نيما رويين تن

هشدار نادران:تسلط مشايي بر نفت
نادران در نوشته اي به اين موضوع اينگونه اشاره كرد: از آقای احمدی نژاد انتظار میرفت که براساس تجارب دولت نهم و شعارهایی که در مبارزه با مفسدین اقتصادی و پاکدستی مسئولین داده است، در حلقه اول مدیریتی خود تجدیدنظر نماید و نقائص و کاستی های دولت نهم را مرتفع و دغدغه های مدافعان خود- بخصوص حزب الهیها- را بر طرف نماید. متاسفانه این اتفاق نیافتاد بلکه جهتگیریها عکس مطالبات اجتماعی و توقعات عمومی شکل گرفت: از یک سو حذف عناصر خدومی چون لنکرانی، فتاح، محسنی اژهای، صفار هرندی، جهرمی ... و از سوی دیگر اضافه کردن افرادی که شخصیت نامناسب و منفی آنان بین اکثریت مردم بویژه نخبگان کشور شهره شهر شده است.
وي در ادامه مي نويسد:چند روز پیش وزیر نفت طی حکمی آقای قلعهبانی را به مدیر عاملی شرکت ملی نفت ایران منصوب نمود. پیش از این نیز وقتی آقای قلعهبانی در شرف انتصاب ریاست سازمان گسترش و نوسازی صنایع قرار گرفت اسنادی از رفتار شبهه برانگیز مالی ایشان در سایت الف منتشر شد و مشارالیه علیه الف به عنوان مفتری شکایت کرد ولی شکایت به جایی نرسید و مسئول سایت در انتشار این اسناد از اتهام وارده تبرئه گردید. بنده نیز در کمیسیون صنایع و معادن مجلس هفتم به وزیر محترم صنایع و معادن گفتم اگر میخواهید از حزب... عنصری را بکار بگیرید چرا سراغ افراد دست سوم میروید؟ چرا همان آقای... را نگه نمیدارید؟ شاید راز این قصه که تاکنون از افکار عمومی مخفی مانده است از مصاحبه با فعالان اقتصادی و صنعتی مرتبط با حوزه خودروسازی کشور و نقش آقای قلعه بانی در آرایش سیاسی کشور آشکار شود. آن روز تصور من این بود که آقای وزیر صنایع براساس استراتژی موازنه مثبت و برای تداوم مدیریت خود دست به چنین اقدامی زده است. امروز محرز شده است که سطح تصمیمگیری فراتر از وزرا است. بد نیست بدانیم که اختیارات مالی مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با هیچ شرکت دولتی و غیر دولتی در کشور قابل مقایسه نیست.
ودر پايان مي نويسد:بر این اساس بر خود واجب دیدم دل مشغولی و نگرانیهای عمیق خود را از این عزل و نصبها ابراز و به آقای احمدی نژاد عرض کنم: وقتی شما از لنکرانی و فتاح و اژهای و... به افرادی چون مشایی ، رحیمی، مرتضوی، قلعهبانی و... میرسید در تغییرات مدیریتی آینده (که براساس پیشینه به زودی به وقوع خواهد پیوست) به کجا خواهید رسید؟ و ناچارم از سر درد بگوییم: آقای احمدی نژاد به کجا چنین شتابان؟!
سمنان وآغاز شايعات
پيش از آن در آبان 88 موضوع جا به جايي قلعه باني از سازمان گسترش به كشمكش محرابيان وزير صنايع كه خواهان عزل او بود ومشايي رييس دفتر رييس دولت بدل شده بود . آغاز شایعات برای تغییر قلعه باني رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع و معادن وقت همزمان با سفر احمدینژاد به سمنان استارت خورد، زمانی که احمدینژاد در پاسخ به اعتراض مردم سمنان در مواجهه با مشکلات شهرکهای صنعتی از سوار شدن محرابیان در هلیکوپتر خودداری کرد و از وی خواست تا زمانی که وضعیت صنعت در سمنان را درست نکرده است سمنان را ترک نکند. این اعتراض رييس دولت از سوي وزير به قلعه باني منتقل شد وگریبان وی را گرفت تا محرابیان بتواند تأخیر یکساله در انتصاب معاون خود در سازمان شهرکهای صنعتی را به دامن قلعهبانی بیندازد ونهايت براي تغيير او اقدام كرد. همزمان با عزل قلعه باني از سازمان گسترش سایت خبري «فردا» در تاریخ 27 آبان سال گذشته از رایزنی ها برای نفتی شدن قلعه بانی خبر داده و نوشته بود؛" برکناری قلعهبانی از ایدرو و خروج وی از وزارت صنایع درحالی است که وی در دوران سه رئیسجمهور مختلف یعنی هاشمی، خاتمی و احمدینژاد از مدیران ارشد این وزارتخانه بوه است. وی از مدیران نزدیک به جریان کارگزاران سازندگی و شخصیتهایی چون رضا ویسه است. تداوم حضور وی در رأس ایدرو، علیرغم مخالفت محرابیان به دلیل حمایتهای جدی اسفندیار رحیم مشایی مشاور رئیسجمهور و مرد مورد وثوق احمدینژاد بوده است. علت قبول برکناری قلعهبانی از ایدرو نیز به جلسه چند روز پیش رئیس دفتر رئیسجمهور با میرکاظمی وزیر نفت برمیگردد. در این جلسه میرکاظمی پذیرفته است که از قلعهبانی در شرکت نفت و گاز پارس استفاده کند.
اما در این میان پاسخ وزارت نفت به خبر یاد شده در تاریخ 30 آبان 88 جالب توجه بود که با شدت هر چه تمامتر بر "شایسته سالاری" در وزارت خانه خود تاکید و خبر قلعه بانی به وزارت نفت می رود را تکذیب کرد.در بخشی از جوابیه رئیس امور فرهنگی و ارتباطات وزارت نفت به خبر مذکور آمده بود"خبر آن سایت در خصوص حضور احمد قلعه بانی رئیس سابق سازمان گسترش و نوسازی صنایع در شرکت نفت و گاز پارس (وزارت نفت) به هیچ عنوان صحت ندارد و به شدت تکذیب می شود. متاسفانه تهیه کننده آن مطلب در اثبات خبر خود مستندات کذبی را ارائه کرده است و این در حالی است که هر گونه انتصاب در وزارت نفت بر اساس شایسته سالاری و با نظر شخص وزیر محترم نفت انجام می شود. وزارت نفتي كه چند ماه پيش پست گرفتن قلعه باني را مغاير با شايسته سالاري ميدانست اكنون به او پست وجايگاه رفيعي ميدهد .اين آشكارا نشان از آن دارد كه وزير نفت كمترين اختيارات را در وزارتخانه خود دارد.
هزار متر زمين براي پاركينگ مديران
مديري كه توسط نادران اصولگرا ومحسني اژه اي به فساد محكوم مي شود به راحتي مدير عامل مهم ترين وبزرگترين شركت دولتي ايران مي شود.از سوي ديگر نادران چند ي پيش بر اساس مستندات قضايي خبر داده بود كه رحيمي معاون اول رييس دولت ،رييس باند وحلقه مافيايي خيابان فاطمي است كه بنا بر گزارش جرس اين موضوع از سوي رهبر ايران مسکوت ماندد .جالب انیكه رحيمي رياست كار گروه نفت در دولت را نيز از رييس دولت دريافت مي كند و وزير نفت در توجيه اين موضوع مي گويد كه به خاطر تقويت اين كار گروه رياست آن به رحيمي واگذار شده است.اين همه در حالي است كه دولت احمدي نژاد با شعار مبارزه با مافياي نفتي به روي كار آمد ولي اكنون با تسلط مشايي ورحيمي (كساني كه خود اصولگرايان به آنها معترض هستند)بر وزارت نفت ،مافيا در كشور كاملا بر صنعت نفت مسلط مي شود.به موازات اين جابه جايي ها توليد نفت ايران هر سال 300هزار بشكه افت توليد دارد وهم اكنون در حد 500/3ميليون بشكه در روز است، در حالي كه ابتداي دولت احمدي نژاد 300/4 ميليون بشكه بود.وضع كاركنان عملياتي اين صنعت نيز بسيار اسفبار گزارش مي شود كه عموما با حقوق هاي 500تا 600هزار توماني در مناطق جنوب دور از خانواده مشغول به كارند .در حالي در يك نمونه ساده، شركت فلات قاره در پارك وي تهران، هزار متر زمين براي پاركينگ مديران خود در گرانترين نقطه تهران به قيمت متري 3ميليون تومان خريداري مي كند ،تنها براي پاركينگ مديران .اين نمونه اي از مبارزه با مافيايي نفتي در دولتي است كه چهره هاي اصلي اش ،خود متهم به رييس مافيا بودن هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر