جنبش سبز نباید با دستگیری رهبران جنبش سبز و سرکوب احتمالی راهپیمایی های روز های آینده نا امید شود. تنها راه شکست استبداد دینی که برای کشتار، توجیه مذهبی هم دارد، اعتراض دائم و مستمراست تا جایی که بدنه نیروهای سرکوبگر به دامن ملت ایران باز گردند و دیکتاتور و نزدیکانش را تنها بگذارند. برای پیروزی هم باید از نقاط قوت و ضعف دشمن تخمین درستی داشت و هم به نقاط قوت و ضعف خود کاملا آگاه بود و براساس آن برنامه ریزی کرد.
بدون شک جمهوری اسلامی با تمام قدرت، خود را آماده مقابله با اعتراضات مردم ایران بعد از دستگیری رهبران جنبش سبز کرده است. استبداد میلیارد ها دلار در آمد نفت و گاز ایران را هزینه ی سرکوب حرکتهای اعتراضی مردم ایران کرده است تا اینگونه بقای خود را تضمین کند. این دلارها نه فقط برای تجهیز مالی سپاه و بسیج برای سرکوب مردم ایران شده است، بلکه قسمت قابل توجهی از آن صرف برنامه هایی تبلیغی جهت شستشوی مغزی این نیرو ها شده است تا به راحتی ابزار سرکوب را بر علیه مردم خود به کار گیرند و از کشتار مردم ابایی نداشته باشند. پس مردم ایران باید بدانند که تا اینجای کار ارتشی تا دندان مسلح و متفاوت با تمام ارتش های دنیا را کلافه و تا حد زیادی زمینگیر کرده اند. ایران نه تونس است و نه مصر. بلکه لیبی را میتوان تنها نمونه ی بسیار کوچکی از ایران دانست. سپاه و بسیج نه تنها مانند ارتش لیبی بی رحم اند بلکه برای کشتار مردم ایران توجیه ایدئولوژی هم دارند. پس باید از قدرت دشمن آگاه باشیم و بدانیم در حال انجام چه کار بزرگی هستیم تا مبادا دچار یاس و نا امیدی گردیم.
حامیان دیکتاتوری ایران دو گروهند ۱. کسانی که برای منافع مادی از دیکتاتور حمایت می کنند ۲. کسانی که به دلایل مذهبی از استبداد دینی حمایت می کنند. دسته اول حاضر به جان دادن برای دیکتاتور نیستند و حمایتشان با تزلزل حکومت استبداد رابطه معکوس دارد، یعنی اگر احساس کنند دیکتاتور رفتنی است منافعشان ایجاب می کند که از حمایت او دست بر دارند. جدی شدن اعتراضات خیابانی موجب ریزش این افراد خواهد شد. دسته دوم تا زمانی که از این توهم ،که دیکتاتور نماینده خداست، در نیایند حتی حاضر به جان دادن در راه ولی فقیه می باشند. تنها راهی که می توان چنین افرادی را خلع سلاح کرد همان راه مذهب است. باید این افراد را به گونه ای از فریب و نیرنگ دیکتاتور که دین را وسیله ای برای قدرت قرار داده است ، آگاه ساخت. مفید ترین راه برای این کار در خواست از مراجع است تا از دیدگاه مذهبی، آنان را متوجه اشتباه خود کنند.
در کنار تظاهرات های خیابانی از مفیدترین کار ها، درخواست از مراجع است تا در مقابل سرکوب اعتراضات مسلالمت آمیز مردم ایران ساکت ننشینند. هم برای رضای خدا، هم برای حفظ دین خداو هم برای حفظ جایگاه مرجعیت، مراجع باید سکوت را بشکنند و حرام بودن ضرب و شتم و کشتار انسانهای بیگناه را به حامیان مذهبی استبداد گوشزد کنند، انسانهایی که تنها برای راهپیمایی مسالمت آمیز به خیابان ها می آیند. اگر مراجع وظیفه شرعی و عرفی خود را انجام دهند بدون شک بدنه نیرو های سرکوبگر از لحاظ ایدئولوژی خلع سلاح خواهد شد. ولی اگر چنین نکنند نه تنها خون تمام کسانی که با خنجر باورهای دینی زخمی یا کشته می شوند بر گردن آنها خواهد بود، بلکه در لطماتی که بر دین وارد میشود نیز سهیم خواهند شد.