۱۳۸۹ بهمن ۲۵, دوشنبه

گزارش از راهپیمایی ۲۵ بهمن از شیراز

این گزارش یکی از دوستان از شیراز هست و چون فینگلیش بود با بهنویس به فارسی برگردونده شده ولی بقول شیرازی ها حالش نبود ادیتش کنم ولی قابل فهم هست، گفتم بهتره امضاء شیراز روش بمونه


مردم پر تا پر از ۴راه ملاصدرا تا خود فلکه نمازی ازاونور هم به سمت عالم و ارم ایستاده بودند و شعار میدادند


اصلا باورم نمی‌شد که همچین جمعیت با غیرتی‌ بیآد،آدمهای که هرچند مثل من میدونستن که
به این چیزا، چیزی از سر جاش تکون نمی‌خوره با رذالت آقایون،اما اومده بودن که نشون بدن که مخالفا هنوز زندن و هنوزم صداشون در میاد
خلاصه ماشینو گذا شتم توی اول هدایت و رفتم توی جمعیت
واقعا که خیلی شلوغ بود،،،عالی
دیگه خلاصه ازونجا بود که کامل تا پایان و از انورم تا عالم ارم پیاده رفتمو برگشتم که واقعا جمعیت خیلی‌ زیاد بود!

اونجا گوش تا گوش در همین مدت پره پلیس شده بودو ازونجأییم که اصلا سات ۳ که رفتم حتا هیچ پلیسیم نبود حس می‌کنم که پلیسا و آقیون اصلا فکر همچین جمییتیو هم نمیکردنو خورده خورده بود که دعاش تعدادشون زیاد میشد... رفته رفته اومدن و زدن تهدید کردن با باتومو سپر زدن هل دادن عربده کشیدن سر مردم!!
دیگه بیشتره جمعیت تقریبا توی خیابون ملاصدرا جم شده بودنو یهو یه تعداد ۲۰-۳۰تا از موتورای ۲ترکهٔ پلیس سیاهی یگان ریختن توی خیبونو تهدید کردن که اگه نرید می‌زنیم(توی دستشون هم باتوم بود هم تفنگ سوزنی) خلاصه اینجا بود که یه تعدادی رفتن‌و یه تعداد زیادی هم موندنو ما هم که مونده بودیم اومدن ریختن سرمونو ۲تا باتومم خورد توی کتف راسته من!!!!!


دیگه کم کم یکی مردم ازینجا به اونجای خیابون میرفتنو همه‌جا شعا ر میدادنو هوو میکشیدن،توی دانشکده مهندسی‌ توی ملا سدرام کلی‌ از دنشجواها ییستاده بودنو شعار میدادن و ریختن توی!!!!! پراکندشون کردن!!!
روی پشت بومی‌ تک تک خونه ها هم کلی‌ دوربین پای در گذشته بودنو فیلم میگرفتنو کلی هم از خدشونیا دوربین داشتن فیلم میگرفتن!!!!!!
خدا شاهد که من روی پشت بووم بیمارستان امام رضا که سر فلکه نمازی تازه سا خته شده ۲تا آدم تفنگ به دست دیدم،ازون دوربین دارا!!! البته اصلا صدای شلیکم نیومد!!
خلاصه کلّی این پلیسا زدن بردنو چندین تا رو هم دستگیر کردن جداً که نه زانو مرد پیرو جوون نمیشنا ختنو همه‌رو با باطوم میزدن!


دیگه طرفا ی‌ ساعت ۶.۴۵ بود که رفتم باز دنبال کارو زندگیم یخردئو باز شب تعارفی‌ ساعت ۸ رفتم فلکه نما زیو اونجا بود که دیگه پای بسیجیا باز شده بود به مویونو کپلللن پلیسا ییستاده بودن کنار و کامل بسیجیا با باتوم ،۲تاشونم باتوم برقی داشتن، و با ماسک توی صورت واسه آدم شناسایی و متر سر مردم میرختنو قشنگ نزدیک به ۱۰ - ۱۲ نفرو در ارز نیم ساعت گرفتنو بردن،به بهونه ی مسخرهٔ که مثلا چرا فیلم میگیری یو چرا اینجا ییستادی!!!!
خیلی‌ رزل بودن این بسیجیی ( خیلی‌ خیلی‌ کهلی‌ ببخشید) حروم زاده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا میتونستم مردمو میزدنو خوار کش میکردنو مینداختن توی ماشین میبردن!!!!!!!!!!!!!!!!!
انقد همین کارو کردن اشک آور زدن که کم کم مردمم متفرق شدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر