دیگر بر همگان مسجل شده است که جمهوری اسلامی از هیچ دروغ و تزویری در جهت مقاصد خود فروگذار نمی کند، به سادگی دانشجوئی را می کشد و برای منافع سیاسی اش ادعا می کند که او بسیجی بوده و به دست مجاهدین کشته شده است و آنگاه که دروغش آشکار می شود از آن هم فراتر می رود و او را جاسوس خویش می نامد. خدا می داند جمهوری اسلامی در طول این ۳۲ سال، چه تعداد خدعه و نیرنگ از اینگونه در کار کرده است و ما از آن غافل مانده ایم. این است هویت انسانهایی که انسانیت را به قدرت می فروشند، حال مراجعه کنید به تمام آموزه های چنین سیستمی که شبانه روز از طریق صدا و سیما در مغز و گوشمان کردند. آیا نباید چشم ها و گوش ها و عقلها را بشوییم و طور دیگر بشنویم و ببینیم و بیاندیشیم. باری اصل سخنم با آقای مهاجرانی و بسیاری از دوستان عزیزم هست که به جای لفظ سازمان مجاهدین خلق از منافقین استفاده می کنند. بنده به هیچ وجه طرفدار سازمان مجاهدین خلق نیستم و قصد طرفداری از آنانرا ندارم . ولی از سبز بودن حد اقل این را می فهمم که نباید به هیچ کسی در سخنانم فحاشی کنم و تهمت بزنم مخصوصا که آن تهمت بر اساس آموزه های سیستمی مانند جمهوری اسلامی باشد. باز هم تاکید می کنم در این نوشته به هیچ وجه قصد طرفداری از این سازمان و یا توجیه اقدامات آنانرا ندارم بلکه قصدم دو نکته است ، یک ایجاد تردید در تمامی آموزه هایمان از سیستمی دروغ پرداز و دوم سعی در تبدیل کردن جنبش سبز به یک جنبش فرهنگی در رفتار و گفتار.
http://www.rahesabz.net/story/32725/
به امید آزادی ایران عزیز
سبز باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر