده در شهرستان سردشت، در جنوب آذربایجان غربی، خبر داد.
به گزارش ایرنا، این منبع مطلع که خواست نامش فاش نشود، شامگاه چهارشنبه هشتم دی ماه، خاطرنشان کرد "این افراد از حدود یک ماه گذشته شناسایی و تحت پیگرد قانونی بودند که به دستور مرجع قضایی دستگیر شدند."
این منبع مطلع افزود:" این افراد از سالهای گذشته فعالیت های خود را در منطقه در جهت اهداف وهابیت و سلفی گری آغاز کرده بودند و در میان مردم اقدام به تبلیغ و ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی می کردند که با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان دستگیر و تحویل مقامات قضایی شدند."
وی همچنین گفت"از افراد دستگیر شده تعداد قابل توجهی کتاب، جزوه و اسناد مرتبط در مورد فرقه وهابیت و سایر فرق ضاله کشف و ضبط شده است."
گفتنی است تعدادی از سران القاعده و همچنین چند تن از اعضای خانواده اسامه بن لادن، رهبر گروه تروریستی القاعده، طی سالهای اخیر تحت الحفظ در ایران نگهداری می شدند، که دختر آن خانواده با خروج از محل اقامت خود در شمال تهران و پناه آوردن به سفارت عربستان، چندی پیش ایران را ترک کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر